کسانی که از پیروزی ممدانی «ذوقزده» هستند، درواقع از شکست ایدههای خودشان «خوشحال» هستند: او نماد سیاستی است که بر گفتوگو، برابری و حقوق مدنی تأکید دارد، نه بر تبعیض، حذف و کنترل اجتماعی.
۲۵۶ مطلب
کسانی که از پیروزی ممدانی «ذوقزده» هستند، درواقع از شکست ایدههای خودشان «خوشحال» هستند: او نماد سیاستی است که بر گفتوگو، برابری و حقوق مدنی تأکید دارد، نه بر تبعیض، حذف و کنترل اجتماعی.
یک فعال سیاسی اصلاح طلب گفت: من بر این باورم که حاکمیت باید موضع خود را در مقابل تندروها برای یک بار هم که شده مشخص کند و در برابر این رفتارها مقابله کند و علیه این رفتارها موضع بگیرد چراکه میخواهند زمینه را فراهم کنند برای گام هایی که منتهی به خشونت اجتماعی میشود و در نهایت زمینه را فراهم می کنند برای اینکه بتوانند خواسته خودشان را محقق کنند.
سوال اینجاست که اگر بر اساس منافع و مصالح ملی خوب است که اظهاراتی مطرح نشود تا امور کشور و برنامهریزیهای راهبردی پیش برود، چرا به رغم سکوت یک طرف، طرف دیگر به حملههای خود ادامه میدهد؟
اتحاد ملی فقط مختص ایام جنگ نیست بلکه باید تبدیل به سلوک داخلی سیاسیون شود.
این اظهارنظرها معمولاً در کنش و واکنشهای سیاستمداران نسبت به یکدیگر مطرح و سپس در سطح رسانهها و شبکههای اجتماعی فراموش میشود. اما اثر خود را بر جامعه میگذارد.
علی لاریجانی در بخشی از سخنانش که هفتم آبانماه در دیدار با برخی از اصحاب علوم انسانی مطرح کرده، هشدار داد: «برخی از زعمای سیاسی کشور هنوز حساسیت و خطیربودن موقعیت فعلی را درک نکردهاند و بهراحتی با یکدیگر جدال میکنند. این موقف نیازمند گذشت و بزرگواری است. نمیگویم حق ندارند، اما گذشت زمانی معنا دارد که حقی وجود داشته باشد».
علی لاریجانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی کشور از کنشگران سیاسی، احزاب و گروهها خواست با درک شرایط حساس کشور از ایجاد حاشیههای غیر ضروری پرهیز کنند
فعال سیاسی با بیان اینکه «قدرت لذت تولید میکند»، گفت: تندروها دوست ندارند این حلاوت از زیر دندانشان خارج شود. به نظر من، اینها حاضر نیستند حتی یک لحظه سکوت علی بن ابیطالب (ع) را به خاطر حفظ اسلام انجام دهند.
جماعت تندرو وقتی پای روسیه وسط میآید، با گامهایی بلند از وقایع تاریخی میگذرند، درحالیکه اگر وقایع تاریخی قرار است یگانه راهنمای ما در ریلگذاری سیاست خارجی باشد، همه این رخدادها باید مد نظر قرار بگیرد و ضربههای روسیه به ایران کم از دشمنیهای آمریکا ندارد.
مقایسه دوره اصلاحات با قبل و بعدش در یک سرمقاله نمیگنجد ولی ریشه این حد از تفاوت آشکار در کجاست؟ در بازگشت به مردم و احترام گذاشتن به آزادی، علم، عقلانیت، حاکمیت قانون، قانونی متناسب با خواست مردم، پرهیز از ارادهگرایی پوچ، پرهیز از حذف دیگران، تاکید بر مشارکت عمومی و نخبگان و...