فرارو- شاید صدای پدر بزرگ یا مادر بزرگ خود را دائم در ذهن خود بشنوید که میگویند در زندگی اول از همه چیز باید از داشتههای خود راضی باشید یا در زندگی برای آرامش داشتن باید قانع باشید نه کمالگرا؛ اما امکان دارد با خود بگویید، پس کمالگرایی و پیشرفت چه میشود؟ اگر هر انسانی به داشتههای خود قانع باشد، دنیا چگونه خواهد بود؟ آیا با یک مدینه فاضله افراد نسل X روبهرو خواهیم بود؟ اصلا مگر میشود، انسان باشی ولی به کم قانع باشی؟!
به گزارش فرارو به نقل از سایکولوژی تودی، تفاوت انسانها و حتی تمدنها در واقع در همین خواستن بوده. امید و انگیزهای که بتواند ما را از رختخواب بیرون آورد، حال با انرژی و شادابی یا با حس ناامیدی و اجبار. یکی از قویترین یافتهها در تحقیقات علوم اجتماعی این است که مردم هرگز برای مدت طولانی راضی نمیشوند.
در توضیح اینکه چرا وقتی روی تردمیل در حال ورزش هستیم، همیشه به دنبال بیشتر دویدنایم یا حتی به فکر عمل بعدی خود هستیم، فرضیههای متعددی ارائه شدهاند. فرضیههایی مثل اینکه ما یک نقطهای تعیین شده برای خوشبختی داریم، مهم نیست که الان درچه شرایطی هستیم اما همیشه به آن باز میگردیم و یا اینکه اساسا انسانها کمال گرا هستند.
اما تحقیقات جدید چیز دیگری را نشان میدهد. ماسترویانی و لودوین (۲۰۲۲)، در ۸ مطالعه مختلف، نشان دادند که وقتی مردم به متفاوت بودن زندگی خود فکر میکنند، همیشه آینده بهتری را تصور میکنند، من هم بهعنوان خبرنگار عقیده دارم که باید برای متفاوت بودن، زندگی متفاوتی داشته باشی حتی مثل همه نخوابی و بیدار نشوی!
بخش بزرگی از مغز ما به پردازش پاداش اختصاص دارد. وقتی چیزی را بهتر تصور میکنیم، پاداش پرچربتری میخواهیم! اصلا پاداشها همان چیزی هستند که در زندگی منتظرشان هستیم و برای آنها زندگی میکنیم؛ مثل یک خانه بزرگ، تعطیلات استثنایی، رابطه عاشقانه جذاب و... پس ما زندهایم تا پاداش بگیریم، حتی ادیان نیز به انسانها نوید پاداش اعمال خود در این دنیا را به بهترین شکل در دنیای دیگر میدهند.
وقتی به پاداش فکر میکنید، مغز دوپامین را که یک انتقال دهنده عصبی احساس خوب است، پمپاژ میکند. پیش بینی چیزی که پاداش دهنده است، یکی از بهترین راهها برای تجربه احساسات مثبت است.
احساسات منفی از فکر کردن به آنچه نمیخواهید ناشی میشوند. وقتی به چیزی فکر میکنید که دلتان میخواهد آن را همین الان در کنارتان داشته باشید، اما از نداشتن آن ناراحت میشوید یا معتقدید که به دلایلی هرگز آن را نخواهید داشت، احساساتی مانند غم، ناامیدی، عصبانیت یا افسردگی را احساس میکنید.
۱- به جای خواستن بر روی رشد خود تمرکز کنید، شما نباید خیال پردازی کنید، اما برای موفقیت به رویا نیاز دارید، یادگیری، رشد و بهبود خود چیزی است که از نظر کیفی تجربه شما را از زندگی تغییر میدهد و بهبود میبخشد. رشد خودتان نیز چیزی است که تا حد زیادی تحت کنترل خودتان است. در فعالیتهایی شرکت کنید که شما را به چالش میکشد، به شما کمک میکند مهارتهای جدید را بیاموزید و رشد شخصی را تقویت کنید.
۲- به دنبال معنا و هدف باشید. یافتن معنا و هدف در زندگی ما فراتر از دستیابی به لذتهای لحظهای است. در فعالیتهایی شرکت کنید که با ارزشهای شما همسو هستند و احساس رضایت را به همراه دارند.
۳- شکرگزاری برای لحظه حال را تمرین کنید. یکی از بهترین چیزهایی که باید توجه خود را به آن تغییر دهید، فکر کردن به چیزهایی است که در زندگی خود دارید و احساس میکنید از داشتن آنها خوشحال هستید. هر روز چند مدتی را به تفکر در مورد آنچه که برای آن سپاسگزار هستید، اختصاص دهید، خواه شبکه از دوستان و خانواده، سلامتی خوب یا زیبایی طبیعت اطراف شما باشد.
۴- اگر میخواهید ناراحت باشید خود را با دیگران مقایسه کنید، اساسا مقایسه، دزد شادی است، مردم اغلب خود را با دیگران مقایسه میکنند، به ویژه در دنیای به هم پیوسته امروزی که رسانههای اجتماعی نکات برجسته زندگی دیگران را به نمایش میگذارند. این مقایسه دائمی اجتماعی میتواند احساس نارضایتی را زمانی ایجاد کند که افراد درک کنند که دیگران بیشتر دارند یا بهتر عمل میکنند.
عالَمی در شادی و ما را غم است ،
این غمِ ما از برای عالَم است .
چشمِ غیرتِ بین ما را نور نیست ،
هر کجا سوریست آنجا ماتم است .
روزگارم زخمها بسیار زد ،
زخمِ تو آن زخمها را مرهم است .
جان سلیمان است و دل خاتم در آن ،
نقشِ روی ِ دوست اسمِ اعظم است .
اشکِ چشمِ عاشقان در روی ِ دوست ،
این چو خورشید است و آن چون شبنم است .
کار ما را با گشایش کار نیست ،
عقده های زلفِ او خم در خم است .
طالب ِ راحت بزحمت گو بساز ،
گنج و رنج و شادی و غم با هم است .
غم نمیخواهی مجو شادی نشاط !
هر که او شادی نخواهد بی غم است !!!!!!!