bato-adv
کد خبر: ۳۰۹۷۱۹

فریاد طبیعت به سبک اکسپرسیونیسم!

تاریخ انتشار: ۱۴:۱۲ - ۲۵ اسفند ۱۳۹۵
یادداشت دریافتی- ایمان رنجکش؛ این روزها در حالی به استقبال بهار و آغاز سال نو می رویم که معضل زباله خصوصا زباله های موجود در سواحل دریای خزر، موجی از نگرانی را در میان مسئولان و فعالان زیست محیطی برانگیخته است. مشکلی که دست کمی از بحران گرد و غبار در جنوب ندارد و همچون تیغی بر گلوی میلیون ها انسان و گونه های مختلف جانوری قرار گرفته و سلامت آن ها را بیش از پیش تهدید می کند.
 
به تیتر یادداشت باز میگردیم. وقتی در فضای مجازی مشغول بازدید از مطالب مختلف بودم، تصویر جالبی توجهم را جلب کرد. یک شهروند خلاق با مونتاژ تابلوی معروف "جیغ" اثر "ادوارد مونک" با پس زمینه ای از ساحل آلوده و پر از زباله دریای خزر، ارتباط خاصی را میان این دو مقوله به هم پیوند داد.
 
فریاد طبیعت به سبک اکسپرسیونیسم!
 
 
در اینجا با دو مسئله مشابه روبرو هستیم. یکی مهم ترین اثر هنر مدرن و از شاهکارهای سبک اکسپرسیونیسم است و دیگری هم که انبوه زباله ها باشد از مهم ترین شاهکارهای بشر لقب دارد! که ادغام این دو مسئله و چهره هراسان نقاشی مقلب به جیغ یا فریاد در برابر حجم وسیعی از زباله های ریخته شده در ساحل، هر بیننده ای را به تامل وا می دارد.
 
آلودگی زباله مسئله تازه ای نیست و متاسفانه هیچ وقت هم کهنه نمی شود و همیشه سوژه های متعددی برای پرداختن و تحلیل و تفسیر آن وجود دارد. زباله هایی که مهم ترین نقاط توریستی مان را به تسخیر خود در آوردند و سلامت ساکنان آن منطقه را همچون هیولایی غول آسا می بلعند.
 
مسئله تا بدان جا پیش رفته که میانگین تولید زباله در استان های شمالی، چندین برابر بیش تر از میانگین سالانه تولید زباله در کل کشور است و این شورش بزرگی است که بار دیگر علیه طبیعت خدادادی به راه افتاده و سواحل و نقاط سرسبز ما را به زباله دان تبدیل کرده و منظره مخدوشی در چشم انداز طبیعت ایجاد کرده است.
 
این حجم از زباله قاعدتا تولید بومیان منطقه نمی تواند باشد و مشکل اصلی ما با پدیده گردشگر اجباری است. مثلا استانی مثل گیلان با جمعیت نزدیک به 5/2 میلیون نفر، سالانه سه-چهار برابر این جمعیت را بعنوان گردشگر پذیرایی می کند درحالی که امکانات و زیرساخت های موجود تنها به اندازه همان 5/2 میلیون نفر است و ورود این حجم گسترده از مسافران مشکلات بسیاری را برای استان ایجاد می کند که مهم ترین آن معضل زباله است.
 
موضوع دیگر ما هنوز یاد نگرفته ایم که پیش از آنکه گردشگر باشیم؛ باید فرهنگ گردشگری را بیاموزیم. وقتی برای تفریح عازم جایی می شویم، وظایف مهمی را هم نسبت به آن منطقه و ساکنانش بر عهده داریم. حقوق شهروندی و وظایف ما نسبت به محیط زیست، طبیعت و منابع موضوعی است که خیلی کم بعنوان یک وظیفه اجتماعی در نزد اعضای جامعه جا افتاده است و گردشگرانی که باید با حضور خود به کسب و کار منطقه رونق ببخشند، هیچ سودی که نمی رسانند که هیچ، بلکه با کوهی از زباله و ایجاد مشکلات گوناگون راهی خانه و کاشانه خود می شوند.
 
باید بیاموزیم که مقصر اول و آخر معضلات زیست محیطی خود ما هستیم و این ماییم که به منابع طبیعی خنجر می زنیم و این رفتارها در آخر یقه خودمان را خواهد گرفت. به امید آنکه با طبیعتمهربان تر باشیم تا صدای فریاد آن از بی ملاحظگی و بی تفاوتی ما به صدا در نیاید.
 
 
* این یادداشت در دوهفته نامه خط آخر منتشر شده است

bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین