bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۸۴۴۶۸۷

خطر کپی‌برداری‌های نگران کننده پلتفرم‌ها؛ سریال«آبان» بازی با مرز بی‌اخلاقی تنها برای فروش!

خطر کپی‌برداری‌های نگران کننده پلتفرم‌ها؛ سریال«آبان» بازی با مرز بی‌اخلاقی تنها برای فروش!

در چند سال گذشته، روندی نگران‌کننده در تولیدات شبکه‌های نمایش خانگی دیده می‌شود، تقلید بی‌پرده از سریال‌های خارجی، به‌ویژه تولیدات هالیوودی و ترکیه‌ای که رد پای سنگینی برای فرهنگ ایرانی به جای خواهد گذاشت!

تاریخ انتشار: ۱۴:۰۰ - ۲۶ اسفند ۱۴۰۳

این روز‌ها بحث‌های داغ فضای مجازی حول محور حواشی تولیدات شبکه نمایش خانگی می‌چرخد. سریال‌های که هر کدام دست روی ممنوعه‌ها و یا موضوعات غیراخلاقی می‌گذارند تا مخاطب بیشتری نصیبشان شود. از آن طرف هم منتقدان و رسانه‌ها هم به نوعی ابزاری شدند تا با نقد و تحلیل‌های خود به افزایش مخاطب سریال‌ها کمک کنند! 

به گزارش دانشجو، از تیتر‌های کوبنده بسیاری از رسانه‌ها گرفته تا هشدار منتقدان برای فساد اخلاقی‌ای که بسیاری از سریال‌ها و فیلم‌های اخیر را درگیر کرده، همه و همه مردم را مجاب می‌کند تا بخواهند خود این تولیدات را ببیند و نظرشان را بدهند و در این میان تنها فرهنگ ماست که زیر دست و پای این نوع تفکرات برای ساخت آثار و افزایش مخاطب در حال لگدمال شدن است. 

این سناریو آشناست. سال‌هاست که آثار نمایشی برخی از تهیه‌کنندگان نه به دلیل اصالت هنری یا فرهنگی، بلکه به واسطه بازی با مرزهای اخلاقی، خود را در مرکز توجه‌ها قرار داده‌اند. شاید بتوان گفت که این نوع آثار، به شیوه‌ای زیرکانه، از تیترهای کوبنده منتقدان و سرزنش‌های رسانه‌ها به عنوان ابزار تبلیغاتی استفاده می‌کنند. هر نقدی که نوشته می‌شود، هر اعتراض توییتری که ثبت می‌گردد، مثل بنزینی بر آتش کنجکاوی مخاطب عمل می‌کند. 

اما این سیاست تا چه حد کارآمد است؟ آیا مخاطبی که به دنبال محتوای ارزشمند و هم‌خوان با فرهنگ ایرانی است، می‌تواند در میان این موج سریال‌هایی که غالباً چالش‌های غیراخلاقی را مرکز داستان خود قرار می‌دهند، احساس رضایت کند؟ و مهم‌تر از آن، آیا ارزش‌های اخلاقی و اجتماعی ما قربانی این رقابت در جلب مخاطب نخواهند شد؟ 

سریال «آبان» بازی پلتفرم جدید برای پول بیشتر!

سریال «آبان» که این روزها در شبکه نمایش خانگی جدیدی عرضه شده بیشتر از این که سریالی ایرانی باشد، بازتابی از فیلم هالیوودی «پیشنهاد بی‌شرمانه» (Indecent Proposal) است که در سال ۱۹۹۳ ساخته شد و این کپی برداری شباهت‌های محتوایی و ساختاری میان این دو اثر غیرقابل انکار است. 

شباهت ساختاری تولیدات اخیر شبکه نمایش خانگی و حتی سینما به سریال‌های ترکیه‌ای و آثار هالیوودی گویی لازمه بازدید برای پلتفرم هاست. 

دستمزدهای نجومی تنها برای تضمین فروش!

غیرقابل پیش بینی نیست که پلتفرم جدیدی که روی کار آمده دست به هر کاری بزند تا بازدید بگیرد و چه بهتر از سریالی که در مرز غیر اخلاقی حرکت کند؟! در این بین حضور چهره‌های معروف و محبوب مردم برای بازیگری تاثر به سزایی در دیده شدن دارد، حضور شهاب حسینی و امین حیایی که بیش از پیش همه را شوکه کرد! 

شهاب حسینی که خود یکی از گران‌ترین بازیگران سینما و تلویزیون محسوب می‌شود در این سریال ضعیف و حتی بازیگران دیگر چون امین حیایی، لاله مرزبان و… نشان از رقم‌های خوبی است که پلتفرم برای تولید فیلم خود پیشنهاد داده است. آنقدر رقم‌هایی که به عنوان دستمزد در شبکه نمایش خانگی رد و بدل می‌شود، درشت و چشم‍گیر است که دیگر بازیگران چهره حاضر نیستند برای فیلم‌های سینمایی بازی کنند، حاضر نیست زحمت خود را صف پلتفرمی کنند که یک دهم شبکه نمایش خانگی هم برایشان سود ندارد! تلویزیون که دیگر هیچ، در این جنگ میان دستمزد‌های پلتفرم‌های مختلف پلتفرم‌های دیگر چون تلویزیون و حتی سینما در انبوهی از بی‌توجهی بازیگران و عوامل سرشان بی‌کلاه می‌ماند!

یکی از نقاط ضعف سریال «آبان»، استفاده بیش از حد از کلیشه‌های متداول در سریال‌های شبکه نمایش خانگی است. شخصیت‌های منفی سریال با نمایش اغراق‌آمیز خشونت و رفتارهای غیرانسانی به نوعی مخاطب را از درک عمق شخصیت‌ها دور می‌کنند. شخصیت فریبرز ثابت، با بازی شهاب حسینی، به گونه‌ای به تصویر کشیده شده که هیولاوار و غیرواقعی به نظر می‌رسد، که در تضاد با تلاش فیلم اصلی برای انسانی‌سازی شخصیت جان گیج است. 

شخصیت‌پردازی نامنسجم

یکی از مسائل اساسی سریال، عدم پرداخت کافی به پیشینه و انگیزه‌های شخصیت‌های اصلی است. شخصیت آبان، که به عنوان نابغه‌ای بلندپرواز معرفی می‌شود، تصمیماتی می‌گیرد که با منطق و نبوغش سازگار نیست. همین‌طور، شخصیت امیر، همسر او، در نقش یک مرد ضعیف و زبون نمایش داده می‌شود که بیش از آنکه همدلی مخاطب را جلب کند، موجب ایجاد فاصله میان مخاطب و داستان می‌شود. این ضعف‌ها باعث می‌شود انگیزه شخصیت‌ها و اقداماتشان اغلب نامفهوم و غیرقابل درک به نظر برسد. 

تضاد در پیام اخلاقی

درحالی‌که سریال تلاش می‌کند با قهرمانی زن و پرداختن به مسائل زنان در محیط‌های کاری، پیام مثبتی ارائه کند، همچنان در دامی گرفتار می‌شود که در آن شخصیت‌ها و موقعیت‌ها از منظر اخلاقی چندان باورپذیر نیستند. استفاده از خشونت و نمایش افراطی شخصیت‌های منفی، گاه به جای تقویت پیام داستان، به نمایش جنبه‌های تاریک و آزاردهنده تبدیل می‌شود. 

و هدف چیست!

به هر حال، به نظر می‌رسد که موج این سریال‌های جنجالی و رفتارهای مرزگذارنده، به صورت آگاهانه یا غیرآگاهانه، فضایی ایجاد کرده است که گفتگو و بحث‌های زیادی را در جامعه به راه می‌اندازد. اما شاید وقت آن رسیده باشد که از خود بپرسیم: هدف واقعی از تولید این آثار چیست؟ آیا هدف، ایجاد تغییر و ترویج گفتگوهای اجتماعی است، یا تنها به دست آوردن بازدید و فروش بیشتر؟ 

خطر کپی برداری‌های نگران کننده!

در چند سال گذشته، روندی نگران‌کننده در تولیدات شبکه‌های نمایش خانگی دیده می‌شود: تقلید بی‌پرده از سریال‌های خارجی، به‌ویژه تولیدات هالیوودی و ترکیه‌ای. این روند، نه‌تنها موجب کاهش اصالت محتوایی آثار نمایشی شده، بلکه فرهنگ بومی ما را در زیر پای این تفکر بازاری و کم‌مایه له کرده است. 

حال، این سؤال مطرح می‌شود که چرا فیلم‌سازان و تولیدکنندگان محتوا به جای نوآوری و خلق داستان‌های منحصربه‌فرد، به سمت بازسازی و کپی‌برداری از الگوهای رایج خارجی حرکت کرده‌اند؟ 

در بررسی محتوای برخی از این آثار، شباهت‌های واضح با سریال‌های ترکیه‌ای و هالیوودی دیده می‌شود؛ از ساختار داستان تا شخصیت‌پردازی و حتی نحوه تصویربرداری. تولیدکنندگان، برای جلب مخاطب و افزایش بیننده، به موضوعات سطحی و جذابیت‌های بصری روی آورده‌اند، بدون اینکه به پیام فرهنگی یا ارزش‌های اجتماعی توجه کنند. این سریال‌ها اغلب با تکیه بر صحنه‌های نمایشی، روابط سطحی و هیجان‌های گذرا، سعی در ایجاد جذابیت دارند، اما در نهایت چیزی جز یک محصول فراموش‌شدنی به جا نمی‌گذارند. 

کیفیتی که فدای فروش می‌شود!

یکی از دلایل اصلی این روند، رقابت بی‌پایان برای جذب مخاطب و افزایش درآمد است. در این بازار پرهیاهو، تولیدکنندگان به جای تمرکز بر کیفیت و اصالت، به تقلید از فرمول‌های موفق خارجی روی آورده‌اند، به این امید که بتوانند بخشی از بازار را از آن خود کنند. اما به چه قیمتی؟ آیا ارزش‌های اخلاقی، تاریخی و فرهنگی ما باید قربانی این رویکرد شوند؟ 

به نظر می‌رسد که در این مسیر، فرهنگ ما آرام‌آرام جایگاه خود را در تولیدات نمایشی از دست می‌دهد. این آثار نه‌تنها قادر به بازنمایی هویت فرهنگی ما نیستند، بلکه تصویری غیرواقعی از جامعه ارائه می‌دهند که با نیازها و دغدغه‌های واقعی مردم فاصله دارد. برای نسلی که از این سریال‌ها به عنوان منبع الهام و سرگرمی استفاده می‌کند، این مسئله می‌تواند اثرات عمیقی بر دیدگاه آن‌ها نسبت به فرهنگ و تاریخ بومی‌شان بگذارد.

برچسب ها: آبان شهاب حسینی
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین