همه چیز با شراب بنجل شروع شد؛ ۱۲۴ سال با والت دیزنی
تفکر والت دیزنی اگرچه به عنوان الگوی موفق مورد توجه فعالان اقتصاد رسانه قرار گرفت اما از نقد متفکران مکتب فرانکفورت همچون مارکوزه در امان نماند و متهم شد به ایجاد فرهنگ تودهای و انسان تک ساحتی.
انیمیشنهای میکی موس، آلیس در سرزمین عجایب، سفید برفی و هفت کوتوله که در دهه بیست و سی میلادی تولید شده بود برای بزرگسالان امروز تنها یک خاطره دوستداشتنی نیست، ترکیبی از زندگی دیروز است که هویت آنها را یادآوری کرده و وجودشان را سرشار از شعف میکند. فرقی ندارد که آنها چند سال دارند هنوز هم بیشتر آنها با اشتیاق تماشاگر محصولات والت دیزنی هستند.
به گزارش عصرایران، تماشاچیان آن روزها متحیرانه ورود آلیس به سوراخ خرگوش و تجربه دنیای عجیب را به تماشا مینشستند. آنها مشتاقانه حرکت نقاشیها را دنبال کرده و به وجد میآمدند و داستان جذاب انیمیشنها آنها را به تماشاگر دائمی تبدیل کرد.
مخاطبی که پیشتر در سینما مسحور حرکت انسان شده بود ، در این ایام حرکت تصاویر دوبعدی که جهانی جدید را خلق کرده بود را متحیرانه به تماشا نشسته بود.
*داستان شکلگیری یک امپراتوری
کمتر از ده سال مانده به آغاز قرن بیستم، شارل امیل ریناد فرانسوی، با ساخت کارتون «شراب بنجل» و نمایش آن در سال ۱۸۹۲ عنوان نخستین خالق فیلمهای انیمیشن در تاریخ سینما را به خود اختصاص داد. در سالهای آغازین قرن بیستم نیز چند موسسه فیلمسازی گامهایی را در زمینه تولید آثار انیمیشن برداشتند، با این حال متخصصان علوم ارتباطات و تاریخ سینما متفقالقولند که نقطه عطف بزرگ تاریخ انیمیشن، روز تولد موسسه والتدیزنی است. روزی که عملا این هنر را به صنعتی چندساحتی بدل کرد.
این روز تنها روز تولد موسسهای برای ساخت انیمیشنهای جذاب و دوستداشتنی نبود بلکه روز بنیانگذاری صنعتی بزرگ و پردرآمد بود که توانست به یکی از مهمترین نمادهای ینگهدنیا و زندگی آمریکایی تبدیل شود.
روزی که والتر(والت) دیزنی در سال 1923 شرکت را بنیان گذاشت هرگز تصور نمیکرد که این صنعت چنین روزگاری را به تماشا بنشیند دویست هزار کارمند و درآمد 88 میلیارد دلاری در سال 2024 و همچنین 154 میلیون مشترک برای سرویس دیزنی پلاس و دارایی 200 میلیارد دلاری با اصولی مختص به شرکت دیزنی که بسیاری از قوانین جاری آمریکا را برنمیتابد و آن را نادیده میگیرد حتی قوانین کار.
امپراتوری بزرگی که در همه بسترها سرمایهگذاری میکند از رسانه و صنعت فیلم و سریال و مد تا پارکهای تفریحی که گردشگران پر و پاقرصی دارد. از دیزنی لند در کالیفرنیا تا دیزنی ورلد در اورلاندو فلوریدا با هفده میلیون بازدیدکننده در سال !
*بنیانگذاری فقیر با رویایی بزرگ
کمتر فردی امید داشت که دانشآموز فقیر ترک تحصیل کرده متولد پنجم دسامبر 1901 در آمریکا با عشق به نقاشی بتواند به این درجه از موفقیت در جهان برسد. دانشآموزی که به دلیل طراحی قابل قبول توانسته بود کاری در روزنامه برای خود دست و پا کند. اما همزمان عشق به انیمیشن او رابه صنعت رسانهای جدید هدایت کرد که زندگی او را تغییر داد.
شهرت جهانی میکی موس شروعی بر یک آغاز بیانتها بود که مرتب ساحتهای جدیدی را درنوردید از صنعت مد تا ساخت دیزنی لند با گردشگران مشتاقی که رویای کودکانه خود را در دیزنی لند جستجو میکردند.
*رکورد کسب جوایز جهانی
والت دیزنی که رکورد کسب بیست و دو جایزه اسکار از پنجاه و نه نامزدی را در کارنامه خود دارد به خوبی توانست نیازهای جامعه را شناسایی کرده و بر اساس آن شخصیت کارتونی ابداع کند. مهمتر از ابداع شخصیتهای کارتونی به روز نگهداشتن کمپانی بود و همین موجب شد که از تحولات دیجیتالی زمانه عقب نمانده و همواره رکورددار کسب جوایز اسکار و گلدن گلوب شود.
*گسترش انحصار
بسیاری از رقبا امیدوار بودند که با فوت والت دیزنی در دسامبر 1966 این شرکت دوران فرود خود را تجربه کند زیرا در دوران فراز خود فرصت رشد را از شرکتهای دیگر سلب کرده بود. رویهای که به دلیل گستردگی و انحصارطلبی والت دیزنی بعدها نیز ادامه یافت زیرا دیزنی همه چیز داشت از داشتن هفده مجله و ۳۰ ایستگاه رادیویی تا ۲۰ کانال کابلی و بینالمللی و هشت بنگاه انتشارات برای توزیع کتاب داستانهای دیزنی و مهمتر از همه مدیریت ۱۷ سایت و ۷ واحد تولیدی ورزشی در سراسر جهان.
*از الگوشدن تا زیرسوال رفتن
تفکر والت دیزنی به همان اندازه که به عنوان یک الگوی موفق مورد توجه فعالان اقتصاد رسانه قرار گرفته به همان اندازه مورد انتقاد متفکران مکتب فرانکفورت همچون هربرت مارکوزه قرار گرفته است زیرا محصولات شرکت والت دیزنی را متهم به ایجاد فرهنگ تودهای و انسان تک ساحتی میدانند.
تفکری مبتنی بر افزایش مصرفگرایی که شرکت والتدیزنی به عنوان یک فرهنگ آن را نهادینه کرده است از خلق شخصیتهای داستانی دوستداشتنی تا ورود شخصیت به دنیای مد و تبلیغ برای مصرف آن و حتی برگزاری مسابقه شخصیتهای داستانی.
این همان رویکردی است که مارکوزه علیه آن شوریده است به اسارت درآوردن انسان از طریق مصرفگرایی و تبدیل انسان به انسانی تکساحتی که قدرت تفکر خود را از دست داده و بر اساس استاندارد نظام سرمایهداری رفتار میکند.