بعد از 40 سال، با دستور دونالد ترامپ، حکم اعدام برای «جنایتهای بسیار شنیع» به آمریکا برگشت.
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۴۱۴۰ مطلب
بعد از 40 سال، با دستور دونالد ترامپ، حکم اعدام برای «جنایتهای بسیار شنیع» به آمریکا برگشت.
در شعار «اول آمریکا»ی دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، در سیاست خارجی، اسرائیل استثنا به نظر میرسد. حمایت آمریکا از اسرائیل حتی زمانی که سیاستهایش با منافع ایالات متحده یا ترجیحات شخصی خود رئیسجمهور همخوانی ندارد، قطع نمیشود.
چرخش تازهٔ ترامپ در قبال جنگ اوکراین، بیش از آنکه نشانهٔ تغییر واقعی سیاست باشد، ابزاری برای واگذاری بار تشدید درگیری به اروپا است. این تغییر محصول کارزار نفوذی کییف و متحدان اروپایی در واشنگتن است تا ترامپ را از فشار بر زلنسکی واداشته و به سمت حمایت لفظی از ادامه جنگ سوق دهند. در عمل، او همچنان سیاست «اول آمریکا» و پرهیز از مداخله مستقیم را حفظ کرده و صرفاً نقش فروشندهٔ سلاح را برعهده میگیرد؛ راهبردی پرریسک که ریسک تشدید تنش و سوءمحاسبه میان ناتو و روسیه را بالا میبرد.
در واکنش به تهدید ترامپ که این افراد را «تحریککنندگان حرفهای و آنارشیستها» خواند؛ شهردار پورتلند، در بیانیهای گفت: «من هم مانند دیگر شهرداران در سراسر کشور، نه خواستار مداخله فدرال شدهام و نه نیازی به آن دارم.»
این گزارش نشان میدهد چگونه اسرائیل در دوران دونالد ترامپ، استثنای سیاست «اول آمریکا» بوده و از شبکهای کمنظیر از هواداران، رسانهها و کنگره برای پیشبرد اهدافش بهره برده است. نتانیاهو با بازی بر روحیه خودشیفته ترامپ، حمایت او را در لحظههای حساس از جمله علیه ایران جلب کرد. اما دمدمیمزاجی ترامپ، نارضایتی پایگاه ماگا و کاهش محبوبیت اسرائیل در افکار عمومی آمریکا میتواند این رابطه را متزلزل و بازدارندگی تلآویو را با خطر فرسایش و انزوا مواجه سازد.
ایران در آستانه فعالسازی تحریمهای «ماشه» قرار گرفته؛ سازوکاری که بازگشت محدودیتهای تعلیقشدهٔ یک دهه پیش را ممکن میکند. اروپا تهران را به نقض تعهدات برجامی متهم کرده و بهدنبال افزایش فشارهاست، اما هشدارها از عقبنشینی بیشتر ایران از نظارتهای بینالمللی و تشدید شکاف با غرب حکایت دارد. تحریمهای جدید گرچه اثر اقتصادی محدودی نسبت به فشارهای آمریکا دارند، میتوانند مذاکرات هستهای و همکاری با آژانس را به خطر اندازند. همزمان، برنامه هستهای ایران پس از حملات اسرائیل و آمریکا در هالهای از…
توافق دفاع مشترک ۱۷ سپتامبر میان عربستان و پاکستان، در سایه حمله اسرائیل به قطر، نشانه دگرگونی جدی در نظم امنیتی خلیج فارس است. این پیمان هر حمله به یکی از دو کشور را حمله به هر دو تلقی میکند، اما پرسش درباره شمول بازدارندگی هستهای پاکستان همچنان بیپاسخ مانده است. کاهش اعتماد ریاض به چتر امنیتی آمریکا، تعمیق همکاری نظامی و مالی با اسلامآباد، احتمال اعزام گستردهتر نیروهای پاکستانی و پیامدهای بازدارنده و پرریسک این اتحاد، الگوی جدیدی از امنیت منطقهای را ترسیم میکند.
ترامپ با انتشار پستی، توصیههایی پزشکی را خطاب به زنان باردار منتشر کرد.
یک مرکز خرید در بانکوک با نصب نسخهای طنزآمیز از «کوه راشمور» با چهرههای ترامپ، پوتین، شی و کیم نگاهها را به خود جلب کرده است.
حمله هوایی اسرائیل به دوحه در ۹ سپتامبر، نقطه عطفی در تنشهای خلیج فارس بود که هم قواعد نانوشته امنیتی منطقه را شکست و هم قطر را از جایگاه میانجی خارج کرد. این اقدام، اسرائیل را در نگاه کشورهای عربی به «تهدید مستقیم» تبدیل ساخت و شورای همکاری خلیج فارس را به سمت فعالسازی سازوکار دفاع مشترک کشاند. در پی آن، پیمانهای دفاعی تازه با آمریکا و پاکستان شکل گرفت و اجماعی کمسابقه در جهان عرب علیه تلآویو پدید آمد؛ اجماعی که آینده توافقات ابراهیم و نظم منطقه را مبهم کرده است.