عامل قتل پسر جوانی در جدال خیابانی پس از ۴ماه زندگی مخفیانه با تلاش کارآگاهان جنایی البرز در یکی از روستاهای استان فارس دستگیر شد.
به گزارش ایران، رسیدگی به این پرونده از شامگاه خونین در یکی از محلههای ساوجبلاغ شروع شد. بر اثر درگیری ۴ جوان که بر سر قدرت نمایی در محل به جان هم افتاده بودند، سرانجام قبل از آنکه گشت پلیس به محل درگیری برسد ۳ نفر در اثر ضربههای چاقو زخمی شده بودند. خیلی زود هر ۳ پسر جوان به نزدیکترین مرکز درمانی منتقل شدند در این میان پسر دیگری به نام بهزاد که دراین درگیری مشارکت داشت از صحنه خونین متواری شد.
در حالیکه تحقیقات اولیه درباره این درگیری درحال شروع بود یکی از مصدومان در اثر شدت جراحت وارده در بیمارستان به کام مرگ فرو رفت و با جنایی شدن پرونده تیمی از مأموران پلیس آگاهی به دستور بازپرس پرونده برای دستگیری متهم فراری وارد عمل شدند.
درحالی که کارآگاهان در تعقیب متهم فراری بودند سرانجام بعد از تحقیقات گسترده توانستند رد بهزاد را دریکی از روستاهای دور افتاده استان فارس پیدا کنند و کارآگاهان با گرفتن دستور قضایی و هماهنگی با بازپرس پرونده برای دستگیری متهم به فارس رفتند و بعد از حدود ۴ ماه پیگیری در نهایت بهزاد را دریک عملیات غافلگیرانه در فارس دستگیر کردند.
بهزاد که در طول مدت زندگی مخفیانه و دوری از خانواده دچار پریشانی و افسردگی شده بود پس از بازجویی به جنایتی که مرتکب شده بود اعتراف کرد.
بهزاد درباره انگیزهاش به کارآگاهان گفت: من هرگز انگیزهای برای قتل نداشتم دعوای من با شروین و ۲ نفر دیگر به نام آرش و فرید صرفاً به خاطر نشان دادن قدرت خودمان بود. نمیدانم چه شد که الکی به جان هم افتادیم. من ناخواسته با چاقویی که داشتم ضربهای به او زدم. خودم هم زخمی شده بودم و وقتی دیدم او روی زمین افتاد و پلیس به معرکه رسیده است از ترس پا به فرار گذاشتم.
وی افزود: بعد از مدتی متوجه مرگ دوستم شدم و با کمک خانوادهام زندگی مخفیانه را شروع کردم و از این اتفاقی که رخ داده پشیمانم.
سرهنگ حکمت شجاعی درباره این پرونده به خبرنگار «ایران» گفت: متهم به خاطر قتل بازداشت شده و پس از پایان انجام مراحل بازپرسی به زندان منتقل خواهد شد.
تصور نمیکرد در مخفیگاهش ردیابی شود:
چند سال داری؟
۲۱سال
چرا دست به قتل زدی؟
ناخواسته بود، قصد کشتن نداشتم و اتفاقی رخ داد.
درگیری شما بر سر چه بود؟
راستش را بخواهید فقط برای خود نمایی از زور بازو بود.
چرا چاقوکشی کردی؟
برای ترساندن هم چاقو به دست شدیم.
بعد از قتل چرا خودت را معرفی نکردی؟
از ترس اعدام
اگر از اعدام میترسیدی چرا دست به چاقو شدی؟
من انگیزه کشتن در ذهن نداشتم در درگیری این ماجرا رخ داد.
بعد از فرار کجا رفتی؟
به شیراز رفتم و از این روستا به آن روستا در حال جابهجایی بودم.
الان که بازداشت شدی جه احساسی داری؟
بشدت پشیمانم و به خاطر اتفاقی که رخ داده خودم را نمیبخشم، در این ۴ماه همه روز و شبم با کابوس همراه بود...