سقوط بشار اسد و قدرتگیری هیئت تحریر الشام، تغییرات ژئوپلیتیکی عمدهای در خاورمیانه ایجاد کرده و نگرانیهایی درباره بیثباتی منطقهای، ظهور مجدد افراطگرایی و سرایت بحران به کشورهای همسایه برانگیخته است. کشورهای عربی با احتیاط به این تحولات واکنش نشان داده و خواستار گذار سیاسی منظم مطابق با قطعنامه ۲۲۵۴ سازمان ملل شدهاند.
فرارو– جورجیو کافیرو، کارشناس ارشد مسائل بین الملل موسسه خاورمیانه
به گزارش فرارو به نقل از نیو عرب، برای سالها، بسیاری از تحلیلگران به اشتباه از «پیروزی» بشار اسد در جنگ داخلی سوریه سخن میگفتند، اما واقعیت این بود که نظام بشار اسد تنها توانسته بود بهسختی در این درگیریها بقا پیدا کند. جنگی که از سال ۲۰۲۰ در وضعیت رکود قرار گرفته بود، در نهایت ضعف عمیق ساختاری دولت سوریه را آشکار کرد.
حمله برقآسای گروه هیئت تحریر الشام که از ۲۷ نوامبر با حمایت گروههای مسلح دیگر آغاز شد، ظرف کمتر از دو هفته، در ۸ دسامبر، به سقوط نظام اسد انجامید. ارتش عربی سوریه به سرعت عقبنشینی کرد و ناتوانی خود را در مقاومت نشان داد، موضوعی که حاصل سالها جنگ فرسایشی، تحریمهای غربی و نارضایتی عمومی از حکومت اسد بود.
تسلط سریع هیئت تحریرالشام و دیگر گروههای مخالف بر بخش عمدهای از خاک سوریه به وضوح وابستگی شدید دمشق به متحدانش، بهویژه ایران و روسیه، را برجسته کرد. بدون این حمایتها، نظام اسد هیچ شانسی برای حفظ قدرت نداشت. پایان ۵۴ سال حکومت خانواده اسد و ۶۱ سال سلطه حزب بعث در سوریه، فصلی تازه در تاریخ این کشور رقم زده است.
تأثیرات این تحول، که بهتدریج در سراسر خاورمیانه آشکار خواهد شد، معادلات سیاسی و امنیتی منطقه را نیز تحتالشعاع قرار میدهد. در حالی که بسیاری از سوریها، چه در داخل کشور و چه در دیاسپورا، سقوط نظام بشار اسد را جشن گرفتهاند، اما رویکرد دولتهای عربی به این تحول یکدست نیست.
پایان حکومت اسد در سوریه موجی از واکنشهای محتاطانه را در میان کشورهای عربی به همراه داشته است. این کشورها، هرچند در گذشته با نظام اسد مشکلات متعددی داشتند، اکنون بیش از هر چیز نگران پیامدهای احتمالی این تغییر بر منافع منطقهای خود هستند. بازیگران منطقهای، از جمله کشورهای عربی، با احتیاط تحولات پس از سقوط اسد را زیر نظر دارند. هیئت تحریر الشام به عنوان قدرت جدید در دمشق، در کانون توجه قرار گرفته است. کشورهای عربی منتظر خواهند ماند تا رفتار این گروه و تعهدات آن به ثبات و حقوق اقلیتها را ارزیابی کنند.
باربارا اسلاوین، پژوهشگر مرکز استیمسون، در مصاحبهای با نیو عرب تأکید کرد: «کشورها به دقت نظارهگر خواهند بود که آیا هیئت تحریرالشام به وعدههای خود برای عدم هدف قرار دادن اقلیتها و جلوگیری از انتقامجویی علیه مقامات پیشین عمل میکند یا خیر. همچنین اینکه آیا این گروه از دولت انتقالی ائتلافی حمایت خواهد کرد یا خیر، نقشی کلیدی در تصمیمگیریهای آینده خواهد داشت.»
دولتهای عربی تلاش دارند با اتخاذ رویکردی مثبت، اما محتاطانه، روابط خود را با مقامات جدید دمشق شکل دهند. برخی از اعضای شورای همکاری خلیج فارس، مصر، عراق و اردن از پیش با هیئت تحریر الشام در ارتباط بودهاند. عراق، به عنوان یکی از حامیان پیشین دولت اسد، در پیامی به هیئت تحریرالشام تأکید کرده که در امور داخلی سوریه مداخله نخواهد کرد، اما هشدار داده که هرگونه برخورد نادرست با اقلیتها ممکن است تأثیرات منفی بر وضعیت داخلی عراق داشته باشد.
مارکو کارنلوس، سفیر پیشین ایتالیا در عراق، این تغییر را یکی از مهمترین تحولات ژئوپلیتیک خاورمیانه از زمان توافق سایکس-پیکو میداند. او در مصاحبهای با نیو عرب پیشبینی کرد که واکنش کشورهای عربی به این تحول، یکپارچه نخواهد بود. کارنلوس توضیح داد: «کشورهایی نظیر عراق و الجزایر با احتیاط بیشتری پیش خواهند رفت، در حالی که پادشاهیهای خلیج فارس که از نفوذ ایران در منطقه نگران هستند، ممکن است این تحول را فرصتی برای کاهش فشار محور مقاومت بدانند.»
کشورهای عربی باید با دقت به این واقعیت توجه کنند که منطقه خاورمیانه اکنون تحت نفوذ سه قدرت اصلی قرار گرفته است: اسرائیل، ترکیه و ایران. این نکته را مارکو کارنلوس، دیپلمات پیشین ایتالیایی، مطرح کرده و تأکید کرده است که هیچیک از این قدرتها عرب نیستند. او گفته است که این تغییر باید برای هر رهبر عربی که به آینده جهان عرب اهمیت میدهد، مایه تأمل باشد.
در همین حال، کشورهای عربی همچون بحرین، مصر، عربستان سعودی و امارات متحده عربی در سالهای اخیر تلاشهای دیپلماتیکی را برای تقویت موقعیت دولت بشار اسد آغاز کردهاند. ابوظبی از دسامبر ۲۰۱۸، با عادیسازی روابط با دمشق، نقش پیشگامی در این روند ایفا کرده است.
جهان عرب طی این سالها بهسوی بازسازی اعتبار اسد بهعنوان یک رئیسجمهور مشروع حرکت کرده است. بازگشت سوریه به اتحادیه عرب در ماه مه ۲۰۲۳، سفرهای اسد به اغلب کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس (بهجز کویت و قطر) از مارس ۲۰۲۲ و دیدارهای متعدد مقامات بلندپایه عربی از دمشق، گواهی بر این روند است.
اکنون دولتهای عربی باید با واقعیتهای جدیدی که در سوریه پدید آمده است، روبهرو شوند و در سیاستهای خارجی خود بازنگری کنند. یکی از مهمترین نگرانیهای مقامات در پایتختهایی، چون ابوظبی، قاهره و ریاض، افزایش جسارت و قدرت گروههای اسلامگرا و جهادی در منطقه بهواسطه قدرتگیری ائتلاف تحت رهبری هیئت تحریر الشام در سوریه است.
رهبری امارات و دیگر کشورهای عربی، که اسلام سیاسی را تهدیدی جدی برای ثبات منطقه میدانند، همواره تلاش کردهاند نفوذ این گروهها را محدود کنند. اما اکنون، مسئولیتپذیری هیئت تحریرالشام—سازمانی که ریشه در القاعده دارد—در کشوری با جایگاه تاریخی و استراتژیک در جهان عرب، چالشی تازه و عمیق برای این دولتها محسوب میشود. الئونورا آردماگنی پژوهشگر ارشد مؤسسه مطالعات سیاسی بینالمللی ایتالیا در گفتوگویی با نیو عرب تأکید کرده است که امارات متحده عربی نگران آینده سوریه است و خطرات ناشی از قدرتگیری بازیگران مسلح غیردولتی را بهدقت زیر نظر دارد. این نگرانی، برآیند تحولی است که میتواند توازن قدرت منطقهای را تغییر داده و زمینهساز تنشهای جدیدی شود.
مارکو کارنلوس، دیپلمات پیشین ایتالیایی، در پاسخ به این پرسش که سقوط اسد و قدرتگیری ائتلاف هیئت تحریر الشام چه پیامدی برای گروههای اسلامگرا و جهادی خواهد داشت، گفت: «این تحول، به احتمال زیاد اعتمادبهنفس بزرگی برای این گروهها ایجاد میکند، مشابه آنچه در پیروزی جهادیها علیه شوروی در افغانستان شاهد بودیم.»
دولتهای عربی بهوضوح تمایلی ندارند تحولات سوریه به شکلی پیش رود که منافع آنها را تهدید کند. هرگونه تحولاتی که بتواند الگویی برای تغییرات سریع و انقلابی در دیگر نقاط منطقه باشد، نگرانی جدی برای این کشورها، که طرفدار اصلاحات تدریجی هستند، ایجاد میکند. آنها میخواهند از بیثباتیهای ناگهانی که نظم سیاسی منطقه را مختل میکند، اجتناب کنند.
با وجود چالشهای ایدئولوژیک و فکری که دولت احتمالی تحت رهبری هیئت تحریرالشام برای کشورهایی مانند مصر، عربستان سعودی و امارات متحده عربی ایجاد خواهد کرد، این کشورها ممکن است مجبور شوند راههایی برای مدیریت روابط با چنین دولتی بیابند. همانطور که سارا لیا ویتسون، مدیر اجرایی سازمان دموکراسی برای جهان عرب اشاره کرده است: «کشورهای عربی تلاش خواهند کرد هیئت تحریرالشام را مهار کرده و ائتلافهایی با دولتی تحت رهبری آن ایجاد کنند، به امید اینکه این روابط سازگار با منافعشان باشد.»
باربارا اسلاوین نیز به یکی از نگرانیهای اصلی این دولتها پرداخته و گفته است: «یک شورش موفق به رهبری اسلامگرایان میتواند جهادیها را در دیگر کشورها جسورتر کند و همچنین توجهها را به نقض حقوق بشر در دیگر رژیمهای استبدادی عرب جلب کند.» کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس و دیگر دولتهای عربی نگران آن هستند که سقوط بشار اسد و قدرتگیری هیئت تحریر الشام به موج جدیدی از بیثباتی در خاورمیانه منجر شود. تجربه گذشته نشان داده است که درگیریهای منطقهای بهسرعت به کشورهای همجوار سرایت میکنند. جنگ ۱۴ ماهه غزه نمونهای روشن از این واقعیت بود که پیامدهای آن به دیگر بخشهای منطقه نیز گسترش یافت. رهبران عرب بهشدت نگران هستند که آشفتگیهای سوریه به لبنان، اردن، عراق یا حتی کشورهای حوزه خلیج فارس منتقل شود.
اقدامات نظامی اسرائیل پس از سقوط بشار اسد موجی از نگرانی و محکومیت را در میان کشورهای عربی برانگیخته است. در سه روز نخست این تحولات، ارتش اسرائیل بیش از ۳۵۰ حمله هوایی در سراسر سوریه انجام داد و تأسیسات نظامی متعددی را هدف قرار داد. همزمان، نیروهای اسرائیلی به گسترش کنترل خود بر مناطق بلندیهای اشغالی جولان پرداختند و ادعا کردند که نیازهای امنیتی، گسترش منطقه حائل را ایجاب کرده است.
در این میان، گزارشهایی مبنی بر پیشروی نیروهای اسرائیلی تا فاصله ۱۶ مایلی دمشق منتشر شد. اگرچه سخنگوی ارتش اسرائیل این اتهام را رد کرد و اعلام داشت که نیروهای اسرائیلی وارد مناطق خارج از جولان اشغالی نشدهاند، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، در ویدیویی در شبکه ایکس تأیید کرد که عملیاتی فراتر از منطقه حائل انجام شده است.
واکنشها به این تحولات در میان کشورهای عربی شدید بود. اتحادیه عرب در بیانیهای، اقدامات اسرائیل را محکوم کرد و آن را «تلاش غیرقانونی برای بهرهبرداری از تحولات داخلی سوریه» دانست. این بیانیه همچنین نسبت به تلاشهای اسرائیل برای تصاحب اراضی بیشتر در جولان و بیاعتبار کردن توافقنامه جدایی نیروها در سال ۱۹۷۴ هشدار داد.
عربستان سعودی نیز این اقدامات را محکوم کرده و تأکید کرد که چنین تحرکاتی «فرصتهای بازگشت امنیت به سوریه را از بین میبرد.» وزارت خارجه امارات متحده عربی با اعلام حمایت از «وحدت، حاکمیت و تمامیت ارضی سوریه»، به شدت از تحرکات اسرائیل انتقاد کرد. قطر نیز تجاوز اسرائیل را «تحولی خطرناک و نقض آشکار قوانین بینالمللی» خواند. واکنشهای مشابهی از سوی مصر، عراق، عمان و دیگر کشورهای عربی نیز صادر شد که همگی بر تهدید جدی این اقدامات برای ثبات منطقه تأکید داشتند.
سقوط بشار اسد خلأ قدرتی ایجاد کرده که نگرانیها درباره بهرهبرداری گروههای افراطی نظیر داعش (IS) از آن را افزایش داده است. وجود انبوه تسلیحات در سوریه، از جمله سلاحهای شیمیایی، سامانههای پیشرفته پدافند هوایی و سایر تجهیزات نظامی، به چالشهای امنیتی جدی برای منطقه دامن زده است. این چالشها، در کنار بیثباتی سیاسی، ضرورت واکنش سریع و هماهنگ منطقهای و بینالمللی را برجسته میکند.
دکتر فدریکا فاسانوتی، پژوهشگر ارشد موسسه مطالعات سیاسی بین المللی ایتالیا در گفتوگو با نیو عرب گفت: «هر چند هیئت تحریر الشام تلاش کرده خود را از گذشته جهادیاش جدا کند، نباید فراموش کرد که این گروه از القاعده برخاسته است. همچنین، سرنوشت تسلیحات رژیم اسد، سامانههای پدافند هوایی روسیه و حتی بقایای برنامه هستهای سوریه همچنان مبهم است. اگر در منطقهای نزدیک به سوریه زندگی میکردم، دلواپس آینده بودم»
سارا لیا ویتسون، مدیر اجرایی سازمان دموکراسی برای جهان عرب نیز با اشاره به شرایط حساس سوریه تأکید کرد: «این کشور در مرحلهای خطرناک قرار دارد. جامعه بینالمللی باید برای بازگرداندن صلح و امنیت تلاش کند، از جوامع آسیبپذیر، بهویژه کسانی که به حمایت از اسد متهم شدهاند، محافظت نماید و زیرساختهای کلیدی حکمرانی در سوریه را حفظ کند.»
در واکنش به این شرایط بحرانی، پنج کشور عربی – مصر، عراق، اردن، قطر و عربستان سعودی – به همراه ایران، ترکیه و روسیه بیانیهای مشترک صادر کردند و خواستار گذار سیاسی منظم در سوریه شدند. این درخواست مطابق با قطعنامه ۲۲۵۴ شورای امنیت سازمان ملل است که در دسامبر ۲۰۱۵ تصویب شد و بر ایجاد روندی سیاسی با مشارکت تمام گروههای سوری تأکید دارد.
سقوط بشار اسد معادلات قدرت در سوریه و منطقه را دستخوش تغییرات اساسی کرده است. النوئرا آردماگنی، پژوهشگر ارشد موسسه مطالعات سیاسی بینالمللی ایتالیا در واکنش به بیانیه مشترک کشورهای عربی و منطقهای درباره آینده سوریه، اظهار داشت: «این بیانیه نشان میدهد که کشورهای عربی مانند قطر، عربستان سعودی و امارات متحده عربی مصمم هستند تا در شکلدهی به نظم جدید سوریه نقشی محوری ایفا کنند. این تلاشها میتواند نقش برجسته ایران در سوریه را کمرنگ کند، اما حذف کامل تهران از معادلات قدرت در این کشور بعید به نظر میرسد.»
وی افزود: «کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس، پیش از هر چیز، به دنبال ثبات منطقهای هستند و ادامه روند کاهش تنش در خلیج فارس را بهعنوان اولویتی کلیدی دنبال میکنند. این امر ایجاب میکند که آنها حتی در یک سوریه پس از اسد نیز تعاملاتی با ایران داشته باشند.»
فریال سعید، دیپلمات ارشد پیشین آمریکا، سقوط اسد را «زلزلهای ژئوپلیتیک در خاورمیانه» توصیف کرد و توضیح داد: «شکافهای عمیق فرقهای، قومی و منطقهای در سوریه، به همراه خطر خلأ قدرت، ظهور مجدد افراطگرایی و پیامدهای احتمالی آن برای کشورهای همسایه، نگرانی اصلی کشورهای عربی است. آنها میخواهند از سرایت این آشفتگی به لبنان، عراق، اردن و حتی خود کشورهای حوزه خلیج فارس جلوگیری کنند.»
سعید همچنین بر اهمیت موفقیت گذار سیاسی در سوریه، تحت نظارت سازمان ملل، تأکید کرد و گفت: «اگر این روند بهدرستی مدیریت شود، میتواند به تشکیل یک دولت مشروع و فراگیر منجر شود که هم خطر بازگشت درگیریها را کاهش میدهد و هم به ثبات منطقهای کمک میکند. اما توازن میان مدیریت نگرانیهای امنیتی و تحقق منافع سیاسی، چالشی اساسی برای کشورهای عربی خواهد بود.»