فرارو- "نفتالی بنت" نخست وزیر رژیم اسرائیل در گفتگو با "نشریه اکونومیست"، به رونمایی از راهبردهای جدید این رژیم در مقابله علیه کشورمان پرداخته و به طور خاص به این مساله اشاره کرده که دولت کنونی اسرائیل، قائل به مواجهه مستقیم با ایران است و اعتقاد دارد که این رویکرد به بهترین وجه ممکن، منافع اسرائیلیها علیه ایران را تامین خواهد کرد. سیاستی که البته رگههایی از آن را نیز در روزهای اخیر و در چهارچوب خرابکاریها و اقدامات تروریستی اسرائیل علیه ایران در مورادی نظیر ترور شهید "حسن صیاد خدایی" سرهنگ عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شاهد بودهایم.
اکونومیست در این رابطه مینویسد: «نفتالی بنت نخست وزیر رژیم اسرائیل در گفتگو با نشریه اکونومیست، به تشریح سیاستهای دولتش در رابطه با ایران پرداخته است. وی به طور خاص بر این مساله تاکید کرده که رژیم اسرائیل دیگر خود را با نیروهای نیابتی ایران مشغول نخواهد کرد و با تعریف یک معادله جدید، مستقیما معطوف به خودِ ایران خواهد بود. بنت به طور خاص در گفتگو با اکونومیست توضیح میدهد که چگونه اسرائیل و سرویسهای مخفی آن در حال تشدید تنشها با تهران در چهارچوب جنگ در سایه با این کشور هستند. جنگی که بیش از چهار دهه است که ادامه دارد.»
به گزارش فرارو، در گذشته، اسرائیل حملات خود را به طور انحصاری به برنامه اتمی و دانشمندان هستهای ایران معطوف میکرد. در مورادی نیز که اسرائیلیها بنا داشتند تا دیگر اهداف نظیر سپاه قدس ایران را هدف حملات خود قرار دهند، این کار را در دیکر کشورها نظیر سوریه انجام میدادند. با این حال اکنون شاهدیم که اسرائیل برخی اقدامات را نیز در داخل ایران انجام میدهد. به عنوان مثال در ماه فوریه شاهد آن بودیم که اسرائیلیها به یک کارخانه تولید پهپاد در ایران حمله کردند و در ماه مِی نیز، یک فرمانده نظامی ایرانی را در تهران ترور کردند.
اکنون اینطور به نظر میرسد که اسرائیل در انجام این قبیل حملات جسورتر شده است. پیشتر این رژیم از اعتراف به انجام عملیاتهای خود در داخل خاک ایران خودداری میکرد. با این حال اکنون مقامهای ارشد اسرائیلی جسته و گریخته و به صورت عیان در این رابطه صحبت میکنند و حتی موساد نیز تمایل به آشکار کردنِ برخی رویههای خود علیه ایران دارد.
البته که تمامی اعضای تشکیلات امنیتی اسرائیل از این رویکردِ وقیحانه جدید راضی نیستند. برخی نیروهای قدیمی ساختار اطلاعاتی اسرائیل مدام انتقاد میکنند که ایحاد چالش برای ایران، بیش از آنکه برای اسرائیل حامل مزایا باشد، تولید دردسر میکند. خودِ نفتالی بنت، به سیاست رسمی اسرائیل در به عهده نگرفتنِ اقدامات تروریستی علیه ایران تاکید دارد. بنت معتقد است که رویارویی مستقیم با ایران برای اسرائیل بهتر است و اتخاذ تاکتیکهای جسورانه در این رابطه راهگشا است.
نفتالی بنت همچنین مدعی ست که حملات و خرابکاریهای رژیم اسرائیل علیه ایران موجب میشود تا این کشور نسخه سخت گیرانه تری از توافق اتمی برجام را بپذیرد. توافقی که در سال ۲۰۱۸، آمریکا به صورت یکجانبه از آن خارج شد. در این راستا، اگرچه بایدن بارها از نیت خود مبنی بر بازگرداندن آمریکا به برجام سخن گفته، با این حال، گفتگوها با ایران هنوز به فرمولی روشن جهت احیای توافق برجام نرسیده اند.
نفتالی بنت استدلال میکند که اقتصاد ایران در وضعیت خوبی نیست و به لغو تحریمها علیه این کشور نیاز دارد و در این فضا، اگر آمریکا رویههای سخت گیرانهای را در قبال تهران در پیش گیرد، میتواند امیدوار باشد که به توافقی مطلوب با تهران دست یابد که توسعه برنامه اتمی ایران را به نحوی نامحدود متوقف کند. توافقی جدید که در قالب آن "افقهای پایانی" نیز همچون توافق برجام لحاظ نشده باشد (در قالب این افق ها، محدودیتها علیه برنامه اتمی ایران پس از یک دوره زمانی مشخص به کل لغو میشوند). به گفته نفتالی بنت، اسرائیل برنامههای گستردهای دارد تا در حوزههای فناروی و تسلیحاتی خود، به ضرر ایران سرمایه گذاریهای گستردهای انجام دهد و در نهایت زمینه را جهت آنچه ورشکستگی ایران میخواند، فراهم کند.
نفتالی بنت این طرح را یک "جنگ ستارگان اقتصادی" میخواند. کنایهای به فرآیند توسعه موشکهای دفاعی آمریکا در دهه ۱۹۸۰ که از نظر نفتالی بنت، اتحاد جماهیر شوروی را در روزهای تضعیف آن مجبور کرد تا توافقاتی را با محوریت کنترل تسلیحات با آمریکا بپذیرد. در همین راستا، اسرائیل جهت ایجاد یک "شبکه دفاعی لیزری" نیز برای خود برنامه ریزی میکند. مسالهای که میتواند در نهایت چهارچوبی گستردهتر نیز به خود بگیرد و به ادعای بنت، نه تنها برای اسرائیل، بلکه برای دیگر دولتهای عرب حاشیه خلیج فارس نیز در باب آنچه بنت تهدید ایران میخواند، ایجاد امنیت کند.
با این همه اینطور به نظر میرسد که رویههای تهاجمی نفتالی بنت علیه ایران، وضعیت نَه چندان مساعد وی را در داخل اسرائیل بهتر نکرده است. ائتلافی که دولت وی بر پایه آن استوار است (و از ۸ حزب تشکیل میشود)، عملا وضعیتی آشفته و در آستانه فروپاشی دارد. این ائتلاف اکثریت خود رادر پارلمان رژیم اسرائیل (کنست) از دست داده است. اعضای تشکیل دهنده این ائتلاف نیز به ندرت در مورد مسالهای با یکدیگر اتفاق نظر دارند. ائتلافی که البته مهمترین دلیل برای تشکیل آن، اخراج بنیامین نتانیاهو نخست وزیر سابق اسرائیل از قدرت بود. درست به همین دلیل است که اساسا دولت نفتالی بنت از همان ابتدا، بنای مستحکمی نداشت.
بنیامین نتانیاهو به عنوان رهبر جناح اپوزیسیون، هنوز سعی دارد تا بار دیگر به قدرت بازگردد. با این همه بعید است که وی بتواند حامیان کافی را در کنست پیدا کند و دولتی جدید را تشکیل دهد. البته که کافی است فقط یک نفرِ دیگر از ائتلاف دولت نفتالی بنت خارج شود تا زمینه برای برگزاری انتخابات در اسرئیل فراهم شود. اسرائیل در سالهای ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰، از برگزاری سه انتخابات بی نتیجه رنج برد. در آن دوران، نَه نتانیاهو و نَه جناح اپوزیسیون قادر نبودند که اکثریت لازم جهت تشکیل دولت را کسب کنند. تنها پس از برگزاری انتخابات چهارم بود که (انتخاباتی که یک سال قبل برگزار شد) نفتالی بنت توانست یک ائتلا آشفته را ساماندهی کند و نتانیاهو را از قدرت خارج سازد. با این همه برخی نظرسنجیها حاکی از این هستند که برگزاری پنجمین انتخابات در اسرائیل میتوان زمینه را برای کسب اکثریت آرا از سوی نتانیاهو و متحدانش فراهم سازد.
نفتالی بنت که حزب متبوعِ خودش تنها شش کرسی را در پارلمان اسرائیل در اختیار دارد (از مجموع ۱۲۰ کرسی)، اعتراف کرده که کار چندان زیادی جهت ممانعت از فروپاشی ائتلاف حامی دولتش نمیتواند انجام دهد و قادر نیست آنها را از تبعات بدِ برگزاری دور تازهای از انتخابات در اسرائیل به خوبی آگاه سازد. با این حال، وی به نحو عجیبی به یک آینده مبهم امید دارد و فقط یک ماه را به ماهِ دیگر میرساند. با این همه، وی معتقد است که اسرائیل در یک سال گذشته نشان داده که تا چه حد میتواند در صحنه سیاسی عادی و به دور از چالش و تنش باشد. با این همه، اتحاد نفتالی بنت با یک حزب عربی (حزب رعم) جهت تشکیل دولت موجب شده تا نتانیاهو و جناح مخالف دولت کنونی اسرائیل به شدت به آنها حمله کنند و دولت بنت را دولتی که با دشمنان اسرئیل همپیمان شده، معرفی کنند.»