بهمن فروتن از شرايط حاكم در فوتبال كشور به هيچوجه راضي نيست و
به نظر او بهترين بازيكن ليگ سيزدهم غلامرضا عنايتي است كه 36 سال سن دارد.
او معتقد است بازيكنان هيچ تلاشي نميكنند كه عضو مسافران ايران در
جامجهاني باشند. به نظر او شرايط وحشتناكي در فوتبال ايران حكمفرماست و
بايد فكري به حال اين اوضاع نابسامان كرد. با بهمن فروتن كارشناس فوتبال
درباره بازيكنان دعوت شده به تيمملي، شرايط و كيفيت ليگ سيزدهم، ضعفهاي
فوتبال و همچنين كيفيت مربيان ليگ به گفتوگو نشستيم.
شنبه اسامي تيمملي اعلام شد كه باز هم طبق معمول ليست تيمملي با انتقاد
خيلي از مربيان ليگ روبهرو شد. در ميان بازيكنان دعوت شده نام افرادي
مانند مهرداد پولادي و يعقوب كريمي وجود دارد كه در ليگ بازي نكردهاند و
مدت طولاني مصدوم بودهاند. نظر شما در اين خصوص چيست؟
اين خيلي طبيعي است كه پس از اعلام بازيكنان تيمملي مربيان دوست داشته
باشند كه شاگردانشان به تيمملي دعوت شوند اما انتخاب بازيكنان تيمملي
وظيفه سرمربي است و او بايد پاسخگوي نتايج تيم باشد. به طور حتم سرمربي تيم
دليل دارد كه اين بازيكنان را دعوت كرده است. به نظرم بايد از خود آقاي
كيروش پرسيد كه چرا اين بازيكنان را به تيمملي دعوت كرده است.
دوازده هفته از ليگ سيزدهم ميگذرد اما همچنان شاهد بازيهاي
بيروح و سردي از تيمها هستيم. ارزيابي كلي شما از روند تيمها در اين
دوازده هفته چيست؟
سطح كيفي ليگ متاسفانه بسيار پايين آمده است، آنقدر پايين كه حتي تيمهاي
خوب و مدعي هم فوتبال تماشاگرپسندي ندارند و از ارائه يك فوتبال زيبا
ناتوان هستند. بار فني اين ليگ نيز نسبت به آنچه چهار سال پيش شاهد بوديم
با افت فاحشي روبهرو شده است. دليل اصلياش اين است كه از ردههاي پايين
نيروي جوان و تازه نفسي به ليگ برتر و باشگاههاي موجود در آن تزريق نشده
است. فوتبال ما از آنجايي كه مولد نيست هيچ بازيكن جديدي را به ليگ برتر
اين فصل هم معرفي نكرده است.
معرفي نشدن يك بازيكن جديد باعث شده است تا در
اين فصل از ليگ برتر رقابت بين بازيكنان كم باشد، وقتي كه رقابت كم باشد
بازيكنان كمتر ميجنگند، كمتر ميدوند و كمتر تلاش از خود نشان ميدهند.
اگر بار فني ليگ برتر كاهش يافته است به همين دليل است. در ليگ ما نه
جوانگرايي وجود دارد و نه رقابت. سرچشمهيي كه بايد آب زلال به دريا بدهد
وجود ندارد. ليگ ما به جاي اينكه پيشرفت كند با پسرفت وحشتناكي روبهرو شده
و طبيعي است اين ليگ ديگر ديدني نباشد. فوتبال ما جدا از جامعه ما نيست
اما به آن بهاي چنداني داده نميشود. سير قهقرايي ليگ برتر از لحاظ فني
همچنان ادامه دارد. البته مشكل ديگر ليگ تماشاگران هستند.
شما به تماشاگران اشاره كرديد. تماشاگران چه كاري ميتوانند انجام دهند كه كيفيت ليگ بالا برود؟
كل ليگ يك ما در 11 مسابقه خود تنها 6000 تماشاگر داشته است، البته بايد
يادآوري كنم كه اصولا رسانهها تعداد تماشاگران حاضر در ورزشگاه را بيشتر
از آنچه هست عنوان ميكنند. ليگ دسته يك ما همين است و ليگ برتر ما هم دست
كمي از ليگ دسته يك بابت جذب تماشاگر ندارد. علاقه تماشاگران در اين فصل به
ليگ برتر بسيار كمتر شده است و اين شرايط بسيار نگرانكننده است. گاهي حتي
بازيهاي مهم ليگ برتر ما با استقبال كمتر از 10 هزار تماشاگر روبهرو شده
كه واقعا تاسفبرانگيز است. در تمام ليگهاي اروپايي حتي در بازيهاي
بياهميت تماشاگران زيادي به ورزشگاه ميآيند اما در اينجا به دليل افت
فاحش سطح فني استقبال از ليگ بسيار كمتر از گذشته شده است.
پس با اين تفاسير ليگ ما نميتواند كمك شاياني به تيمملي كند. به نظر شما اين ليگ چه مقدار ميتواند روي تيمملي تاثيرگذار باشد؟
ما تيم ملي قوي و پرقدرتي نداريم چون از داشتن يك ليگ خوب بيبهره هستيم.
بازيهاي نازل تيمملي نشان ميدهد كه ليگ ما سطح بالا نيست. اكنون درباره
ليگ برتر چيزي نميتوان پيشبيني كرد، بايد منتظر باشيم تا جامجهاني برزيل
به پايان برسد، قبل از آن قرار نيست هيچ اتفاق جديدي براي ليگ برتر ما
بيفتد. در ليگ برتر اشتباه پشت سر اشتباه است، متاسفانه ندانمكاريها اين
ورزش مردمپسند را به زمين زده و فساد فراگير اين سرگرمي بزرگ را از مردم
فوتبالدوست گرفته است. مردم ديگر رغبتي به اين فوتبال و ليگ برتر نشان
نميدهند.
برخي تيمها عملكرد بسيار ضعيفي دارند و از حالا ساز سقوط سر دادهاند.
دليل اينكه اين تيمها بيبرنامه هستند و نميتوانند عملكرد مطلوبي داشته
باشند چيست؟
ليگ برتر تقويم حساب شدهيي براي برگزاري رقابتها ندارد. سال گذشته كه
رقابتها به دليل اردوها و بازيهاي تيمملي مدام قطع و وصل ميشد. اكنون
نيز تيمها با كمترين ميزان آمادگي گام به ليگ گذاشتهاند. برخي از تيمها
دوران آمادهسازي كاملي نداشتند و تيمي همانند ذوبآهن كه اصلا بدون پشت سر
گذاشتن دوران آمادهسازي وارد ليگ برتر شد. قبل از شروع ليگ فصل جديد
بازيكنان درگير بازيهاي تيمملي بودند و زماني هم كه از تيمملي برگشتند
به جاي بدنسازي و تمرين بايد استراحت ميكردند. همه اينها در ليگ نازل و
بيكيفيت اين فصل تاثيرگذار بود. برخي فوتبال را با خيمه شب بازي اشتباه
گرفتهاند بنابراين برنامهريزي درستي ندارند. تقويم اصولي، استراحت كامل
بين دو نيم فصل، شش هفته آمادهسازي، سرمايهگذاري در فوتبال و مسائل مهم
ديگري وجود دارد كه در فوتبال ما كاملا ناديده گرفته شدهاند. البته
مهمترين اصل فقدان آكادمي فوتبال در باشگاههاست.
دوازده هفته از ليگ برتر ميگذرد، آيا در اين دوازده هفته بازيكني نظر شما را جلب نكرده است؟
متاسفانه بايد بگويم رضا عنايتي 36 ساله! ما هفت سال پيش گلي به نام مجتبي
جباري داشتيم كه به تدريج پژمرد و چندان قد نكشيد. همين طور گلهاي ديگري
در فوتبالمان داشتيم به نامهاي زنيدپور، حامد لك يا كريم انصاريفرد كه
اين بازيكنان نيز به تدريج سوختند. اينها بسيار جاي تاسف دارد. فوتبال ما
صرفا بر مدار دلالي ميچرخد و ليگ برتر گرفتار اين دلالان است. در ليگ برتر
ما مربيسالاري نداريم، دلالسالاري داريم. سيستم مخربي در ليگ برتر
حكفرما شده كه از پيشرفت خيليها جلوگيري كرده است. اين سيستم مخرب اجازه
نميدهد فوتبال ما گام رو به جلويي بردارد و در عوض آن را به سمت سقوط آزاد
هل ميدهد.
كار كدام يك از مربيان ليگ برتري را بيش از همه قبول داريد؟
18 مربي شاغل در ليگ برتر كارشان خوب است ولي بايد امكانات را هم در نظر
بگيريم. امكاناتي كه مربيان اروپايي از آن برخوردار هستند هرگز در ايران و
براي مربيان ايراني وجود ندارد. در واقع به قول معروف «از ماه من تا ماه
گردون، تفاوت از زمين تا آسمان است». مربي ايراني را نميتوان نقد كرد چون
بايد ابتدا شرايط را بسنجيم و وقتي اين كار را انجام داديم تازه متوجه
ميشويم كه كار كردن مربيان ايراني با اين امكانات بسيار نازل خود يك هنر
بزرگ است. از طرفي رقابتهاي ليگ برتر مدام با تعطيلي روبهرو ميشود و
مربيان ما مجبورند با اين تعطيليها كه باعث ناآمادگي بازيكنان ميشود
بسازند. من هرگاه بازيهاي ليگ برتر را تماشا ميكنم ياد «سيل برگردون»
ميافتم. ميدانيد سيل برگردون چيست؟
وقتي ما جوان بوديم براي فوتبال بازي
كردن به اطراف تهران ميرفتيم و با كمترين امكانات و وسايل در زمينهاي
خاكي دروازه ميساختيم فوتبال بازي ميكرديم. به جايي كه اين گونه و با
كمترين امكانات در حاشيه شهر فوتبال بازي ميكرديم سيل برگردون ميگفتيم.
حالا ليگ ما «سيل برگردوني» است. پرسپوليس، ذوب آهن، داماش و همه تيمها با
كمترين امكانات سيل برگردوني بازي ميكنند. من به مربياي همچون منصور
ابراهيمزاده اعتقاد دارم اما وقتي كار كردن او در اين فضاي عاري از هر
گونه امكانات را ميبينم هيچگونه قضاوتي نميتوانم داشته باشم. حتي اگر
بهترين مربيان شاغل در بوندسليگا، لاليگا، سري آيا ليگ برتر انگليس به
ايران بيايند با اين امكانات نازل كيفيت كارشان از بين ميرود.
فكر ميكنيد اصليترين مشكلي كه در فوتبال ايران وجود دارد و باعث شده فوتبال ايران نتواند رشد لازم را داشته ياشد چيست؟
مشكلات مالي، باشگاهها و بازيكنان را بسيار اذيت كرد. در واقع نخستين
ضربهيي كه به تيمها ميخورد بابت جو نامطلوبي است كه به دليل پرداخت نشدن
مطالبات باشگاهها دراين تيمها به وجود ميآيد. وقتي يك بازيكن به دليل
اينكه بيش از چهار ماه پول نگرفته ديگر انگيزهيي براي بازي كردن ندارد
ديگر مربي مقصر نيست. ما در ليگ برتر اين فصل هم ناراضي زياد داشتيم.
هيچكس نميتواند اين شرايط را تغيير دهد. فدراسيون هم كه براي خودش يك تيم
باشگاهي به نام تيمملي درست كرده و با اين تيم سر خودش را گرم كرده است.
اگر تمام اين ضعفها و مشكلات برطرف شود آنگاه ميتوان مربيان را نقد كرد و
عملكردشان را به درستي مورد تجزيه و تحليل قرار داد.