استفاده نامزدها و ستادهای انتخاباتی از الگو، نماد و شعارهای گوناگون بازتابی از هویت، مشی سیاسی و اهداف آنان است. همان گونه که خلاقیت در این فرایند نتیجه مطلوب را برای بازیگران عرصه رقابت به بار خواهد آورد، کپی برداری و همسان سازی های نابجا نمره ای منفی در رقابت ها به شمار می آید.
به گزارش ایرنا، نظام های مردم سالار در سراسر جهان هراز چند گاه به صحنه رقابت های سیاسی در موعد حضور شهروندان پای صندوق های رای تبدیل می شود. در این عرصه، نخبگان و گروه های سیاسی امکان می یابند داشته ها و برنامه های خود را در معرض رای مردم قرار دهند و شهروندان نیز می توانند از حق تعیین سرنوشت خود بهره جویند.
در فرایند رقابت های انتخاباتی یکی از مهمترین مولفه های پیروزی، استفاده از بیشترین خلاقیت و بهره جویی از تازه ترین و کارآمدترین شیوه ها برای نمایاندن برنامه ها، برجسته سازی شعار و وعده ها و در نهایت جلب آرای مردمی است.
چه بسا رقابت هایی که نتایج محتمل آن تحت تاثیر استفاده از شیوه های خلاقانه در کمپین های انتخاباتی و طرح شعارهای نوین از سوی برخی نامزدها دگرگون شده است.
به این ترتیب استفاده از شگردهای روانشناسانه و دانش تبلیغات پایاپا با شیوه های مبدعانه چون تشکیل زنجیره های انسانی در فضای حقیقی و مجازی، شبیه سازی های جذاب، استفاده از رنگ ها و نقش ها و ... به بخش جدایی ناپذیر از رقابت های انتخاباتی تبدیل شده است.
گاه در عرصه تبلیغات، نامزدها و ستادهای انتخاباتی از الگو و روش های آزموده شده و موفق در تجربه های پیشین یا شیوه دیگر کشورها سود می جویند؛ اقدامی که در صورت ایجاد سنخیت و تناسب، بومی سازی یا فراهم آوردن بسترهای صحیح اجرا از نظر معنایی، جغرافیایی و زمانی می تواند ثمربخش باشد.
در مقابل، کپی برداری از الگو و روش های تبلیغاتی بدون اندیشیدن به ابعاد و ویژگی های صحنه رقابت و ماهیت و مقاصد نیروهای رقیب نقشه راه پیروزی را به کاریکاتوری سیاسی سبب تبدیل کرده و به جای موفقیت، سبب ناکامی و حتی سرشکستگی سیاسی شود.
طی روزهای گذشته شاهد برخی کپی برداری های تبلیغاتی در اردوگاه شماری از نامزدهای انتخاباتی بودیم که در رسانه ها بازتاب یافت و واکنش هایی را به دنبال داشت.
استفاده از طرح و نمادهای تبلیغاتی رییس دولت یازدهم از سوی یکی از رقیبان در کنار تقلید سریالی یکی از نامزدها از کمپین های انتخاباتی «تونی بلر» نخست وزیر سابق از حزب کارگر انگلیس تا «محمد المرسی» اخوانی در انتخابات مصر که از سال های گذشته تا اکنون ادامه یافته به یکی از سوژه های مورد توجه رسانه ها تبدیل شد و ذره بینی برای یافتن دیگه نمونه ها و نمودهای تقلید نامزد یاد شده به دست رسانه ها داد.
در جریان مناظره ها هم شاهد بودیم یکی از نامزدها به رغم اختلافات ماهوی و سیاسی با نامزدهای ادوار پیشین رقابت های انتخاباتی از روش ها و حتی جملات آنان برای رای آوری و حمله به رقیبان سود جست. رفتارهای انتخاباتی از این دست جدا از اینکه خلاقیت، توان ابداع و کارآمدی نامزدهای انتخابات را برای پیشبرد پروژه تبلیغات آنان زیر سوال می برد، این پرسش را پدید می آورد که آیا در صورت پیروزی قرار است همین شیوه برای اداره و پیشبرد امور کشور به کار بسته شود؟
نکته جالب توجه اینکه کاربرد شیوه های گوناگون تبلیغاتی بدون توجه به پیامدهای واقعی و بلندمدت آن در عرصه فرهنگی، اعتماد عمومی و ... غالبا از سوی نامزدهایی صورت می گیرد که عزم خود را برای پیروزی به هر قیمتی جزم ساخته اند.
تقلیدهای اینچنینی جدا از اینکه از منظر نتیجه گرایی بیشتر به ریزش آرا به ویژه در میان اقشار مطلع تر و نخبگان می انجامد، از نظر اخلاق انتخاباتی نیز با پرسش های جدی روبرو است.
یکی از نمودهای کپی برداری نامزدها از شعارهای دیگران، در ارایه وعده های ناممکن قابل رویت است؛ وعده هایی نظیر آنچه سال ها پیش در کشوری چون ونزوئلا فریاد شد و اکنون سبب ساز بحران اقتصادی سهمگین در این کشور شده است.
در همین ارتباط، نکته ای که باید به صورت جدی مورد توجه نامزدها قرار گیرد توجه به بسترهای تاریخی، شرایط زمانی و واقعیت گوناگون سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و ... فضایی است که یک شعار، وعده یا الگوی عمل انتخاباتی ترویج می یابد. به عنوان مثال تعمیم شعارهایی چون 99 درصد فقرا در برابر یک درصد اغنیا در جنبش «وال استریت» که نمودی از واقعیت های جامعه طبقاتی و لیبرالیستی آمریکا است و پیاده سازی الگوی دوقطبی سازی در جامعه اسلامی ایران رفتاری است که می تواند آفت ها و آسیب های جدی را به بار آورد و فضایی تیره و دلسرد کننده را منعکس سازد.
در نهایت اینکه شعار و تبلیغات نامزدهای انتخاباتی به موازات برخورداری از ویژگی واقع بینی و تحقق پذیری باید با خلاقیت و ابتکار امتزاج یابد تا رقابتی سالم و جذاب با مشارکتی حداکثری را به بار آورد.