آتشبس میان لبنان و اسرائیل، اقدامی دیرهنگام، اما ضروری است که تحت مدیریت دولت بایدن و با تلاشهای دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به نتیجه رسید. با وجود تعهد رژیم صهیونیستی به خروج از خاک لبنان طی ۶۰ روز، ادامه حضور نظامی آن در این بازه زمانی، خطر تشدید درگیریها را افزایش میدهد.
فرارو- تریتا پارسی کارشناس ارشد مسائل خاورمیانه اندیشکده کوئینسی.
به گزارش فرارو به نقل از نشریه ریسپانسیبل استیت کرفت، آتشبسی که به بمباران بیامان لبنان توسط اسرائیل پایان دهد، اقدامی شایسته و البته دیرهنگام است. با این حال، با در نظر گرفتن اینکه اسرائیل طبق این توافق ۶۰ روز فرصت دارد تا از خاک لبنان خارج شود، همچنان مشخص نیست که این توافق تا چه اندازه موثر خواهد بود. حضور نیروهای اسرائیلی در خاک لبنان تا زمان عقبنشینی کامل، همچنان خطر ازسرگیری درگیریها را – چه بهصورت عمدی و چه ناخواسته – بهشدت افزایش میدهد.
اگر دولت بایدن از نفوذ و اهرمهای موجود خود استفاده کرده و منافع ایالات متحده را در اولویت قرار میداد، این درگیری به چنین ابعادی نمیرسید. جالب و البته طنزآمیز این است که هرچند این توافق تحت مدیریت تیم بایدن حاصل شده، اما به نظر میرسد که طرفهای درگیر بیش از هر چیز تحت تاثیر تمایل آشکار دونالد ترامپ برای پایان دادن به جنگ پیش از آغاز دوران ریاست جمهوریاش در ژانویه، با این توافق موافقت کردهاند.
نقش دیپلماسی در آتشبس: آیا ایران به دنبال پیام سیاسی به واشنگتن است؟
برخلاف فضای مثبتی که جو بایدن در کنفرانس مطبوعاتی امروز به توافق نسبت داده، محتوای توافق به نظر میرسد متوازنتر و واقعبینانهتر باشد. بر اساس این توافق، اسرائیل و حزبالله هر دو متعهد شدهاند که از هرگونه اقدام تهاجمی علیه یکدیگر خودداری کنند، در حالی که حق هر دو طرف – اسرائیل و لبنان – برای استفاده از نیروی نظامی در دفاع از خود به رسمیت شناخته شده است.
این توافق همچنین دولت لبنان – که حزبالله بخشی از آن محسوب میشود – را موظف کرده است نظارت و کنترل کامل بر هرگونه فروش، تأمین یا تولید تسلیحات و مواد مرتبط با آن را بر عهده بگیرد. علاوه بر این، یک کمیته مشترک که مورد تأیید هر دو طرف – اسرائیل و لبنان – است، برای نظارت بر اجرای توافق و کمک به تضمین تعهدات تشکیل شده است.
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل که از سوی دیوان کیفری بینالمللی به اتهام جنایات جنگی تحت تعقیب است، با ادعای پیروزی تلاش کرده است چهرهای موفق از خود نشان دهد. بخشی از این ادعا ممکن است به واقعیت نزدیک باشد، چرا که حزبالله در بخشی از مواضع خود، از جمله امتناع از جدا کردن غزه از لبنان، عقبنشینی کرده است. با این حال، وعده نتانیاهو مبنی بر نابودی کامل حزبالله، بهوضوح محقق نشده است. اگرچه قدرت حزبالله کاهش یافته، اما این گروه همچنان توانایی خود را برای حمله به اسرائیل از جمله نفوذ به سامانههای دفاع هوایی، حفظ کرده است. تنها در روز یکشنبه، بیش از ۲۵۰ موشک و پرتابه به سمت سرزمینهای اشغالی شلیک شدند.
توانمندی حزبالله در وارد آوردن ضربات سنگین به اسرائیل، یکی از عوامل اصلی بود که نتانیاهو را به پذیرش آتشبس وادار کرد. شکست کارزار نتانیاهو علیه حزبالله نشان میدهد که اگر او موفقیت بیشتری در این جنگ به دست آورده بود، احتمالاً تمایلی به توقف درگیریها نداشت. از سوی دیگر، گزارشها نشان میدهد که جمهوری اسلامی ایران، حزبالله را ترغیب کرده تا با آتشبس موافقت کند، حتی اگر این تصمیم با برخی مواضع پیشین حزبالله در تضاد باشد. این رویکرد ایران نشاندهنده تلاش برای مدیریت تنشها در منطقه و تمرکز بر اولویتهای داخلی است. در حالی که جنگ با اسرائیل ادامه دارد، زمان بندی این جنگ به نفع اسرائیل است نه ایران.
علاوه بر این، تهران ممکن است پذیرش آتشبس را بهعنوان نوعی پیام دیپلماتیک به دولت ترامپ قلمداد کرده باشد. این اقدام میتواند نشانهای از توانایی ایران در مدیریت تنشها و کاهش بحرانهای منطقهای باشد، در حالی که به جای بازگشت به وضعیت تنشهای شدیدتر میان تهران و واشنگتن، تمایل خود را برای مذاکرات سازنده و دستیابی به توافق احتمالی با دولت ترامپ نشان دهد.