ساختمان آلومینیوم، ساختمانی تجاری 13 طبقه با اسکلت فلزی و شبیه پلاسکو در خیابان جمهوری نرسیده به پل حافظ تهران است. این ساختمان در سال ۱۳۴۳ خورشیدی در حالی گشایش یافت که هنگام ساخت سومین بنای بلندمرتبه و دارای آسانسور در ایران بود و قریب به ۶۰۰ واحد تجاری در آن فعالیت دارند.
به گزارش قانون، این ساختمان به حبیبا...القانیان، مالک کارخانههايصنایع پروفیل آلومینیوم ایران و پلاسکو، تعلق داشت و پس از پیروزی انقلاب به بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی واگذار شد و هم اکنون نیز قسمت فروشگاههای آن به تعمیرگاههای ساعت و طبقات آن به موسسات کوچک از جمله نمایندگی هایلوازم خانگی و تعمیرات آن اجاره داده شده است.
در کنار این ساختمان فروشگاههای لوازم صوتی و تصویری، ساعت فروشی و لوازم خانگی وجود دارد. ساختمان نا ایمن آلومینیوم که بیم آن می رود سرنوشتی مشابه پلاسکو پیدا کند، سوم مهرماه ۱۳۹۴، دچار حریق گستردهای شد. حریق در طبقه چهارم پاساژ ۱۳ طبقه آلومینیوم رخ داد و شعلههای آتش علاوه بر اینکه به طبقه بالا سرایت کرده در حال گسترش به دیگر واحدهای تجاری بود که با تلاش نیروی آتشنشانی، حریق مهار شد. این حریق که در ساعت ۵:۱۴ صبح گزارش شده بود، پس از سه ساعت مهار شد و با توجه به تعطیل بودن ساختمان در روز جمعه این حادثه مورد مصدوم و فوتی نداشت.
اعظم پویان - ایمنی، مساله فراموش شده ساخت و سازها در تهران ودیگر شهرهای کشور است. هیچکسی فکر نمی کرد ساختمانی به قدمت و استحکام «ساختمان پلاسکو» که روزی دومین برج بلند شهر تهران بود، دیگر نباشد. ساختمانی که درعرض چند ساعت فرو می ریزد و پایتختی را داغدارمی کند. داغی که هرچه زمان بیشتری از آن می گذرد، بیشتر رنگ و بوی افسوس به خود می گیرد. این روزها اما حال ساختمان های زیادی در پایتخت که مشابه پلاسکو هستند هم خوب نیست.
یکی از این مراکز تجاری مهم که چندان حال و روز خوبی ندارد، «ساختمانآلومینیوم» است. ساختمان معروف و پرترددی که به عنوان یکی از مراکز عمده عرضهکننده لوازم خانگی، قطعات و لوازم یدکی این صنعت به شمار میرود. این ساختمان و چند ساختمان دیگر در گوشه و کنار شهر تهران هستند که پتانسیل تکرار فاجعه پلاسکو را بهخوبی در ظاهر خود نمایان دارند. این روزها کار رسانه و کارشناسان هشدار است برای حفظ و نگهداری آنچه هنوز از دست نرفته است؛ به امید اینکه گوش شنوایی پیدا کنند. ساختمان آلومینیوم در همان خیابان جمهوری و در چند صد متری ساختمان پلاسکو واقع شده است. این دو ساختمان را برج های دوقلوی تهران می نامیدند زیرا سازنده هردو این ساختمان یک نفر بوده و شرایط ساخت و ایمنی مشابهی دارد.
دردسرهای پنهان آلومینیوم
رنگ رخساره ساختمان آلومینیوم، خبر می دهد از سر درون. ساختمانی به همان قدمت ساختمان پلاسکو و شبیه حرف H با 13 طبقه و اسکلت فلزی است. ورودی ساختمان نشانی از وسعت فضای داخل ندارد. طبقاتی تودرتو که با کاربری مسکونی و نهایتا اداری ساخته شده است اما عملا فضای تجاری دارد بدون اینکه مالک این ساختمان اقدامی برای تجاری سازی کرده باشد. بعد از حادثه پلاسکو گویا برخی ساکنان و مدیران این ساختمان به فکر پیشگیری افتاده اند. سر در ورودی ساختمان بنری نصب شده که به کسبه برای بیمه کردن مغازه های شان هشدار داده شده است.
این تذکر از سوی شورای ساختمان داده شده و نه مالک ساختمان. شورای ساختمان جمعی از منت خبین کسبه مستقر در این مکان است که دور هم جمع شده اند تا بتوانند به مشکلات کسبه و ساختمان رسیدگی کنند. در پیچ و تاب راهروهای باریک ساختمان، بیش از همه سیم هاي برقیاي که آویزان شده اند به چشم می خورد. سیمهای برقیاي که هر لحظه احتمال اتصال شان می رود تا به همان دلیلی که پلاسکو سوخت، به یکباره این ساختمان هم بسوزد و همه چیز از دست برود.
فقط 5 درصد از 600 واحد صنفی آلومینیوم بیمه هستند!
از مغازه دارها درباره بیمه مغازه های شان می پرسم. اگرچه صنف ساعت فروش ها که مواد قابل اشتعال در فضای کاری شان نگهداری می کنند اکثرا می گویند که مغازه های شان را بیمه کرده اند اما تعداد بیشماری از افراد ساکن در این ساختمان بیمه نیستند. یکی از اعضای شورای ساختمان آلومینیوم در گفتوگو با «قانون» به تعداد واحدهای صنفی موجود در ساختمان آلومینیوم اشاره کرده و گفت:« در اینجا بیش از 600 واحد صنفی وجود دارد اما فقط 5 درصد از کسبه بیمه هستند!» این در شرایطی است که آلومینیوم، ساختمانی قدیمی است که درصورت آتش سوزی و رسیدن به موقع آتش نشانی با بهترین تجهیزات، ماشینها، راهی برای ورود جهت خاموش کردن آتش ندارند.
از ضلع شمالی ساختمان که خیابان جمهوری است شاید بتوان آتش را مهار کرد اما در ضلع جنوبی ساختمان هیچ راه ورودی نیست. فضای درون ساختمان هم چندان بهتر از نمای بیرون نیست. در ابتدا و انتهای هر راهرویی یک کپسول آتش نشانی نصب شده است اما راهروها باریک و طولانی است. کابل های سیم بدون حفاظ در نیمه راه راهروها، رها شدهاند. انتهای ساختمان که می رسی، هیچ راهی برای خروج نیست. دریغ از یک پله اضطراری برای خروج از ساختمان در مواقع ضروری! با خود فکر می کنم کسبه اینجا هر روز در حاشیه معامله های شان، جان شان را نیز معامله می کنند.
سنگ اندازی های موجر برای مستاجر
پای درد دل کسبه که می نشینی، مملو از نگرانی برای فردای شان است. به خصوص حالا که پلاسکو هم سوخته و نیست شده. هرکدام شان از ایمن نبودن ساختمان سخن می گویند و پیگیری ها و نامه نگاری های متعددی که به هرکجا که دستشان می رسیده، داشته اند؛ از بیت رهبری و نهاد ریاست جمهوری گرفته تا شهرداری. مالک به حرف هایشان گوش نمی دهد. از خرابی های ساختمان می گویند. راهروهای باریکی که چندسالی است به همت خود کسبه کف پوش های آن ترمیم شده است. از کابل های برقی می گویند که خودشان هزینه کرده اند تا شاید اندکی تجهیزات اولیه شان تامین شود.
ساکنین ساختمان دور هم جمع شدهاند و برای خود شورایی انتخاب کرده اند. هرچند برای داشتن این شورا، بهای سنگینی پرداخته اند و بارها از سوی مالک سنگ اندازیهایی برای کسبه در سالهای گذشته وجود داشته اما در این سالهای اخیر با اقدامات مهمی که شورا برای مدیریت ساختمان داشته، ظاهرا مالک هم راضی شده است. مساله اینجاست که بعد از حادثه پلاسکو اعضای شورا درحال باطل کردن شورا هستند.آنها می گویند پس از این اتفاق نمی توانند پاسخگوی بی مسئولیتی های مالک باشند.یکی از کسبه با گلایه از یک بام و دو هوای برخورد با ساختمان آلومینیوم می گوید: « وقتی پای عوارض دادن به شهرداری وسط باشد، با ملک های اینجا به عنوان ملک تجاری برخورد می شود و هزینه را خود کسبه باید پرداخت کنند اما وقتی پای ایمنی ساختمان و ارائه خدمات در میان باشد، مالک باید تصمیم نهایی را بگیرد. متاسفانه مالک این ساختمان و شهرداری هم با هم هستند و کسبههای این ساختمان نمی دانند دردشان را به چه کسی بگویند».
سکوت نمایندگان بنیاد در ساختمان آلومینیوم
هرچه به طبقات فوقانی می رسم، شکایتها مستندتر و منطقی تر می شود. گویی نوعی نگاه فرادستی و فرودستی در میان طبقات جاری است. در طبقات میانی اعضای شورای ساختمان ساکن هستند. اعضا میگویند این روزهای اخیر و بعد از حادثه پلاسکو مالک ساختمان جلساتی را با اعضای شورا داشته است اما همه چیز به همین جا ختم نمی شود و عمق خرابی های ساختمان به اندازه تمامی این سالهایی است که به این ملک رسیدگی نشده است. به همانميزان نیز باید وقت گذاشت تا خرابی ها ، ترمیم و خطرات مرتفع شوند. به این طبقات هم هشدار داده اند که درباره مشکلات ساختمان با کسی گفتوگویی نشود. می گویند نمایندگان بنیاد خودشان در ساختمان مستقر هستند و بهتر است از آنها بپرسیم که با نامه های اخطاری شهرداری چه می کنند.
به طبقه 12 که می رسم، آرام و خلوت است و خالی از رفت و آمدهایی که در سایر طبقه ها دیده می شد. کسبه می گویند در این طبقه نمایندگان خود بنیاد حضور دارند. به دفتر نماینده بنیاد مستضعفان که در همین طبقه واقع شده است می روم اما مرد جوانی می گوید نماینده بنیاد تمایلی به مصاحبه با رسانه ها ندارد! از نامه های شهرداری و اخطارهایی که به صاحبین ملک داده است پرس و جو می کنم. می گوید: «نامه ها را دریافت کردیم اما همه این نامه ها هم مربوط به مالک نیست. برای مثال کسبه وقتی خودشان نمی خواهند یک کپسول آتش نشانی در مغازه هاي شان داشته باشند ، قاعدتا مالک مسئولیتی نخواهد داشت». او می گوید: «به ما گفته اند که هیچ حرفی نزنیم و هرکسی سوالی دارد به دفتر بنیاد واقع در میدان آرژانتین رجوع کند.»
یک بام و دوهوای «بنیاد مستضعفان»
در گذر از واحدها و طبقات ساختمان آلومینیوم که گزارش آن را در بالا خواندید، محمد طحان پور، رییس اتحادیه فروشندگان لوازم خانگی که دفتر کارش از سال 1344 و دقیقا یکسال پس از افتتاح این ساختمان در این مکان واقع شده است، در گفت وگو با «قانون» از گذشته و حال «ساختمان آلومینیوم» گفت. او با اشاره به واگذاری مالکیت ساختمان آلومینیوم به بنیاد مستضعفین می گوید: « در همان زمان هدف از این واگذاری کمک بوده و هرکسی با نیت خیری که داشته، هدفش کمک به مستضعفین بوده اما دانش آن را نداشتند. ساختمان وضعیت نامناسبی دارد و معلوم نیست وضعیت ساختمان به مسئولان گزارش می شود یا نه؟ این گزارش ها اگر واقعی باشد، باید پاسخ داده شود و از این جهت ممکن است گزارش هایی که به مالکین این ساختمان داده می شود، چندان هم واقعی نباشد.
در نهایت اتفاق های اینچنینی گزارش های واقعی را علنی می کند». وی در ارتباط با نوع مجوز کسبه ساختمان آلومینیوم می گوید: از همان زماني که ساختمان تاسیس شد، اینجا محلی بود که بیشتر اداری بود و البته در برخی موارد مسکونی و شهرداری خود نیز این مساله را ادعا کرده است و می داند. مساله کسبه این ساختمان این است که برخی عمرشان را برای کسبشان در اینجا گذاشته اند و حالا نمی توان گفت که ملک تان را بفروشید یا کل ملک را بخرید.
مالک حاضر به ساخت پله فرار نیست
طحان پور با اشاره به اینکه هر اقدام تعمیر و تجهیزی که در این ساختمان آلومینیوم انجام شده است از جیب خود کسبه بوده و نه مالک، می افزاید: وضعیت این ساختمان تا همین 5 یا 6 سال پیش این نبود و اگر تعمیراتی انجام شده تا شکل ظاهری اش حفظ شود، به همت خود کسبه مستقر در این ساختمان بوده است. برای مثال ساختن پله فرار در این ساختمان برعهده مالک است اما وقتی این کار را نمی کند، ما خودمان ناگزیریم برای حفظ جان و مالمان هم كهشده اقدام کنیم. برای این مساله با مشکلات زیادی روبهرو هستیم اما در حال انجام آن هستیم.وی با اشاره به نگاه بالامآبانه بنیاد مستضعفان می گوید: این نوع نگاه بنیاد باعث شده کسبه به حق خودشان نرسند. در واقع در این مکان قضیه میان مالک و مستاجر تمام به نفع مالک تمام شده است. این در حالی است که مستاجرین این مکان، همان هایی هستند که در جبهه و جنگ شرکت کردند و حضور داشتند تا امروز بنیادی بهوجود بیاید که مالک این ساختمان است.
جایی برای آمدن آتش نشان وجود ندارد
رییس اتحادیه فروشندگان لوازم خانگی با اعلام اینکه به کمک خود کسبه، ساختمان آلومینیوم را تا سقف 13 میلیارد تومان بیمه کرده اند، ادامه می دهد: اگر دفتری آتش بگیرد بیمه فقط 20 میلیون تومان می دهد که این عدد ابزار و وسیله یک کاسب هم نیست اما بیشتر از این توان مالی کسبه نمی رسد. متاسفانه گوش شنوایی وجود ندارد و چندسالیاست که اصلا در این ساختمان خرید و فروشی نمی شود و واقعا بازار کسبه اینجا کساد است. اشکال بزرگی که در این ساختمان وجود دارد این است که هیچ رشدی نداشته است. فردی که ملکی در این ساختمان گرفته است، اگر همان زمان آپارتمان گرفته بود، الان رشد بیشتری داشت. از کابل کشی برق ساختمان گرفته تا تهیه کپسول آتشنشانی و سایر مواردی که در این ساختمان می بینید به همت کسبه تجهیز شده است. طحان پور، درباره قیمت ملک های موجود در ساختمان آلومینیوم می گوید: بنیاد مستضعفان در یکی از مجتمع های قضایی شعبه دارد و کارشناسی که می فرستند اعلام می کند قیمت اینجا يك میلیارد تومان است.
ما اعتراض کردیم و حتی درخواست می کنیم ملک را از ما 500 میلیون بخرید اما قبول نمیکنند. با این روند کارشناسی فقط می خواهند اجاره اش را بالا ببرند. برای تعیین قیمت، مالک که همان بنیاد است ،کارشناسی می کند اما برای ایمنی حاضر به پاسخگویی نیست. بنیاد مستضعفان به عنوان موجر وظیفه اش است اما وقتی نمیآید، خود کسبه ناگزیراند اقدام کنند و خود را نجات دهند. وی در رابطه با چرایی پلمپ نکردن این مکان توسط شهرداری میگوید: اگر این ساختمان دست بخش خصوصی بود تا الان شهرداری اینجا را پلمپ کرده بود اما مساله این است که مالک بنیاد است و شهرداری چنین نمی کند.
وعده های نافرجام بنیاد
طحان پور، یکی دیگر از مشکلات مهم ساختمان آلومینیوم را در نوع برخورد کسبه میداند. وی می گوید: در این مکان شورای ساختمان اعلام کرده است که باید کسبه بیمه شوند اما وقتی خود کسبه اقدامی نمی کنند، نمی توان کاری کرد. وی می افزاید: مساله ما این است که حرف زیاد می زنیم. مثلا رییس بنیاد مستضعفان می گوید، این مکان را دو ساله میسازم. من به رییس بنیاد که مرد بسیار سالم و خوبی هستند 1000 متر زمین می دهم، ببینم چندساله برای من می سازد آیا می تواند زیر 20 ماه تمام کند. محال است. امیدوارم ساخت مجدد پلاسکو یا به خارجی ها واگذار شود یا به بخش خصوصی و گرنه دیگران بیایند همین می شود.
وی در ارتباط با ایمنی ساختمان آلومینیوم می گوید: « سازندگان این ساختمان پیش بینی عمر 150 ساله کرده اند. در همان زمان ساخت 11 دستگاه آسانسور شینگل آمریکایی آمد که 5 دستگاه آسانسور در ساختمان آلومینیوم نصب و 6 دستگاه در وزارت کشاورزی نصب شد. مساله این است که 50 سال پیش کسی پیش بینی این حجم جمعیت و این تعداد ماشین و رفت و آمد را نمی کرد. ما خودمان ساختمان را وصله و پینه کردیم تا بتوانیم نگهداریم اما باید از همان ابتدا به فکر نگهداری و مراقبت می افتادند. طحان پور یکی از مهمترین مشکلات این روزهای کسب و کار در فضای اقتصادی ایران را در این میداند که به هرکجا برای حل مشکل رجوع می کنند، می گویند این مشکل شماست. این مسالهای است که مانع همدلی برای رونق و کسب و کار اقتصادی می شود.
امیدوارم دولت پیشنهاد این قانون را به مجلس بدهد!