یعقوب موسوی، جامعهشناس شهری درباره مهاجرت از شهرهای بزرگ به شهرهای کوچک و روستاها میگوید:«این روزها شاهد مهاجرت معکوس بین چند گروه هستیم، افرادی که دیگر در شهرها امکان زندگی ندارند و فقر شهری دوباره آنها را به شهر و دیار خودشان باز میگرداند و حتی زندگی در حاشیه هم آنقدر گران و پر هزینه و پر خطر شده که آنها ترجیح دادهاند به شهر و دیار خودشان برگردند.
طبق آمارهای رسمی و در سالهای 90 تا 95، نزدیک به ٣٥٠هزار و ٦٣٢ نفر از استان تهران به سایر استانهای کشور مهاجرت کردهاند که 25 درصد از این مهاجرتها به استان البرز بوده و استانهای گیلان و مازندران به ترتیب در رتبههای دوم و سوم جذب مهاجر از استان تهران قرار دارند.
به گزارش ایران، آمارها به تفکیک اینطور توضیح میدهد که استان البرز با ۸۹ هزار و ۱۹۷ نفر بیشترین مهاجر را از استان تهران داشته. استانهای گیلان، مازندران و خراسان رضوی به ترتیب با28 هزار و 531، 23 هزار و 643 و 21 هزار و 241 نفر از این نظر در رتبههای بعدی قرار گرفتهاند؛ هر چند در تعریف این مهاجرت هم حرف و حدیثهایی هست.
به گفته دکتریعقوب موسوی، جامعه شناس شهری، مهاجرت معکوس بیشتر به مهاجرتی گفته میشود که فردی پس از یک بار مهاجرت از شهر یا روستایش و زندگی در شهری بزرگ دوباره تصمیم میگیرد به شهر خودش بازگردد در حالی که این نوع جدید مهاجرت که این روزها افزایش یافته عموماً به دلایل دیگری اتفاق افتاده، اما شاید بتوان نام این نوع مهاجرت را نیز مهاجرت معکوس گذاشت چون در آن فرار از کلانشهرها، دلزدگی از شهر و تمایل به زندگی روستایی یا شهر کوچک وجود دارد.
یعقوب موسوی، جامعهشناس شهری درباره مهاجرت از شهرهای بزرگ به شهرهای کوچک و روستاها میگوید:«این روزها شاهد مهاجرت معکوس بین چند گروه هستیم، افرادی که دیگر در شهرها امکان زندگی ندارند و فقر شهری دوباره آنها را به شهر و دیار خودشان باز میگرداند و حتی زندگی در حاشیه هم آنقدر گران و پر هزینه و پر خطر شده که آنها ترجیح دادهاند به شهر و دیار خودشان برگردند.
گروهی هم طبقه متمول هستند که در شهرها به اشباع رسیدهاند و در میانسالی تهران را ترک میکنند و امکانات اولیه شهر را در روستا یا شهر کوچکی برای خودشان فراهم میکنند. اما گروهی که دربارهاش حرف خواهم زد هیچکدام از این دو دسته نیستند.
از کسانی میگویم که به دلیل فقر رو به افزایش انگیزه خروج از تهران را یافتهاند و این روند در 6- 5 ماه اخیر با بالارفتن قیمت مسکن، اجارهنشینی و ارزاق و کالاها جابهجایی بین این طبقات را افزایش داده. همچنین میتوانم بگویم عدهای هم دچار شهرزدگی شدهاند.»
به گفته این جامعه شناس شهری، یکی از مسائل مهم در حوزه مطالعات شهری نگرش شهروندان نسبت به محیط زندگیشان است و این موضوعی قدیمی از زمانی که مکتب شیکاگو در جامعه شناسی شهری کارش را آغاز کرد وجود داشته است.
این رویکرد دوگانه به رضایت و عدم رضایت بین ساکنان شهرها اشاره دارد و این روزها این نارضایتی بشدت افزایش یافته است.
برخی افراد تعلق به محیط زندگیشان دارند و به ازای دریافت خدمات و امکانات، مشکلاتش را هم پذیرفتهاند ولی آنچه در حال رویش و افزایش است چه در کلانشهرهای جهان سوم و حتی کشورهای توسعه یافته رویکرد منفی به شهر و شهرزدگی و احساس سرد نسبت به محیط شهری است. این موضوع در شهر تهران با شدت بیشتری خودش را نشان میدهد.