علی دایی، اسطوره فوتبال ایران، از همان اردیبهشت ۱۳۹۸ که با تیم سایپا قطع همکاری کرد تا به همین الان از کاری که میگوید عاشقش است، دست کشیده و بیرون از گود مانده است. این بیرونماندن در یکی، دو سال نخست اجباری و پس از آن اختیاری شده و به طرز عجیب و غریبی نوسان داشته است. شاید تنها نقطه مشترک داستان پرسروصدای علی دایی اثر پررنگ عوامل بیرونی و غیرفوتبالی بر سرنوشت دوران مربیگریاش باشد که تقریبا در بازههای مختلف خودنمایی کرده است. همان سال ۱۳۹۸ که او از سایپا کنار گذاشته شد، عوامل غیرفوتبالی بهمراتب پررنگتر از بهانههایی مثل عدم نتیجهگیری لازم در زمین فوتبال بود. به عبارت دقیقتر، اختلاف با مدیر وقت سایپا و بعدها فاششدن موضوعی که نباید فاش میشد، دست به دست هم داد تا شهریار فوتبال ایران از تیمی که در آن سابقه سرمربیگری داشت، کنار برود.
جایگاه و اعتبار علی دایی به حدی بود که بازگشت قریبالوقوع او به عرصه مربیگری و دنیای فوتبال را متصور شد ولی شایعات رواجیافته به قدری پررنگ شد که نمیشد به سادگی پذیرفت که او بدون مشکل بتواند به کار در فضای فوتبال ایران ادامه دهد. پرسش و ابهامات مربوط به ممنوعالفعالیتبودن دایی در عرصه فوتبال روزبهروز زیادتر شد تا اینکه چند ماه بعدتر، به طور رسمی، تبدیل به چالشی برای فضای ورزشی و غیرورزشی ایران شد. دایی که زمان دوریاش از فوتبال ملموس شده بود، زمانی دچار تردید شد که پی برد اسمش بدون دلیل از فهرست گزینه سرمربیگری در تیم ملی فوتبال ایران خط میخورد؛ آنهم وقتی حتی صحبتهای اولیه را با رئیس وقت فدراسیون هم انجام داده بود. سنگاندازیهای مکرر در مسیر کمکرسانی او به زلزلهزدگان و عدم مربیگریاش در فوتبال کمکم این امر را بر او مشخص کرد که «محبوبیتش نزد مردم» برای عدهای گران شده است. او در یکی، دو گفتگو به طور رسمی از این مورد پرده برداشت که ظاهرا عدهای از این محبوبیت نگران هستند.
البته در فضای فوتبالی هرازگاهی خبر میرسید که تیمی شهرستانی به علی دایی پیشنهاد سرمربیگری داده و او نپذیرفته است. اینجا هنوز به طور کلی ابهامات ممنوعالفعالیتیاش برطرف نشده بود چراکه دایی حتی همان روزهایی که شائبهای دربارهاش وجود نداشت از رفتن به تیمهای غیر تهرانی پرهیز میکرد. این کشمکش فضای واقعی و مجازی آنقدر ادامه پیدا کرد تا اتفاقات اجتماعی دو سال پیش از راه رسید و محدودیتهای موجود بر علی دایی، به واسطه فعالیت در فضای مجازی در آن برهه، بیشتر هم شد. ضبط پاسپورت و ممنوعالخروجی بخشی از اتفاقاتی بود که چند ماه گریبان او را گرفت. اینها منهای اتفاق عجیب برگرداندن هواپیمای حامل همسر و فرزند او از آسمان بود. با توجه به اتفاقات رخداده در آن برهه و البته محدودیتهای ایجادشده برای تعدادی دیگر از ورزشکاران و چهرههای فوتبالی، مشخص بود که دیگر موضوع ممنوعالفعالیت بودن یا نبودن علی دایی چندان محلی از اعراب ندارد.
او به طور کامل از چرخه کنار گذاشته شده بود. دلیلش را خیلی ساده میتوان در فهرستی که فدراسیون فوتبال در آن مقطع برای جایگزینی کارلوس کیروش ارائه کرد، دید. در روزهایی که فدراسیون به دنبال سرمربی ایرانی میگشت فهرستی طولانی منتشر شد که اسامی افرادی که سابقه دستیاری در تیمهای لیگ را داشتند در آن دیده میشد ولی اسمی از علی دایی در کنار یحیی گلمحمدی در آن دیده نمیشد.
دایی البته بعدها به طور جدی شایعه موجود درباره ممنوعالفعالیتیاش را تکذیب کرد و گفت چنین موضوعی در میان نیست و حتی از باشگاه پرسپولیس هم پیشنهاد داشته است. او در کنارش به این مورد اشاره کرد که ممنوعالمعامله شده ولی منعی برای حضور دوباره در فوتبال ندارد. مشکل ولی اینجا بود که شهریار دیگر خودش علاقهای به بازگشت به فوتبال نداشت. او میگفت از زندگی جدیدی که به دور از فوتبال ساخته لذت میبرد و میتواند بیشتر کنار اعضای خانوادهاش وقت بگذراند.
این فعل و انفعال درست تا همین چند روز پیش بدون تغییر مانده بود تا اینکه یکباره شایعه پیشنهاد باشگاه سپاهان به علی دایی مطرح شد. سپاهان که پس از استعفای ژوزه مورایس به دنبال سرمربی جدید است، ظاهرا گوشه چشمی هم به علی دایی داشته که مطابق با انتظار، چنین پیشنهادی سریعا رد شده است. اینکه علی دایی واقعا میتواند پس از اتفاقات یکی، دو سال گذشته به عرصه فعالیت فوتبالی برگردد، یکی دیگر از ابهاماتی بود که پس از مطرحشدن پیشنهاد سپاهان، تبدیل به گمانهزنی رسانهای شده ولی ظاهرا پاسخ این یکی مثبت است. دلیلش را میتوان برای صدور مجوز فعالیت کریم باقری و یحیی گلمحمدی دید و ظاهرا فضا برای بازگشت چنین چهرههایی بازتر شده ولی ذهنیت علی دایی است که تغییری نکرده است.
به واقع داستان او همچنان همان داستان تکراری است. علی دایی همانطور که خودش میگوید علاقهای به بازگشت به فوتبال ندارد و چهبسا این عدم علاقه او را برای همیشه دور از این فضا نگه دارد. مرد محبوب فوتبال ایران که مدتهاست تبدیل به کاراکتری فراورزشی هم شده بنا ندارد تغییری در رویه کنونیاش به وجود بیاورد. به همین دلیل است که به نظر میرسد مطرحشدن نام او بیش از آنکه واقعی باشد یا قابلیت محققشدن پیدا کند، سرگرمکردن مخاطبان فوتبالی است و بس.