bato-adv
کد خبر: ۲۶۵۹۵۴

نگاهی به مسائل زنان در جامعه

تاریخ انتشار: ۱۲:۳۴ - ۲۴ اسفند ۱۳۹۴
یادداشت دریافتی- مهدی مستفید؛ مشکلات جامعه زنان و تبعیضاتی که علیه این گروه از انسان‌ها در جوامع و فرهنگهای مختلف اعمال می‌شود از مواردی است که در کشور ما نیز به صورت مناسبتی به آن پرداخته می‌شود.

برای بررسی اینکه آیا بر علیه زنان در جامعه و فرهنگی ظلم و تبعیضی اعمال می‌شود یا نه بایستی به جایگاه حقوقی زنان و مردان در بافت جامعه و خانواده توجه نمود و انحرافاتی که از قواعد تعریف شده صورت می‌گیرد را به عنوان تبعیض وظلم اجتماعی قلمداد کرد.

آزادی زنان و دفاع از حقوق زنان شعارهایی است که همه ساله و بخصوص در مناسبتهایی مثل ۸ مارس (روزجهانی زن) از تریبونهای مختلف شنیده می‌شود. جامعه زنان در ایران نیز همچون سایر واحدهای اجتماعی از کاستی‌ها و تعارضهایی فراگیر رنج می‌برد که هر یک بحثی مستقل را می‌طلبد.

در این مجال به دو مورد ۱- علل تبعیض و خشونت در خانواده و وقوع طلاق ۲- ضرورت پذیرش اشتغال زنان در اجتماع می‌پردازیم

۱- علل تبعیض و خشونت در خانواده و وقوع طلاق:
در هر فرهنگی خانواده بر اساس تعاریفی از زن و مرد شکل می‌گیرد و بر اساس اصولی مشخص حقوق و مسئولیت‌های هر یک از اعضاء آن مشخص و معین می‌گردد.

برای عقد قرارداد تشکیل خانواده دو قالب سنتی مبتنی بر مذهب و مدرن مبتنی بر حقوق بشر را می‌توان تعریف کرد که در هر دو آن‌ها اختیارات و مسئولیت‌ها تا حدودی متعادل با هم در بین زن و مرد تعریف شده است.

در قالب سنتی - مذهبی اگر چه زن تابعی از مرد تعریف می‌شود ولی مسئولیتهای او نیز در خصوص خانواده به اندازه اختیارش محدود است. در این قالب زن هیچ مسئولیتی در خصوص مسائل خانواده ندارد. مرد مکلف به تامین نفقه، حفظ امنیت و آسایش زن می‌باشد. حتی زن مسئول اموراتی که بعدا به صورت عرفی در خانه برای او تعریف شده (همچون پخت و پز و نگهداری از فرزندان) نیز نیست.

در قالب سنتی- مذهبی زن نه یک عضو همتراز با مرد که ذیل تملکات مرد تعریف می‌شود و تنها وظیفه آن تمکین جنسی و تولید مثل است. و این رابطه موجبات اعمال محدودیتهایی نیز برای زن می‌شود که خود وسیع و گسترده است.

امروزه در جوامع مدرن روابط بین زن و مرد در خانواده نیز ذیل حقوق بشر تعریف می‌شود. در این قالب زن و مرد به صورت همتراز در شکل دهی خانواده دارای اختیار و مسئولیت هستند و هیچ یک تابعی از دیگری محسوب نمی‌شوند بلکه هرکدام با شخصیتی مستقل به وحدتی قراردادی تحت عنوان تشکیل خانواده رضایت می‌دهند.

برخلاف دو قالب ذکر شده که خود قواعد و شرایط روشن یک قرارداد را دارا هستند در ایران امروز کمتر خانواده‌ای پیدا می‌شود که به یکی از دو قالب و قاعده پیش گفته شده مبتنی باشد و شاهد رفتاری از تلفیق این دو قالب هستیم.

در خانواده‌های کنونی ما آنچه بیشتر موجب تنش و خشونت می‌شود ناشی از تعارضی است که در تعریف حقوق زن و مرد بر اساس این تلفیق صورت می‌گیرد زنان ما حقوق یک زن مدرن را با مسئولیتهای یک زن سنتی بیشتر دوست می‌دارند و مردانمان نیزتلفیق حقوقشان در قالب سنتی را با مسئولیت پذیری همتراز قالب مدرن خوشایند‌تر می‌دانند.

این تعارض در فهم تناسب حقوق و مسئولیت در کنار عدم آگاهی از روان‌شناسی جنسیتی طرف مقابل مهم‌ترین عامل بروز اختلافات و خشونتهای خانوادگی می‌تواند باشد.

با فراگیر شدن این نگاه میزان اختلافات منجر به طلاق نیز در جامعه افزایش می‌یابد که خود عامل نابسامانی‌های دیگری می‌شود.

برای حل این معضل انجام تغییراتی در شرایط حاکم بر خانواده بر اساس خواست‌ها و توانمندیهای کنونی زنان و مردان و تعریف قالب منطبق بر شرایط اجتماعی موجودضرورت دارد.

۲- نگاه به اشتغال زنان و تاثیرات اجتماعی آن:
اشتغال زنان نیز از نگاه دو تفکر سنتی- مذهبی و مدرن متفاوت دیده می‌شود. با توجه به تعریفی که از زن در قالب سنتی و تابع بودن زن به مرد و وابسته بودن معیشت آن به مرد و مسئول نبودن او در قبال اقتصاد خانواده می‌شود، ضرورتی بر فراهم ساختن زمینه اشتغال زنان دیده نمی‌شود. و با توجه به کارکرد صرف جنسی که برای زن در این قالب تصویر می‌شود حضور زن در اجتماع و مشاغل خود امری غیر ضرور و‌گاه غیر مجاز شمرده می‌شود. در حالی که اشتغال نیز یکی از حقوق تعریف شده برای بشر مدرن بوده و تامین آن ضرورت دارد.

با توجه به شیوع طلاق و عدم رغبت به ازدواج به دلایل مختلف از سویی و تضعیف تفکرات سنتی- مذهبی از قبیل چند همسری و قبح تجرد از سوی دیگر شاهد رشد طبقه زنان خود سرپرست و سرپرست خانوار هستیم که ملزم به تامین معاش خویش هستند.

کراهت قایل شدن بر اشتغال زنان در اجتماع و نگاه جنسیتی به زنان که از نگاه سنتی منشا می‌گیرد رنج این طبقه را مضاعف‌تر می‌کند. دستمزد پایین زنان، غیر زنانه تعریف شدن برخی مشاغل، محدودیت بیشتر بازار کار زنان و آسیبهایی که از موجه دانسته شدن نگاه جنسی به آن‌ها به صورت مشروع و نامشروع در جامعه رواج می‌یابد را می‌توان از بزرگ‌ترین مشکلات زنان امروز دانست.

در حالی نگاه سنتی به اشتغال زنان از برخی تریبون‌ها ترویج می‌شود که وجود طبقه زنان نیازمند اشتغال که هر روز وسیع‌تر می‌گردد نادیده گرفته می‌شود. تفکر سنتی نه قادر به تحت پوشش قراردادن معاش همه زنان توسط مردان با افزایش ازدواج و رواج چند همسری است، نه قادر به تعریف نهادهای تامین کننده معاش این طبقه است. و نه اقدامی در جهت توسعه و امن سازی فضای کسب و کار زنان انجام می‌دهد.

جالب است توجه گردد که عدم تسهیل در اشتغال و کسب درآمد طبقه زنان سرپرست و تامین معاش آن‌ها نه صیانت از آموزه‌های مذهبی بلکه بابی است بر شیوع بی‌اخلاقی‌ها و تضعیف مذهب.

bato-adv
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۴۰ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۴
یک از اصلیترین علل خشونت فیزیکی علیه زنان، خشونت کلامی و نرم زنان به مردان است.
اگر می خواهید خشونت از بین برود باید همه جانبه به آن نگاه کنید نه یک طرفه در غیر این صورت تا ابد باید از خشونت علیه زنان گفته و با مظلوم نمایی باج خواهی کنید.
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۱