پیک چهارم کرونا هم آمد. پیش از آن عدهای صدای آژیر قرمز را نشنیدند و یا شنیدند و به روی خود نیاوردند و با سفرهای نوروزی و دورهمیهای عیدانه، ایرانی را که به سوی مهار کرونا میرفت برای بار چندم و سختتر از قبل، به دام مرگبار این ویروس کشنده انداختند.
حالا در پیک چهارم، دیگر همه میدانند که پروتکلها چیست و فاصله اجتماعی چه معنایی دارد. اما رفتارهای اجتماعی، اینطور نشان میدهد که بسیاری از مردم تصمیم خود را گرفته اند و مرگ برای آنها عادی شده است و این عادی انگاری نه تنها در خوشیها و سفرها، که در بهشت زهرا و تا آخرین لحظه سپردن عزیزی به اعماق قبر، کاملا مشهود است. قبرهایی که به سرعت پر میشوند و قطعات جدید با خاکبرداری و آماده سازی، به شمارگان قطعات دیگر اضافه میشوند و مردمی که در بهشت زهرا حضور دارند شاهد آن هستند، اما تاثیری روی آنها ندارد.
مراسم فوت شدگان کرونایی در کنار مراسم فوت شدگان عادی، عدم استفاده درست از ماسک، عدم رعایت فاصله اجتماعی، پخش خیرات و امثالهم کاملا نشان از عادی انگاری کرونا حتی در بهشت زهرا دارد و این عادی انگاری درست در پشت دیوارهای بهشت زهرا و در فضای سرسبز روستاهای اطراف آن به نوعی دیگر در جریان است و به نظر میرسد که مردم نه از خوشیها و سنت هایش و نه از ناخوشیها و سنت هایش نمیخواهند بگذرند و تنها چیزی که مانع این خودکشی آگاهانه و البته دیگر کشی میشود اعمال محدودیتها و جریمههای سنگین است.
این تصاویر، حال و هوای بهشت زهرا تهران را در روز جمعه بیستم فروردین ماه نشان میدهد.
عکاس: لیلا سادات عقیلی/ ایلنا