روزنامه خراسان در یادداشتی به بررسی قطعنامه صادر شده علیه ایران پرداخت.
این روزنامه نوشت: سرانجام چهارمین قطعنامه شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی علیه برنامه صلح آمیز هستهای ایران با ۱۹رای مثبت، ۱۲ رای ممتنع و ۳ رای منفی به تصویب رسید. قطعنامهای که مهمترین حرفش درخواست ارائه گزارش از آژانس در مورد برنامه هستهای ایران تا نشست بعدی شورای حکام در اسفندماه بود که البته میتواند با توجه به احتمال ارجاع این گزارش به شورای امنیت سازمان ملل برای کشورمان خطرناک باشد.
جمهوری اسلامی ایران در پاسخ به قطعنامه شورای حکام، حدود پنج هزار ماشین سانتریفیوژ نسلهای جدید خود شامل IR ۶، IR ۴ و IR ۲ M را راه اندازی و با تزریق گاز هگزا فلورید اورانیوم (UF ۶)، عملیات غنی سازی با آنها و افزایش ظرفیت غنی سازی به اندازه حدود ۴۰هزار سو را در دو سایت فردو و نطنز آغاز کرده است.
ایران سعی کرد تا در ماههای اخیر حداکثر همکاری و تعامل ممکن را با آژانس داشته باشد تا بهانهها را از دشمنان و لابیهای صهیونیستی بگیرد. قبول درخواست سفر رافائل گروسی مدیرکل آژانس به تهران و دادن دیدارهای سطح بالا با رئیس جمهور و وزیرخارجه از یک سو و اجازه بازدید از سایتهای نطنز و فردو به گروسی از سوی دیگر، اقدامات کم نظیری بود که ایران برای کاهش تنش میان تهران و وین انجام داد. حتی جمهوری اسلامی در آستانه تصویب قطعنامه پیشنهادهایی از جمله تعهد بالاتر نرفتن غنی سازی بیش از ۶۰درصدی به طرف مقابل داد که هیچ کدام پذیرفته و دیده نشد و نتیجه آن شد که مشاهده کردیم.
با این حال و با وجود قطعنامه آژانس و اقدام متقابل ایران، فضا چگونه است؟ به نظر میرسد با توجه به اظهارات طرفهای غربی به ویژه آمریکا، فرانسه، آلمان و انگلیس که طرفهای اصلی ایران در برجام بوده و هستند و مدیرکل آژانس، اگرچه با قطعنامه، اقدام خصمانهای در برابر ایران انجام دادند، اما همچنان بدشان نمیاید این بحران هستهای کهنه شود و به مقطع حساس برسد و به نوعی با دیپلماسی حل و فصل شود و کار از این میزان تنش بالاتر نرود. شاید آنها که در این ۶ سال نتیجه تحریمهای خود را عدم تغییر سیاستهای ایران و حفظ اقتصاد کشور با همه مشکلات و هزینهها دیده اند، در مقابل رشد سریع برنامه هستهای و ذخایر و دانش غنی سازی ایران خواستار پر شدن دستشان در مذاکرات احتمالی داشته و قطعنامه اخیر نیز از این جهت صادر شد. با این حال در گفتار سعی کردند همچنان درهای گفتگو را باز نگه دارند.
از سوی دیگر ایران نیز سعی کرد اگرچه پاسخ مناسبی به قطعنامه داشته باشد، اما با کنترل ادبیات و فضای تنش، از افزایش تنش و رسیدن به سطح غیرقابل کنترل تنش اجتناب کندتا بتواند برای مذاکرات اینده، هم وزن خواستههای خود در لغو تحریم ها، ذخایر مهمی داشته باشند.
تا سه ماه آینده گزارش جامع مدیرکل آژانس باید روی میز شورای حکام باشد. این موضوع اگرچه ظاهری تند و منفی دارد، اما در باطن خود یک فرصت سه ماهه برای باز شدن پنجرهای جدید و حساس به سوی دیپلماسی برای حل این مشکل گره خورده یا حداقل رسیدن به یک توافق مقدماتی برای مراحل بعدی است. آنچه که هفته قبل گذشت باید در چارچوب تقابل حقوقی و فنی ایران و آژانس دید و از آن عبور کرد و اکنون این فرصت طلایی جدید از سوی دو طرف را مغتنم شمرد. دنیای امروز سرشار از تحولات سریعی است که هر کدام میتواند همچون جنگ اوکراین یا جنگ غزه به هر پرونده و مذاکراتی لطمات جبران ناپذیری وارد کند.
سابقه مذاکرات هستهای در سه سال اخیر نیز همین را تایید میکند. فرصت سوزی در این میان به نفع هیچ کس نیست و رسیدن به مراحل حساس میتواند از طرفی ایران را دوباره در چاه فصل هفت منشور سازمان ملل و قطعنامههای شورای امنیت بیندازد و طرف مقابل را نیز با اجرای تهدیدات ایران مبنی بر خروج از ان پی تی و حتی تغییر دکترین هستهای مواجه کند. هیچ کدام از این گزینهها مطلوب هیچ یک از طرفین غیر از تندروها نیست.
نویسنده: هادی محمدی