گروهی از شخصیتهای برجسته، بزرگان و شایستگان آذریزبان (عموما) و شخصیتهای بزرگوار از استان اردبیل به دیدار علی دایی رفتند و از او دلجویی کردند.
الیاس حضرتی در یادداشتی با عنوان «حل مسائل و کاهش فاصلهها» در روزنامه اعتماد نوشت: جوامع مختلف جدا از گزارههای جدید و نوین برای ثبات و پیشرفتشان به رسوم و سنتهای ریشهدار و قوامیافته هم نیاز دارند. یکی از سنتهای حسنه در جامعه ایرانی که طی قرنها و دهههای مستمر در ناخودآگاه جمعی ایرانیان ریشه دوانده، سینه به سینه از نسلی به نسل دیگر منتقل شده و بسیاری از مشکلات جامعه ایرانی را حلوفصل کرده، توانایی حل مشکلات، نارساییها و اختلافات از طریق ریشسفیدان و افراد معتمد است.
منظور از ریش سفیدان، افراد دلسوز، علاقهمند و معتمدی هستند که جایگاهی بین طرفین دعواها دارند و همواره بر اساس مسوولیت اجتماعی که بر دوش خود احساس میکنند در بزنگاهها، وارد عمل میشوند و بر زخمهای اختلافات، دوریها، جداییها و دوقطبیها مرهم مینهند. بر این اساس است که اختلافات میان دو قوم، دو قبیله، دو خانواده و حتی مشکلات میان حکومتها با مردم یا حکومتها با بخشی از جامعه حلوفصل میشدند. با نگاهی به کارنامه این افراد دلسوز و معتمد متوجه میشویم که اتفاقا این افراد اغلب در دستیابی به اهداف دوستانه خود موفق میشدند. چرا که این افراد به جز دلسوزی، علاقهمندی برای حل مسائل و رفع گلایهها و... هدفی نداشتند.
اما متاسفانه مدتهاست که در فضای گرم جامعه ایرانی، نوع خاصی از سردی، بیتفاوتی و بی عاطفگی مشاهده میشود. اغلب اقشار جامعه ایرانی نسبت به مشکلات یکدیگر، مطالبات اقوام و فامیل، درخواستهای همسایگان و... دچار بیتفاوتی هستند. این مشکلات زمانی جدیتر میشود که دامنه بیتفاوتی به مسائل و معضلات کشور و مملکت میرسد. هفته قبل آقای احد قضایی سفیر اسبق ایران در جمهوری آذربایجان و نماینده اسبق مردم اردبیل در مجلس و یکی از شخصیتهای دلسوز و علاقهمند کشور با من تماس گرفت و اعلام کرد که قصد دارد جمعی را به جهت احوالپرسی، استمالت و اظهار همدردی با جناب آقای علی دایی تشکیل دهند و زمینه دیداری را فراهم کنند.
از این برنامه استقبال کرده و ایشان را تشویق کردم که هرچه سریعتر زمینه این کار خیر و شیرین را فراهم سازد. واقع آن است که مدتهاست به دنبال یافتن راهکارهایی هستم که زمینه رفع دلخوریها و دوریها در جامعه ایرانی را فراهم سازد. اگر بین هنرمندان با هم اختلافی هست، اگر بین تئاتریها باهم، بین احزاب سیاسی باهم، میان احزاب سیاسی و مهمتر از همه اگر میان مردم و حکومت نقار و شکافی به وجود آمده است، چگونه میتوان این شکافها را کاهش داد، زخمها را ترمیم کرد و فاصلهها را از میان برد؟
بر این اساس روز دوشنبه در جمع گروهی از شخصیتهای برجسته، بزرگان و شایستگان آذریزبان (عموما) و شخصیتهای بزرگوار از استان اردبیل (خصوصا) اعم از مقامات سابق اجرایی، تقنینی، ورزشی، سیاسی و اجتماعی، فرهنگی و... گروهی ۳۰نفره را تشکیل داده و با جناب علی دایی دیدار کردیم. در این دیدار صحبتهای مفصل و اظهار همدردی با ایشان صورت گرفت.
نباید فراموش کرد که علی دایی به نوعی پرچم ایران و شخصیت مطرح کشور است. در بسیاری از نقاط جهان ممکن است ایران را از منظر جغرافیایی نشناسند، اما علی دایی را میشناسند و به همین دلیل ایران را دوست میدارند، ایرانیها را در آغوش میکشند و خاطرات مشترکی میسازند. دایی شخصیتی نیست که به راحتی بتوان از آن عبور کرد. اگر مشکلی میان دو طرف وجود دارد باید از طریق برنامهریزی جمعی این فاصلهها، دلخوریها و دوریها جبران شود. تلاش ما این است که پایهگذار سنت حسنهای شویم که در ادامه گسترش یابد و باعث حل مشکلات شود. بدون تردید سوءتفاهمهای ایجاد شده در همه سطوح قابل رفع است و هر کدام از افراد حاضر در این جلسه کاری از دستشان بر بیاید با برنامهریزی جمعی انجام خواهند داد تا گرهی از هزار توی مشکلی باز شود. امیدواریم سایر افراد، جریانات و شخصیتها نیز وارد میدان حل مشکلات شوند و فاصلهها را کاهش بدهند.