فرارو؛ تلخند- این روزها اصناف بسیاری دل نگرانند که بعد از محمود احمدی نژاد در دکانشان تخته شود. از جمله صنف محترم دلالان، صنف سرافراز بدهکاران بانکی، صنف کلاهبرداران میلیاردی و صد البته صنف طنزنویسان که در این هشت سال طلایی حسابی بازارشان داغ بود و کیف شان کوک.
البته خیلی سخت است که بار دیگر معجزهای رخ دهد و در هزاره سوم کسی پیدا شود که یک روز بخواهد جهان را مدیریت کند و یک روز فلان چیز را بدهد دست لولو! و یک روز هم مادر شهید چاوز را "سخت" تسلی دهد.
و اما نگران نشوید! در ناصیه نامزدهایی فعلی هم «محمود»هایی دیده می شود. فی المثل سعید برادر وحید. یک منبع ناآگاه به اسم حمید مقلب به وکیلالدوله که خواست نامش فاش نشود به ما گفت که این آقا سعید در پنهان و آشکار هیچ شباهتی با محمود نداره. البته که تفاوتهای بارزی هم داره. ما هم قبول کردیم چرا که سرراستی این منبعناآگاه بر ما روشن بود!
وحید برادر سعید خان هم که در زمان دولت قبلی از شعار «هر چی جواد مواده با احمدی نژاده» ناراحت بود، حال دیگه باید خوشحال باشه که "جوادها موادها" با احمدینژادند و با سعید کاری ندارند.
حسن نامزد محبوب من است. همیشه دوست داشتم مثل حسن باشم. فکر بد نکنید، ولی همیشه دوست داشتم این طوری باشم یکی بادم بزنه، یکی دستم ببوسه، کلا خوشم میاد از این طوری بودن. حسن به جز این که مثل محمود نه سرهنگ است و نه پادگانی، مثل اون هم به خانواده هاشمی ارادت خاص داره! تفاوت هم که تا دلتان بخواد وجود داره، این میگه بگم بگم، اون می گه نذار بگم! این به مجری میگه بیسوادی، اون هر کی رو میخواد دست میندازه! اون جیبش پر از اسمهای نگفته است، این سینهاش پر از حرفهای نزده ...
و اما ممد باقر با آن موهای طلایی شبیه ترین است به محمود. هر دو شیک پوش، خوش تیپ و ترگل ورگل اند. هر دو شهردار بودهاند و هر دو... البته یک تفاوت های هم وجود داره یکی فکر می کرد خیابان آسفالت کنه و منوریل بزنه رای میاره این یکی خیلی از تونل و بزرگراه و "بی-ار-تی" و مترو خوشش میآد.
دکتر علی اکبر هم که بزرگ ما است و روی تخم چشمان ما جا داره ولی با محمود یک شباهت غیر قابل انکار داره اونم اینکه هر دوشون دکترند اتفاقا تفاوتشون هم از همین جاست چرا که بزرگ ما بلده آمپول بزنه ولی محمود عمرا بلد باشه. با این حال امیدوارم علیاکبرخان در نهایت رای نیاورد، چون این روزها خبر کذبی منتشر شد که ایشون مشکل قلبی دارند به این ترتیب اگر ایشان رای بیاورد دیگر فرصت استراحت و معالجه پیدا نمیکند. فردا پس فردا هم جوانان ما باید کار و زندگی را ول کنند بیفتند توی خیابان به شعار دادن که دکتر برو دکتر!
و اما کاندیدای محبوب و مردمی سید محمد که در محبوبیت و مفرح بودن دست محمود را از پشت بسته است. ایشان که استاندار خوزستان، استاندار کردستان، وزیر نفت و وزیر پست و تلگراف بودند به مانند محمود سیاست را از زمینهای خاکی پشت خونهشون شروع کرده اما زود ارباب فن شده است و الان هم هزار ماشاءالله برای خود ستارهای است. اما تا معجزه و هاله نور حال حالا فاصله داره. تفاوت هم که آشکار است اون عاشق تورم و متورم و طول، این ضد تورم و متورم و عاشق عرض.
مهمترین شباهت محسن به محمود فرمانده بودن (صدای مرد همسایه: آقا شما بفرما جلو ما هستیم این پشت) و سازندگیشان است. البته کارخانه محسن، سعید و ممد باقر میدهد بیرون، کارخانه محمود، اسفندیار و حمید و... هر دوشون محسن و محمود، عشق وافری هم به لبه پرتگاه دارند یکی قطار را میبره لبه پرتگاه یکی میخواد دورش کنه از اون لبه. البته نباید از حق گذشت محمود و محسن هر دوشون نه به قدرت علاقهای دارند و نه به نامزدی و به شرکت در انتخابات.
اصلا نمیشه مقایسه کرد.محمود کجا مونوریل زده؟