فرارو- "جفری واسر استرام*"، استاد تاریخ چین و جهان در دانشگاه کالیفرنیا در مقالهای برای "نشریه آتلانتیک"، به مساله وجود نداشتنِ یک شرح حال و بیوگرافی درست و قابل اعتماد به زبان انگلیسی در مورد "شی جین پینگ" رهبر چین پرداخته و آن را چالشی جدی برای شناخت سیاستِ چینِ امروز دانسته و بر تبعات گسترده این مساله تاکید کرده است. وی در این رابطه مینویسد:
«"یان لیانکه" رمان نویسِ مشهور میگوید: زندگی در چینِ کنونی، به شدت گیج کننده است. در شرایط فعلی اینطور به نظر میرسد که شما با زندگی در چین، به طور همزمان تجربه زندگی در کره شمالی و آمریکا را کسب میکنید. لیانکه با این جمله خود عملا خاص و عجیب بودنِ چین را به تصویر کشید. کشوری که در آنِ واحد، حامل چندین ویژگی متضاد است (مثلا ساختار سیاسی بستهای دارد، اما قائل به اقتصادِ باز و سرمایه داری است).
اظهارنظر لیانکه در عین حال یک مساله مهم دیگر را نیز برجسته میکند: بسیاری از ناظران و تحلیلگران، همواره بر سختبودنِ دسته بندی چین در چهارچوبهای سیاسی و اقتصادی تاکید داشته اند. با این حال، من (نویسنده گزارش: جفری واسر استرام) در گذر زمان همواره سعی کرده ام به این مساله بپردازم که اساسا این وضعیت گیج کننده در مورد "شی جین پینگ" رئیس جمهور کنونی چین نیز حاکم است.
برخی بر این باورند که شی جین پینگ که در سال ۲۰۱۲ به عنوان رئیس حزب کمونیست چین انتخاب شد و سال بعد رهبر این کشور شد، از جهاتی، کشورش را به عقب رانده است. با این حال، عدهای دیگر، نظری عکس دارند و معتقدند که رهبر چین در بسیاری از جهات از جمله در زمینه مسائل اقتصادی، چین را عمیقا به جلو برده است.
به گزارش فرارو، به طور کلی، یکی از دلایلی که دیدگاههای مختلفی در مورد رهبر چین مطرح میشود این نکته است که اساسا تصور درستی در مورد طرحها و اولویتهای شی جین پینگ وجود ندارد. مسالهای که موجب شده تا عدهای وی را شبیه آخرین رهبر شوروی "میخائیل گورباچوف" بدانند. از طرفی، اقداماتِ سخت و خشکِ او نظیر مقابله جدی با مخالفان و یا تلاش هایش جهت ماندن در قدرت و ایجلاد کیشِ شخصیت، وی را شبیه به افرادِ قاطعی نظیر "ولادیمیر پوتین" رئیس جمهور روسیه و یا "کیم جونگ اون" رهبر کره شمالی کرده است. از زمان حضور مائو در قدرت، وی بیشترین میزان قدرت را در دستان خود (در چین) متمرکز کرده است و در عین حال، برخی رویههای او نظیر انتقاد به برخی جنبههای تفکر کنفوسیوسی، وی را شبیه به رهبران ملی گرایی نظیر "چیانگ کای شک" کرده است.
باید اذعان کنیم که مقایسههایی که ما در مورد شی جینپینگ انجام میدهیم، اغلب اشتباه و ناکامل هستند. وی شبیه به هیچکدام از رهبران پیشینِ چین نیست و به هیچ رهبر دیگری نیز در جهان شباهتی ندارد. با این همه، آنچه در مورد شی جینپینگ توجه من را خیلی به خود جلب میکند این نکته است که یک بیوگرافی (شرح حال) به زبان انگلیسی که دیدگاهی درست و عمیق از شرح زندگی ژی جینپینگ به ما بدهد، وجود ندارد.
اگر شما به یک کتابخانه درست و حسابی مراجعه کنید و بخواهید یک کتاب شرح حالِ خوب در مورد پوتین یا مثلا کیمجونگ اون و یا بسیاری از رهبران دیگر جهان پیدا کنید (مخصوصا به زبان انگلیسی)، کار سختی نخواهید داشت با این حال، اگر بخواهید نمونه مشابهی را برای شی جین پینگ بیابید، قطعا با چالشهای جدی رو به رو خواهید شد و حتی دستخالی خواهید ماند.
اغلب کارها و آثاری نیز که در مورد شی جین پینگ و شرح حال او نوشته شده اند، تحت نظر دولت چین بوده اند و یا بخشهایی از کارها و اقدامات درخشان او را پوشش داده اند. با این حال اینکه یک اثر مستقل وجود داشته باشد که تمامی جنبههای زندگی شی جین پینگ را به زبان انگلیسی پوشش دهد، خیلی به ندرت یافت خواهد شد.
من (نویسنده مقاله: جفری واسر استرام) برای اینکه علت این مساله را بفهمم، با شماری از محققان و پژوهشگرانی که به طور خاص مسائل مرتبط با شی جین پینگ را پوشش میدادند، صحبت کرده ام. در این میان آنها به برخی دلایل عدم وجود یک شرح حال درست و جامع به زبان انگلیسی در مورد رهبر چین اشاره کرده اند. به عنوان مثال آنها میگویند که یک منبع مطمئن که هم "شی جین پینگ" را بشناسد و هم در رابطه با وی، "صادقانه" سخن بگوید، وجود ندارد. از طرفی، دسترسی عمومیِ بسیار کمی به رهبر چین وجود دارد.
"استیون لی میرز" نویسنده و تحلیلگر نیویورک تایمز که مسائل مرتبط با چین را پوشش میدهد و به طور خاص شرح حال پوتین را نوشته میگوید: "برخلاف پوتین که مدام با رسانهها در تعامل است و در جلسات پرسش و پاسخ با آنها شرکت میکند، شی جین پینگ به هیچ عنوان در این مسیر و روند قرار نمیگیرد". عدهای بر این باورند نوشتن در مورد فردی نظیر شی جین پینگ، به مراتب از نوشتن در مورد فردی نظیر کیم جونگ اون سختتر است، زیرا افکار عمومی فکر میکنند که منطقا باید خیلی بیشتر در مورد او بدانند. در حالیکه چنین نیست.
"جوزف تاریژان" استاد علم سیاست "دانشگاه آمریکایی" میگوید:" مسائل دیگری نیز میتوانند به عنوان دلایلِ نبودِ یک شرح حال و بیوگرافیِ مناسب به زبان انگلیسی در مورد شی جین پینگ مطرح شوند. به عنوان مثال، یکی از ویژگیهای اساسی شی جین پینگ قبل از حضور در قدرت، احتیاطهای بیش از حد وی بوده است. از سویی، توجه به مساله شرح حال افراد در چهارچوب علوم سیاسی، مدت هاست که از اهمیت چندانی برخوردار نیست. در این رابطه همچنین باید گفت که ترس و نگرانیهای زیادی نیز وجود دارد که اگر یک بیوگرافی در مورد رهبر چین نوشته شود، این احتمال وجود دارد که چالشها و موانع جدی برای هرگونه مطلب نویسی در آینده در مورد رهبر چین ایجاد شود و این مساله خود چالشهای زیادی را در آینده به دنبال داشته باشد".
بدون تردید نگارش یک شرح حال و بیوگرافی در مورد شی جین پینگ، بسیار جالب خواهد بود. در دوره حکومت او، قدرت اقتصادی و نظامی چین به نحو قابل توجهی افزایش یافته است. شی جین پینگ رویکرد قاطعانه و سختی را در مورد مسائلی نظیر هنگ کنگ، اویغورها، و همچنین آزادیهای داخلی چین، از خود نشان داده است. شی جین پینگ به عنوان یکی از قدرتمندترین رهبران چینی، هم اطلاعات کمی را از خود منتشر کرده و هم نگرانیهای زیادی در مورد انتشار اطلاعات مرتبط با او وجود دارد. امری که موقعیتی خاص و ویژه را در مورد او ایجاد کرده است.
با این حال، نبودِ شرح حالهای معتبر به زبان انگلیسی در مورد شی جین پینگ، تبعات و پیامدهای خاصی را نیز به دنبال دارد. در این زمینه به طور خاص کشورهایی که با چین و رهبر کنونی آن تعامل دارند، عمیقا تحت تاثیر قرار میگیرند. این دسته از کشورها به مراتب باید وقت بیشتری را برای شناختنِ شی جین پینگ (در مقایسه با دیگران رهبران چین در گذشته)، صرف کنند. این مساله مخصوصا با توجه به اینکه برای داشتن روابط خود با رهبر چین باید وی را شناخت، از اهمیت خاصی برخوردار میشود. نبود اطلاعات در مورد شی جین پینگ و همچنین عدم دسترسی به افراد نزدیک به او موجب شده تا روایتهای متوهمانه و بعضا غلطی در مورد رهبر چین مطرح شود و حتی به عنوان واقعیت درنظر گرفته شود.
شاید نمونه بارز این تصورات غلط این باشد که وقتی شی جین پینگ پا به قدرت گذاشت، عده زیادی از مفسران و تحلیلگران، وی را دقیقا همان فردی میدانستند که غربیها برای سالها آرزوی ورود وی به قدرت در چین را داشتند: "یک اصلاحگرِ سیاسی". پیشتر برخی کارشناسان مسائل چین میگفتند که پدرِ شی جین پینگ، یکی از مشاوران اقتصادی نزدیک به "دنگشیائوپنگ" رهبر نوگرایِ چین بوده است. امری که سعی داشت بر این مساله تاکید کند که "اصلاح طلبی" در خونِ وی جریان دارد. با این همه، وقتی شی جین پینگ به قدرت رسید، نادرستی این تصورات به وضوح روشن شد.
باید اذعان کرد که شی جین پینگ بیشترین شباهت را به چینِ کنونی دارد. چینی که همچون آنچه "یان لیانکه" رماننویس معروف میگوید: تجربه زندگی در آن شبیه به زندگی همزمان در کره شمالی و آمریکا است».
*جفری واسر استرام، وی استاد تاریخِ چین و جهان در دانشگاه کالیفرنیا است.