زندگی در غزه محاصره شده حول یک مبارزه روزانه برای یافتن غذا و آب میچرخد. بدون سوخت یا زغال سنگ خانوادهها در و پنجرهها را میسوزانند تا آن چه را که میتوانند بپزند.
فرارو- «موافی» ۲۳ساله هر روز یک شغل دارد: تلاش به منظور پیدا کردن آب برای اعضای خانواده اش. او میگوید که دهها تن از اعضای خانوادهاش همراه با یکدیگر در یک آپارتمان دو خوابه در رفح شهری در جنوب غزه در نزدیکی مرز آن سرزمین با مصر، پناه گرفته اند. مسنترین آنان مادربزرگ ۶۸ساله او و کوچکترین آنان پسر عموی ۶ ماهه اوست.
به گزارش فرارو به نقل از نیویورک تایمز، موافی میگوید برای زنده نگهداشتن آنان ساعت ۴ صبح از خواب بیدار میشود و ساعتهای طولانی در صف منتظر گرفتن آب باقی میماند. او گاهی برای حفظ نوبتش در صف مجبور میشود به بحث و جدل با دیگران بپردازد و گاهی که نوبتاش فرا میرسد چیزی از آب باقی نمانده است.
زمانی که خوش شانس باشد با چرخ دستی سنگیناش به خانه باز میگردد و اعضای خانوادهاش حدود یک لیوان آب روزانه عایدشان میشود. به گفته آژانسهای سازمان ملل که در غزه فعالیت میکنند عملا هیچ گاز یا سوخت دیگری در غزه باقی نمانده و برخی از مردم آنجا مشغول ساخت اجاقهای موقتی سفالی یا فلزی برای پخت و پز هستند. هیزم و زغال سنگ نیز تا حد زیادی تمام شده و خانوادهها درها، کرکره ها، قاب پنچرهها را میسوزانند. برخی از آنان حتی نمیتواند آشپزی کنند و به جای آن پیاز و بادمجان را به صورت خام میخورند. موافی میگوید: «ما به عصر حجر بازگشته ایم».
در پاسخ به حمله گروه حماس، اسرائیل آن چه را محاصره کامل نامید بر غزه تحمیل کرد. در نتیجه اسرائیل تقریبا تمام آب، غذا، برق و سوخت بیش از دو میلیون فلسطینی ساکن غزه را قطع کرد. اسرائیل علیه غزه هزاران حمله هوایی انجام داد و نیروهای زمینی خود را با هدف ریشه کن ساختن حماس اعزام کرد. آتش بس کوتاه اولین آتش بس از زمان آغاز جنگ هفت هفته پیش آغاز شد و به عنوان بخشی از توافق تبادل اسرا و گروگانها بین اسرائیل و حماس دهها کامیون حامل آب و سایر کمکهای بشردوستانه حیاتی وارد غزه شدند.
با این وجود، این میزان بسیار کمتر از آن چیزی بود که معمولا پیش از جنگ وارد غزه میشد و هیچ گونه شواهدی وجود نداشت که نشان دهد جریان آزادتر کمکها فراتر از آتش بس چهار روزه ادامه یابد. پیش از آتش بس کمکهای بشردوستانه کمی بسیار کمتر از آن چه مردم غزه به آن نیاز داشتند به آن منطقه سرازیر میشد. بنابراین، از شمال تا جنوب غزه در اردوگاههای چادری، آپارتمان ها، مدارس و بیمارستانها ساکنان در فضاهایی در حال کوچک شدن دور هم جمع شدهاند و هر روز برای برآوردن اساسیترین نیازهای خود تلاش میکنند.
امروز در غزه زنده ماندن به یک شغل تمام وقت و خطرناک تبدیل شده است. این شغل روزها پیش از طلوع آفتاب آغاز میشود. شرح وظایف ساده به نظر میرسند: آب بیاورید، نان بپزید، پوشک بخرید و در نهایت زنده بمانید.
با این وجود، مردم غزه همواره در انجام این وظایف روزمره موفق نمیشوند. بر اساس گزارش برنامه جهانی غذای سازمان ملل آب معدنی که در قالب کاروانهای کمکرسانی آنجا انتقال مییابد تنها برای ۴ درصد از جمعیت کافی بوده است. مقداری آب شیرین شده هنوز در جنوب غزه توزیع میشود اما به گفته سازمان ملل در شمال غزه هیچ منبع آب آشامیدنی باقی نمانده است. افرادی که نمیتوانند به آب معدنی کمیاب و آب شیرین شده دسترسی داشته باشند به آب شور چاهها متکی هستند که سازمان ملل اعلام کرده برای مصرف آشامیدنی انسانی ایمن نیست.
به گفته سازمان ملل آرد نیز رو به اتمام است و اکثر کارخانههای گندم بمباران شده اند. برنامه جهانی غذا اعلام کرده که آژانسهای بشر دوستانه موفق شدهاند از ۷ اکتبر به حدود یک چهارم جمعیت نان، کنسرو ماهی تن و خرما برسانند اما توزیع آن به دلیل جنگ و محاصره با مشکل مواجه شده است. برخی از کشاورزان حیوانات خود را سلاخی میکنند و معیشت آینده خود را با شرایط اضطراری پیش رویشان معامله میکنند. برنامه جهانی غذا هشدار داده که تنها ۱۰ درصد از غذای مورد نیاز غزه از زمان آغاز جنگ وارد آن سرزمین شده و این امر باعث ایجاد «شکاف عظیم غذایی و گرسنگی گسترده» شده است.
سخنگوی برنامه جهانی غذا در ماه جاری اعلام کرد کرده بود: «گندم، محصولات لبنی، پنیر، تخم مرغ و آب معدنی به طور کامل در بازار نایاب شده اند». فروپاشی سیستم فاضلاب و آواره شدن حدود ۱.۷ میلیون غزه که به اردوگاهها سرازیر شدهاند و در خانههای اقوامشان جمع شدهاند نیز باعث ایجاد بحران بهداشتی و بیماریهایی شده که سازمان بهداشت جهانی هشدار میدهد میتواند بسیار بدتر شود. اسهال، گال و شپش جمعیت را درگیر کرده و به طور خاص کودکان کوچکتر را به شدت تحت تاثیر قرار میدهد.
مغازهها خالی هستند، بانکها تعطیل شده و برق قطع شده است. موافی میگوید یک ماه پیش از جنگ از کالج در رشته مهندسی رایانه فارغ التحصیل شده بود. او رویای زندگی در کانادا به عنوان فیلمبردار را در سر میپروراند و به تازگی شروع به تولید محتوا کرده بود. او پیش از تاریخ ۷ اکتبر در رسانههای اجتماعی مردی جوان با لبخندی درخشان هنگام فارغ التحصیلی به نظر میرسید که در میان اعضای خانواده و دوستاناش بود.
پستهای او بدون قید و شرط مملو از نقل قولهای قرآنی و تاکید بر مثبت اندیشی، زندگی، عشق، امید و دوستی بودند. اکنون اما او و تمام اعضای خانوادهاش در تلاش برای زنده ماندن هستند.
او میگوید: «استراتژی ما در حال حاضر این است که چگونه برای طولانیترین دوره ممکن زنده بمانیم. اگر پیشتر آرزوها و امیدهایی به آیندهای خوب و تحقق رویاهای دوران کودکیام داشتم اکنون بیشترین آرزوی من این است که بتوانم غذا بخورم، آب بنوشم و بخوابم».
غزه پیش از آغاز جنگ اخیر به مدت ۱۶ سال توسط اسرائیل و مصر محاصره شده بود و وضعیت بشردوستانه در آنجا به سرعت وخیم شد و ذخایر آن تنها چند روز پس از آغاز محاصره در اوایل اکتبر به اتمام رسید. سخنگوی برنامه جهانی غذا اعلام کرده است: «حتی پیش از تاریخ ۷ اکتبر نیز ۷۰ درصد از مردم غزه به شکلی به کمکهای بشردوستانه متکی بودند و آن منطقه دارای بالاترین نرخ فقر و بیکاری بود». بر اساس گزارش سازمان ملل متحد اکثریت قریب به اتفاق مغازهها اکنون بسته یا خالی هستند و مردم عمدتا به خرید و فروش کالاهای غیررسمی مشغول شده اند. با قطع برق و بسته شدن بیشتر بانکها تعداد معدودی که پول دارند نیز نمیتوانند آن را دریافت کنند. حتی اگر بتوانند چیز زیادی برای خرید وجود ندارد.
لوجین البرنو ۳۵ ساله، همسرش و چهار فرزندشان در فاصله سنی یک تا چهاردهساله در ماه مه از سودان گریختند و پس از سپری شدن یک ماه از جنگ داخلی در آن کشور به غزه زادگاهشان رفتند. آنان میدانستند که بازگشت به وطن پس از ۱۳ سال رفاه و ثبات نسبیای که در سودان پیش از جنگ داخلی تجربه کرده بودند کار سختی خواهد بود. با این وجود، آنان در غزه پول نقد و خانواده داشتند بنابراین، به این نتیجه رسیدند که وضعیتشان در غزه بهتر خواهد بود.
آنان به سرعت در آپارتمانی در شمال غزه سکونت پیدا کردند. لوجین میگوید در تاریخ ۷ اکتبر پس از حمله حماس علیه اسرائیل ارتش اسرائیل با خانهشان تماس گرفت و به آنان هشدار داد و از آنان خواست تا خانهشان را تخلیه کنند زیرا قرار بود خانهشان هدف یکی از اولین حملات هوایی قرار گیرد. آنان به شهر جنوبی خان بونس گریختند و در آپارتمان کوچکی که هنوز در حال ساخت بود پناه گرفتند. لوجین هر روز از مغازهای در نزدیکی محل پناه گرفتنشان بازدید میکند اما معمولا قفسههای آن مغازه خالی است.
او میگوید: «پیاده میروم و برای بچههایم به دنبال غذا میگردم اما چیزی پیدا نمیکنم. من در تمام راه بازگشت به خانه گریه میکنم». با این وجود، پشتکار کار او و پول نقدی که هنوز به همراه دارد گهگاه نتیجه بخش است. او میگوید اخیرا موفق شده دو بسته پوشک برای جمیل کودک نوپایش تهیه کند اما این کار تنها پس از طی مسافتی طولانی به بخش دیگری از غزه میسر شده است.
او هم چنین از یکی خانوادههای آواره در غزه که به صورت رایگان در قالب کمک بشردوستانه پتو دریافت کرده بودند آن پتو را خریداری کرده است.
آیه ابراهیم ۴۳ساله به همراه فرزنداناش در یک مدرسه تحت مدیریت سازمان ملل در اردوگاه نصیرات در مرکز غزه پناه گرفته است. او میگوید: «حمامهای اینجا خیلی بد هستند. همه آنها غیر فعال شدهاند زیرا ما اصلا آب نداریم». او میافزاید مردان و پسران از جمله دو پسر نوجوان او نزدیک توالت میخوابند و زنان برای خواب به کلاسی یک طبقه بالاتر میروند.
او میگوید: «بوی بد در اینجا کُشنده است». او اشاره میکند برخی از زنان د آنجا ترجیح میدهند در کیسههای نایلونی اجابت مزاج کنند. او میگوید سازمان ملل متحد یک بسته نوار بهداشتی را برای ۳۰ زنی که با او در کلاس درس بودند توزیع کرد. امل زن دیگری در همان پناهگاه میگوید که به دلیل نداشتن نوار بهداشتی به قدری مستاصل شده بود که شروع به مصرف قرصهای ضد بارداری کرد تا به طور کامل جلوی عادت ماهانهاش را بگیرد.
«احمد خالد» هنگامی که خواهر و برادرش از شمال غزه گریختند در شمال آن شهر باقی ماند تا مادرش که قادر به راه رفتن نیست را زنده نگه دارد. ارتش اسرائیل به ساکنان غزه هشدار داده بود که به جنوب بروند اما او گفت که مادرش برای حرکت بسیار ضعیف است. او در اوایل ماه جاری در تماسی تلفنی گفته بود: «من نمیتوانم او را تنها بگذارم. به علاوه، در اینجا هیچ کجا امن نیست».
با تشدید درگیریها او مادر، همسر و سه دخترش را به یک مجتمع آموزشی تحت نظارت سازمان ملل متحد در شهر بیت لاهیا انتقال داده است.
او میگوید اعضای خانوادهاش با برنج و آب کثیف زندگی میکردند و تنها مغازهای که هنوز باز است عمدتا قفسههایی خالی داشت. با این وجود، او میگوید باید بیرون میرفت و تلاش میکرد تا غذا پیدا کند. او افزاید: «یا با پای پیاده یا با دوچرخه به مغازه میروم. در مسیر نمیدانم که آیا باز خواهم گشت یا خیر. اینجا همه بچهها مریض هستند. اسهال و معده درد در جریان است. فضای اینجا خیلی کثیف است. همیشه در اطرافمان بمباران در جریان است».
یک روز پس از مصاحبه در تاریخ ۱۸ نوامبر مدرسهای که خالد در آن پناه گرفته بود همراه با یک مدرسه دیگر سازمان ملل در شمال غزه بمباران شد. دبیرکل سازمان ملل متحد اعلام کرد از این که دو مدرسه سازمان ملل که خانوادهها در آن پناه گرفته بودند ظرف مدت کمتر از ۲۴ ساعت مورد حمله قرار گرفتند و و باعث مرگ و مجروح شدن دهها نفر شد «عمیقاً شوکه» شده است. ارتش اسرائیل اعلام کرد که در حال برسی این موضوع است. از آن زمان به این سو خبرنگاران «نیویورک تایمز» نتوانستهاند با خالد تماسی برقرار کنند.