انفجار؛ مجسمه بودا تکه تکه شد. نهم مارچ 2001 بود؛ انگار هزاران کودک با هم گریه میکردند وقتی طالبان به فتوای «ملا محمد عمر» به روی مجسمههای غولپیکر بامیان آتش گشودند. چرا اینقدر تاریخ مورد نفرت آنها بود؟ آنها با تجهیزات مدرن نظامی مردم را مجبور به رعایت شئونات متحجرانه سنتی میکردند. آنان زنان را در میادین سنگسار کرده و از دادن هر گونه اختیارِ انتخاب سر باز میزدند. آنها میخواستند آیندگان از یاد ببرند، در این سرزمین جریان فکری و دینی دیگری وجود داشته است و تفهیم کنند تنها خوانش آنها درستترین خوانش از هر چیزی در دنیاست.
به گزارش خبرگزاری میراث فرهنگی، حالا چهارده سال پس از ظهور طالبان این خوانش از سوی داعش تکرار میشود و باز هم خاورمیانه در بیم و هراس است. تصاویر سرهای بریده به دست داعش در تالارهای مجازی دست به دست میچرخد و هر روز خبری از روند قدرتگیری خلافت ابوبکری به گوش میرسد.
بعد از گذشت سیزده سال افغانها، به بامیان رفته و از متولیان حقوق بشر خواستار مجازات عاملان انفجار مجسمه بودا شدهاند. گویی خلاء از دست دادن تاریخ چنان قلبهایشان را به درد آورده که همان رفتاری را انجام میدهند که آدمها بعد از پایان زلزله انجام میدهند. زلزله زدگان بیش از هر چیز دیگری زیر خروارها خاک به دنبال آلبومهای خانوادگیشان هستند و تنها یک عکس از عزیزانشان میتواند، آرامش را به آنها برگرداند.
داعشیها به راحتی آدم میکشند و حالا در کنار این خونریزیها، کالبد امامزادهها و کلیساها و مساجد شیعه و مقابر هم فرو بریزد
اکنون بار دیگر هویت در همین محدوده جغرافیایی به خطر افتاده، هر چند آدمهای درگیر ماجرا آنقدر داغ هستند که به هیچ چیز جز زنده ماندن فکر نمیکنند. دلیل هم دارد داعشیها به راحتی آدم میکشند و گستره قدرت خود را افزایش میدهند. حالا در کنار این خونریزی کالبد امامزادهها، کلیساها، مساجد شیعه و مقابر هم فرو بریزد؟ این مسئله چقدر میتواند در میان مجموعه دردهای آنها جای بگیرد؟ با این حال آنچه به وضوح از عملکرد داعش دریافت میشود، تخریب همان چیزهایی است که با تخریب آن خواه ناخواه زندهها هم از درون تهی میشوند.
خبرهایی که همچنان از سوریه و عراق میرسد، بر این مسئله صحه میگذارند. داعشیها به تازگی در شهر موصل در 70 مایلی شمال غرب محوطه باستانی هترا مجسمه «عثمان الموصولی» را که یک آهنگساز و موسیقیدان عراقی درقرن 19 بوده و مجسمه « ابو تمام » را که یک شاعر عرب عصر عباسی است، نابود کردند هر چند این تمام ماجرا نیست. اکنون هترای باستانی به دست شبه نظامیان افتاده است و هر لحظه بیم تخریب آن میرود.
«روشن است که داعش تلاش میکند که همه چیز را از بین ببرد. آنها به وضوح میخواهند که تنها یک «میراث سیاه» داشته باشند؛ نه یک میراث متنوع و رنگارنگ. رفتار آنها گویای آن است که چه چیزی را دنبال میکنند، آنها میدانند فلسفه، تعدد آرا و عقاید و میراث فرهنگی میتواند مردم را نجات دهند و چون ویروس گروههای تندرو را فلج کند؛ بنابراین آنها تلاش میکنند، این موانع را از سر راهشان بردارند.» این گفتههای عارف، مرد جوان سوری است در گفت و گویی از راه دور...
داعشیها در تخریب آثار تاریخی گوی سبقت را از طالبان ربوداند تعبیر او از میراث سیاه همان چیزی است که داعش نشان داده دنبال آن است به طوریکه گوی سبقت را از طالبان ربوده اما چرا آنها چنین عزمی را جزم کردهاند؟ عمران گاراژیان، که دکترای باستانشناسی پیش از تاریخ دارد و استاد دانشگاه است دلیل اصلی این تخریبها را نوع خوانش و تفسیر از آثار و میراث فرهنگی به جای مانده از گذشته میداند: «تصور کنید گذشتهای دیگر نیست و انسانهای در ارتباط با آثار آن مردهاند. میتوان به این آثار قداست بخشید. میتوان رهایشان کرد تا به مرگ تدریجی گرفتار آیند و میتوان هزاران میتوان دیگر در موردشان اعمال کرد. میراث فرهنگی مانند متون روایی و حتی دینی قابل تفسیر است. حال فکر کنید، خوانش سنتگراها از این آثار «بت» باشد و وظیفه آنها «بت شکنی» از آنگونه که ابراهیم خلیل کرد، آنگاه آثار باستانی در معرض تخریب بنیادی و بیناد گرایانه قرار میگیرد.»
روایت «محمد عبدالله خوزل» یکی از اعضای شورای منطقهای هترا که پسرش در جنگ با شورشیان کشته شده، از معبد هترا میتواند به نوعی بر این نگرش صحه بگذارد. خوزل میگوید:« معبد هترا دارد با خاک یکسان میشود. زمانی گروهی قدرتمند متشکل از 20 نیروی پلیس برای حفاظت از این محوطه تاریخی در برابر غارتگران مستقر بود که با سقوط موصل به دست مهاجمان داعش افتاد و همگی پا به فرار گذاشتند.»
هترا، آن معبد خدای خورشید «شاماش» با تصاویری کم نظیر بر دیوارهایش و ستونهای عظیم و مجسمههای بسیار که دو هزار و دویست سال در برابر باد و باران و گذر زمان ایستادگی کرده تا نشانی از شگفتانگیزترین بخش از تاریخ عراق باشد؛ حالا در معرض حضور تخریبگر داعش است و بیم میرود تنها تصاویر به جا مانده از آن، همان تصاویری باشد که « ویلیام فریدکین»، کارگردان فیلم «جنگیر»، در فیلمش به نمایش در آورده است. فیلمی که بن مایهاش را از یک روایت اسطورهای میگیرد. روایتی که نشان میدهد، بیحرمتی به هترای باستانی عامل گسترش شر در دنیاست. شری که این روزها حتی یونسکو را وادار به واکنش کرده و اعضای آن در بیانیهای رسمی در مورد تخریب آثار باستانی عراق ابراز نگرانی کردهاند. داعش اما با این بیانیهها ککش هم نمیگزد. او با یک فرمان جلو میرود: تخریب.
تخریبها دل مردمان خاورمیانه را از درون تهی کرده است تخریبی که پیشتر با شهر باستانی Apamea در سوریه آغاز شده بود. این شهر یکی از آثار کم نظیر خاورمیانه به شمار میرود که اسکندر رومی آن را ساخته و در سال 1999 در فهرست میراث جهانی جای گرفته است. حالا تصاویر و عکسهای ماهوارهای «گوگل ارث»، نشان میدهد که تنها ظرف کمتر از 9 ماه ــ از ماه جولای 2011 تا ماه آوریل 2012 ــ میزان قابل توجهی خاکبرداری و گودبرداری از این منطقه تاریخی انجام شده و دزدان داعش بیشتر آثار باستانی و اشیای تاریخی این منطقه را به یغما برده و آن را با خاک یکسان کردهاند. این تخریبها واقعا تاثیری بر مردم این کشورها دارد؟
عارف میگوید این تخریبها به لحاظ شخصی و فردی برای خود او ویرانگر بوده است:«سوریه 400 شهر و محوطه باستانشناسی دارد، شهرهایی که یک تمدن باستانی عظیم در دل خود نهان کردهاند. یادم میآید، زمانی که کودک بودم، در یک تابستان با دانش آموزان فرانسوی از آثار تاریخی کشورم بازدید کردم. آثاری که مایه افتخار من بود. حالا میشنوم که آنها تخریب میشوند. خبرهایی هم در مورد هترا در عراق شنیدهام که نظامیان آن را تخریب و ویران کردند، این را یک همکار قدیمی که در موصل زندگی میکند به من گفت و این از نظر شخصی برایم دردناک است.»
هر روز خبرهایی از تخریب میراث فرهنگی و تاریخی سوریه و عراق در رسانهها منتشر میشود درد زمانی بیشتر میشود که این آثار تکه تکه شده، خود عامل رشد داعش شدهاند. اطلاعات منتشر شده از سوی نشنال جئوگرافیک و گاردین نشان میدهد، این گروه سالهاست آثار تاریخی سوریه را برای خرید سلاح میفروشند. گفته میشود با اینکه سه سال پیش که گروه داعش تنها یک گروهک شبهنظامی کوچک بودند و قصد داشتند بشار اسد را از حکومت سوریه کنار بزنند، توانستند با دستیابی به بخشهایی از آثار تاریخی این کشور و کشف و فروش غیرقانونی آثار باستانی گرانبهای آن، منابع مالی موردنیاز برای عملیات نظامی خود را به دست بیاورند و اکنون چنان قدرتمند شدهاند که در راستای تحقق ایدۀ تشکیل دولت اسلامی به عراق آمده و دومین شهر بزرگ این کشور موصل را به تسخیر خود درآوردهاند.
در مورد منابع حمایتگر داعش اخبار ضد و نقیض بسیاری منتشر شده اما معتبرترین این اخبار حاکی از آن بود که آنها درآمد هنگفتی را با در دست گرفتن برخی منابع نفتی و فروش محمولههای نفتی در سوریه به دست آورده و هزینههای خود را تأمین کردند، تا اینکه چندی پیش یک مأمور اطلاعاتی عراق در گزارشی به روزنامه گاردین افشا کرد که منابع مالی مورد نیاز داعش از فروش نفت تأمین نمیشده. در اطلاعاتی که از 160 کارت حافظه در خانۀ امن یکی از فرماندهان داعش پیدا شده، جزئیات مربوط به بخشی از معاملات قاچاق اشیای قدیمی و آثار باستانی این گروه در سوریه به دست آمده که نشان میدهد آنها فقط 36میلیون دلار از این راه درآمد داشتهاند.
گفته می شود این میراث برای این تخریب میشود که داعشیها تنها یک خوانش از آثار تاریخی دارند: بت و خود را بت شکن میپندارند.
پروفسور توماس لیوتی از دانشگاه مونتانای آمریکا که سالهاست روی فعالیتهای گروهکهای تروریستی در زمینه عتیقهجات کار میکند، گفته است که این الگو و شیوه دزدیدن آثار عتیقه کاری بوده که پیش از این توسط طالبان و القاعده به کار گرفته میشد و آنها به روشهای جدیدی برای پیشبرد داد و ستد عتیقه دست یافتهاند. عارف میگوید که این روزها برای مردم سوریه زندگی مهمتر از هر یادمان و محوطه تاریخی است و به نظرم موضوع محوطههای تاریخی دیگر یک مسئله میهنپرستانه در برابر مسئله حیات و زندگی محسوب نمیشود. با این وجود میبینم که مردم در این مورد جهتگیری و عملکرد متفاوتی دارند و هنوز هستند کسانی که وقتی این آثار تکه تکه میشود، قلبشان به درد میآید.
این قلبها میدانند که روزی کابوس داعش به اتمام میرسد و آنچه برای نسلهای آینده به جای میماند، جز میراث سیاهی چیز دیگری نخواهدبود و مردمان کابوس زده در میان خرابهها به دنبال یادمانهایشان سرگشته میشوند.تاریخ در فراز و نشیب خود بارها شاهد ظهور چنین پدیدههایی بوده است. بقایی ماکان، مترجم و پژوهشگر حوزه ادبیات و فلسفه تفکرات جماعتی مثل داعش را از هر حیث قابل تطبیق با کسانی میداند که در صدر اسلام به نام دین مبین اسلام دست به غارت و کشتار و چپاول مردمی در میان خود و دیگر سرزمینها زدند که آنها را «ممالک مفتوحه» میخواندند: «اوج این حرکت از آغاز حکومت امویان که امروز داعش دقیقا در همان محدوده به اقتدار رسیده آغاز میشود تا اواخر حکومت عباسیان همین رویه برای از بین بردن فرهنگ و نشانههای فرهنگی ادامه داشته است. به طوریکه در زمان متوکل، خلیفه نهم عباسی حتی سرو کاشمر را هم که میگفتند به دست اشو زرتشت کاشته شده و قطر آن برابر با 25 تازیانه بوده ا تکه تکه کردند و سوار بر هزار شتر به بغداد بردند تا در کاخ خلیفه بنا شود.»
فروش آثار تاریخی و عتیقه نه تنها میراث را از مردم سوریه دریغ میکند بلکه باعث رشد این گروه علیه مردم میشود
بقایی میگوید که سعی امویان در گسترش خلافتی بوده که بنیاد آن بر مفهومی که امروز به نام ناسیونالیسم منفی در دنیای سیاست مطرح است، قرار داشته که بارزترین شکل آن در حکومت نازیها دیده میشود. یعنی از میان بردن هویتهای کوچکتر، زبان و به طور کلی تمامی ویژگیهایی که موجب تقویت و استحکام یک جامعه میشود. بنابراین با مقایسه این دو تفکر یک اصل تاریخی – جامعه شناختی ثابت میشود، این که هیچ پدیده ای در جهان شکل نگرفته که برای همیشه از میان برود و اگر به ظاهر از میان رفته در بطن تاریخ کومون میکند و در زمان مقتضی سر در می آورد.
اکنون حرکت جماعت داعش را هم در از میان بردن آثار فرهنگی، مدنی و ارزش های تاریخی میتوان با این تعریف برابر گرفت که در کتابهای تاریخی نویسندگان ایرانی مانند «زبدهالتواریخ»، حافظ ابرو آمده: «قصاوت اینان تا به حدی بوده که نه تنها هر آنچه نشانی از فرهنگ و مدنیت ایران داشت از بین بردند بلکه حتی از گوشت کودکان برای پدران کباب میپختند و از خون ایرانیان چندان میریختند که آسیابی به گردش درآید و چندان آرد تهیه شود که فرمانده عرب در گرگان برای فرونشاندن خشم خود آن را تناول نمایند.»
به نظر میرسد با گروه داعش دوباره این کومون سر بر آورده و حتی به شکل رزی در دست مردان دشداشه پوش در میادین شهرهای اروپایی به همراه قرآن به دست مردم داده میشود و زنان اروپایی در هیجان ریشهای بلند تندورهای سلفی و داعشی بلند بلند میخندند. آیا آنها صدای انفجار تاریخ و بر آمدن این کومون را از خاورمیانه میشوند؟ صدایی که به اندازه فرو ریختن مجسمه بودا و معبد هترا برای همه جهانیان مهیب و رعب آور است.
این همه مسجد زدن ترکوندن شما فقط مجسمه و اثار تاریخیش مهم بود براتون.
چه افکار داغونی دارین شما؟