
با توجه به صدها میلیارد یورویی که اروپائیان در قالب بسته کمکی به یونان اختصاص دادند (به همراه دستکم چند صد میلیاردی که در راه است) و با توجه به تریلیون دلارهایی که آمریکا صرف جنگ در افغانستان کرد، نتایج تاکنون در حدود میانه ای قرار گرفته است. به سختی می توان گفت این دو کشور نسبت به یک دهه اخیر به شرایط بهتری دست یافته اند.
فرارو- تمام تلاش ها در دو کشور یونان و افغانستان بیهوده می ماند مگراینکه کسانی که آنها را رهبری می کنند منافع شخصی خود را کنار بگذارند.
به گزارش سرویس بین الملل فرارو به نقل از الجزیره، بسیاری از مقامات آمریکا همواره اروپائیان را در مورد اشتباهات که در قبال یونان مرتکب شده اند، سرزنش می کنند. اما مسئله اینجا است که آمریکا هم عملکرد بهتری در حوزه ویژه خود یعنی افغانستان نداشته است. در حال حاضر مسائل بسیاری در سطح جهانی وجود دارد که با سرزنش هایی همراه است اما در نهایت هیچ منطقه ای جز این دو کشور بیشترین توجهات را به خود جلب نکرده اند.
تشابهات میان یونان (از چشم انداز اروپایی) و افغانستان (از چشم انداز آمریکایی) شگفت آور و عجیب است. پرداختن به مسائل هر دو کشور بسیار هزینه بر بوده و زمان فوق العاده زیادی از تصمیم گیرندگان در بروکسل و واشنگتن گرفته است و هر دو تیتر خبرهای جهانی را برای مدت زیادی به خود اختصاص داده اند.
با این حال با توجه به مداخله و حضور پررنگ اروپا و آمریکا در مسائل این دو کشور، بیش از هر زمان دیگری انتظار می رود بخش عمده تلاش های صورت گرفته هیچ نتیجه ای در پی نداشته باشند. یکی از اساسی ترین دلایل این موقعیت ناامیدکننده، رهبران سیاسی یونان و افغانستان هستند که عمدتاً مشغول تامین منافع شخصی خود هستند. در هر دو کشور فساد بیداد می کند و تمایل عمومی در میان نجبگان بر کمک گرفتن از خارجی ها متمرکز شده است.
به همین دلیل است که سوالاتی که این روزها در اروپا و آمریکا به شکل برجسته ای مطرح می شوند در مورد سودمند بودن سرمایه گذاری و خطرپذیری مقامات است.
یونان اول ژانویه سال 2001 به ارز واحد اروپایی- یورو- پیوست؛ دقیقاً 9 ماه پیش از آنکه حادثه 11 سپتامبر، افغانستان را به مرکز توجه آمریکا تبدیل کند. مقامات اروپایی و آمریکایی از همان زمان با امید بسیار تلاش های خود برای بازسازی و شکل دهی جدید به یونان و افغانستان را آغاز کردند. انتظار عمومی بر این بود که درگیری آمریکا و اروپا در مسائل این دو کشور از طریق مدرن سازی اقتصاد، علوم و سیاست، به ترمیم شرایط یونان و افغانستانی که به شدت با مشکل روبرو بودند، کمک کند.
با این حال، با توجه به صدها میلیارد یورویی که اروپائیان در قالب بسته کمکی به یونان اختصاص دادند (به همراه دستکم چند صد میلیاردی که در راه است) و با توجه به تریلیون دلارهایی که آمریکا صرف جنگ در افغانستان کرد، نتایج تاکنون در حدود میانه ای قرار گرفته است. به سختی می توان گفت این دو کشور نسبت به یک دهه اخیر به شرایط بهتری دست یافته اند.
حال مقامات اروپایی و آمریکایی از آن جهت به شدت سزاوار سرزنش هستند که طی دوره های حساسی که خود را به شدت درگیر مسائل این دو کشور می دانستند، از مسائل مهمتری غافل مانده اند.
متاسفانه رفتار مقامات اروپا با یونان زمانیکه به ارز یورو پیوست، یادآور همان رفتاری بود که آمریکا پس از خروج اتحاد جماهیر شوروی در سال 1989 در قبال افغانستان پیش گرفت. حضور در این کشور در بهترین شرایط یک بی مبالاتی تمام بود. زخم های یونان نیز بار دیگر چرک کرده اند و تنها تفاوت موجود با گذشته حجم پول بیشتری است که این روزها وارد این کشور می شود.
سیاست فساد
اختلافات قبیله ای افغانستان آنقدر عمیق اند که حل و فصل شان به نظر غیرممکن می رسد. اقتصاد این کشور تا جائی که وابسته به تولید تریاک نباشد، به شدت به جریان کمک های مالی آمریکا متکی است. ضمن اینکه همسایه مرزی این کشور حمایت چندانی از امیدهای مبهم آمریکا برای ساختن یک «افغانستان جدید» نمی کند.
با این حال سیاست مداران ارشد و وزرای کابینه افغانستان زمانیکه با حجمی از کمک مالی برای بازسازی کشور روبرو می شوند، تمام پول موجود را می خواهند. رویکرد مخرب آنها در استفاده از روابط خانوادگی برای رسیدن به مقاصد شخصی، درست از عالی رتبه ترین مقام یعنی حامد کرزای، رئیس جمهوری این کشور آغاز می شود. اما کرزای و قبیله اش تنها یکی از مراکزی هستند که منافع شخصی خود را بر منافع ملت ارجح می دانند.
نوع فساد دولتمردان یونانی از نوع دیگری است؛ در یونان اینطور نیست که بخش عمده سیاست مداران ارشد فاسد باشند. عدم توانایی آنها (یا عدم تمایل شان) برای پایان دادن به فساد شایعی که سراسر جامعه را فراگرفته و از سوی دیگر عدم جلوگیری از فرار مالیاتی ثروتمندان، تمام سیستم را فاسد کرده است.
با این حال نتیجه نهایی، یکی است. علیرغم ورود جریان میلیاردی پول – چه از طریق کمک مالی (مانند افغانستان) چه جریان های سرمایه (مانند یونان)- قدرت های سیاسی دو کشور بخش اندکی از این پول را صرف بازسازی کشورشان کرده اند.
در نتیجه حال آمریکایی ها و اروپایی ها به لفاظی های سورئالیست متوسل شده اند. مقامات اروپایی همچنان مدعی هستند که یونان در بازپرداخت بدهی های خود قصور نخواهد کرد. در سوی دیگر، پس از آنکه لئون پانتا، وزیر دفاع آمریکا طی سفر دسامبر خود به افغانستان مدعی شد که در حال پیروزی هستند، بیانیه های مقامات آمریکایی مملو از اظهاراتی مانند «روند در حال پیشرفت»، «انجام تعهدات» و «دستیابی به اهداف» شد.
با این حال، در هر دو مورد یک ارزیابی واقع گرایانه هنوز هم به شدت دور از دسترس به نظر می رسد.