به گمانم هنوز در جریان اصولگرا (اگرچه نه در مجلس) افرادی هستند که بتوانند مجلس را به گونهای مهار کنند که شورای نگهبان مجبور نشود نمایندگان فعلی را برای انتخابات مجلس بعدی در تیراژ بالا ردصلاحیت کند. جریان اصولگرا حداقل برای نجات خودش چارهای جز درمان مجلس ندارد.
محمد مهاجری؛ مجلس یازدهمیها نهتنها اصراری به بهبود چهره خود نزد افکارِعمومی ندارند که تلاش میکنند خودشان را از چشم مردم بیندازند. رفتار این دوره پارلمان، نمیتواند فارغ از جایگاه و نقش مردمی آن تحلیل شود. خواه ناخواه حضور بسیار کمرنگ مردم شهرها و حتی روستاها در انتخابات اسفند ۹۸، ترکیبی از خانه ملت را رقم زد که در غیاب چهرههای شاخص و تأثیرگذار، ساختاری شکننده، ضعیف و تا حد زیادی ناکارآمد را رقم زد. معهذا همین مجلس پرمساله میتوانست با ریلگذاری مناسب، سر به سلامت ببرد.
دولت سیزدهم نیز بهلحاظ میزان مشارکت همین مشکل مجلس یازدهم را دارد، اما انصافاً تلاشش برای ارتقای جایگاه و افزایش محبوبیت مردمی کاملاً مشهود است. حتی اگر دولت آقای رییسی در برابر مشکلات بزرگ اقتصادی و دیپلماتیک قدرتمند ظاهر نشود، افکارِعمومی جهتدهی آن را برای برافراشتن قامت خود احساس میکند و از این حیث دولت و مجلس، کاملاً با هم متمایزند. رفتارهای ناخوشایند مجلس، گاهی در شکل عمومی پارلمان و گاه در مشی فردی نمایندگان متجلی میشود.
سیلی زدن یک نماینده به سرباز راهنمایی و رانندگی، گرچه یک رفتار معمولی بود، اما به سرعت به اندازه همه مجلس ضریب گرفت. یا مثلا اظهارات آقای ذوالنوری، نماینده قم درباره زندانی کردن مادامالعمر رییسجمهور سابق (که پیشتر به روایت علی لاریجانی، توسط رهبر معظم انقلاب متصف به تندروی شده بود) فقط یک اقدام شخصی تلقی نشد و ساحت همه مجلس را تحتالشعاع قرار داد.
در حوزه رفتارهای عمومی مجلس نیز، طرح صیانت با مخالفتی اجماعگونه در محافل سیاسی و رسانهای و حتی جمعهای خانوادگی مواجه شد. حتی اگر این طرح دهها منفعت هم داشته باشد، بهدلیل تعبیرسازی نادرستی که از آن صورت گرفت از هماینک محکوم به شکست است. حتی اگر به اتفاق آرا تصویب شود. اظهارات آقای آقاتهرانی مبنیبر اینکه اگر میلیونها نفر هم با این طرح مخالف باشند، مجلس به کار خود خواهد پرداخت ضربه سنگینی بهشمار میآید.
اما چرا این اتفاقها افتاده است و هر روز هم تکرار میشود؟
متاسفانه باید گفت مجلس یازدهم از چهرههای موثر و کارآمد خالی است و اساسا شخصیتهایی که سنگ بزرگ ترازو باشند در مجلس وجود ندارد. معدود افرادی نیز که میتوانند تاثیرگذار باشند میدان را واگذار کردهاند.
افت محسوس مجلس، هرچند تا همینالان نیز گریبان خانه ملت را گرفته و تقریبا در یک سال و نیم گذشته نتوانسته خروجی قابلاعتنایی را به نمایش بگذارد در ۵/۲ سال آینده، اوضاع را بیریختتر خواهد کرد.
هماکنون میبینیم برخی نمایندگان به مصداق «طاعت از دست نیاید گنهی باید کرد»، چون کار خاصی نمیتوانستند انجام دهند به ناسزاگویی و درشتگویی متوسل شدهاند. فعلا هنوز حمله به دولت قبلی توی بورس است، اما چند صباح دیگر، همین رفتار عصبی و خشمآلود، متوجه دولت کنونی خواهد شد.
به گمانم هنوز در جریان اصولگرا (اگرچه نه در مجلس) افرادی هستند که بتوانند مجلس را به گونهای مهار کنند که شورای نگهبان مجبور نشود نمایندگان فعلی را برای انتخابات مجلس بعدی در تیراژ بالا ردصلاحیت کند. جریان اصولگرا حداقل برای نجات خودش چارهای جز درمان مجلس ندارد، البته اگر هنوز امیدی به بهبود باقی مانده باشد.