تقریباً از همان ابتدای زندگی بشر مرغها در کنار خانوادهها حضور داشتند و در گوشه کنار حیاطها و سر کوچهها دیده میشدند و هر چند وقت یک بار کُرچ شده و تخم میگذاشتند. تخم مرغ، این محصول لذیذ، در دورهای در همه جا یافت میشد و حتی به عنوان پیشکش برای دوستان و آشنایان برده میشد.
به گزارش ایران پلنر، اما زمانی رسید که مردم برای به دست آوردن آن مجبور شدند وجهی پرداخت کنند و پس از آن به جایی رسید که هزینه پرداختی آن ما فوق تصور شد، به صورتی که همه انتظار تخم دو زرده و یا تخم طلا از تخم مرغهای معمولی داشتند. با این حال تخم مرغ آنقدر با زندگی روزمره مردم عجین شده بود که در آداب و رسوم، اصطلاحها، ضرب المثل ها و حتی بازیها راه پیدا کرده بود و حداقل قیمت بالای آن، ارج و قربش را میان فرهنگ مردم از دست نداد.
اندر احوالات تخم مرغ
تخم مرغ از قدیم نشانه رستاخیز، بازگشت به زندگی تازه و بشارت دهنده بهاران بوده و در میان فرهنگهای مختلف اسمهای متفاوت داشته و دارد. شیرازیها به آن خاگ میگویند. بوئین زهرایی ها آن را چرخایه مینامند و بردسیری ها آن را دِلبَندو میگویند. تخم مرغ آنقدر جایگاه بالا و پر ارزشی در میان مردم داشته که آن را نذر میکردند و در سحر و جادو ها به کار میبردند. بسیاری از مردم برای رفع چشم زخم تخم مرغ میشکستند و در مراسم عقد و نکاح، بخت گشایی و زایمان چه از خودش و چه از پوستش استفاده میکردند. در باورهای مردمی هم همیشه مرغی که اولین تخم مرغ را بگذارد بسیار قابل احترام بوده است. مثلاً تنکابنی ها تخم آن مرغ را با احترام و با دو دست میگرفتند و میگفتند: تشنو کرکه مرغانه دو دستی باید ببرن.
اطبای ایرانی خصوصاً ابن سینا هم برای درمان بسیاری از بیماریها و معالجه سوختگیها از تخم مرغ استفاده میکردند. در گیلان و دیلمان نیز این ماده ارزشمند را با مواد دیگر مخلوط کرده و استخوانهای شکسته را معالجه میکردند. حتی تخم مرغ برای جلوگیری از ریزش موی سر و کمر درد و... مورد استفاده قرار میگرفت.
شاید بیشترین استفاده تخم مرغ در غذاها باشد که به عنوان ماده اصلی یا طعم دهنده و... در غذاها، آش ها، نانها و شیرینی و کلوچههای محلی به کار میرود. گیلانیها بیشترین استفاده از تخم مرغ را دارند و انواع خورشتها و غذاهایشان را با تخم مرغ درست میکنند و ضرب المثلی جالبی دارند در معنی اینکه قربونت بشم مگر باقلاقاتق بدون تخم مرغ میشه: باقلاقاتق بی مورغانه، قوربان بشم تی چومانه!
فردوسی هم در روزگار خودش از خورشتی میگوید که در آن از تخم مرغ استفاده شده است و بسیار سودمند است.
خورش زردۀ خایه دادش نخست / بدان داشتش یک زمان تندرست
شاهان و شاهزادگان قاجاری نیز به خواص مفید تخم مرغ پی برده بودند و هر روز آن را میل میکردند.
تخم مرغ آنقدر مهم و با ارزش است که حتی وقتی در خوابها راه پیدا میکند نشانه برکت و روزی فراوان است. در افسانهها و اصطلاحات و امثال هم به وفور دیده شده است. مثل افسانه تخم مرغ پخته و یا محمدک و مرغ تخم طلا و...
تخم مرغ مهمان سفرههای شب عید هم بوده و بچهها و بزرگتر ها آن را با ذوق و سلیقه خاص خودشان رنگ میکردند. در مراسم شال اندازی به هم هدیه میدادند و در نهایت با آن بازی میکردند، بازی به عنوان تخم مرغ بازی.
تخم مرغ بازی
اما مهمتر از همه این تاریخچه بلند و بالا، بازی است به اسم تخم مرغ بازی. البته متفاوتتر از بازیهای دهه شصتی ها چون تخم مرغ گندیده، بوی گلابی میده و یا یک مرغ دارم روزی ۲۰ تا تخم می زاره و....
تخم مرغ بازی از بازیهای عید نوروز بوده که میان همه اقوام انجام می شده است. از چهارشنبه سوری تا سیزده بدر اکثر مردم تخم مرغ به دست میگرفتند و به دنبال حریف میگشتند تا با تخم مرغهای خود حریف را مغلوب کنند.
میگویند قدمت این بازی به قرن ۲ و ۳ هجری قمری میرسد. سیفی بخاری از شاعران دوره تیموری در مورد آن سروده:
خوش است بر سر کو تخم مرغ بازی یار / نشسته هر طرفی عاشقان قطار قطار
شاه عباس اول و ناصر الدین شاه نیز در مراسمات تخم مرغ بازی شرکت میکردند.
تخم مرغ بازی دو یا چند نفره انجام میشود و بدین صورت است که ابتدا با صداهای خاص حریف را میطلبند و پس از یافتن حریف، اصطلاحی به کار میبرند و میگویند: بِچِش یا نَچش؟
بازیکنان تخم مرغها را با زدن سر آنها به دندانهای پیشین خود می چشند و سفتی و سختی پوست آنها را امتحان میکنند. هر چه پوست تخم مرغها ضخیمتر باشد بهتر است. معمولاً تخم مرغهای محلی مقاومت بیشتری دارند. حریفان روبروی یکدیگر قرار میگیرند و با سر تخم مرغ خود ضربهای به سر تخم مرغ حریف میزنند. هر تخم مرغی که زودتر ترک بخورد و یا شکسته شود، ضربه زننده آن بازنده است.
تخم مرغ، این نشانه برکت و فراوانی، امروزه نه تنها رنگ و بویی بایسته در میان آداب و رسوم مردمان ندارد، بلکه سفرهها نیز از رحمت وجودش خالی مانده است. باشد که با نگاه به گذشته و بازی نکردن با این نشانه برکت، پند گیریم.