bato-adv
کد خبر: ۷۶۱۳۸۰
پنج کارشناس انستیتوی خاورمیانه تاثیر ترور هنیه بر تحولات منطقه را ارزیابی کردند

اکنون خاورمیانه نزدیک‌تر از هر زمانی دیگری به جنگی تمام عیار است

اکنون خاورمیانه نزدیک‌تر از هر زمانی دیگری به جنگی تمام عیار است
دولت بایدن نه می‌تواند انگیزه‌ای برای منصرف کردن ایران و گروه‌های منطقه از پاسخ ایجاد کند و نه به نظر می‌رسد قادر به جلوگیری از رفتار‌های اسرائیل می‌باشد. پس از گذشت ده ماه از جنگ اسرائیل علیه غزه دولت آمریکا کنترل خود را بر متحدش از دست داده و مخالفان اش نیز دیگر از آن کشور نمی‌ترسند. در نتیجه، واشنگتن تنها تاثیر محدودی بر محاسبات افزایش هزینه و فایده طرفین درگیر دارد.
تاریخ انتشار: ۱۲:۳۳ - ۱۸ مرداد ۱۴۰۳

فرارو- پنج تن از کارشناسان و تحلیلگران انستیتو خاورمیانه به تحلیل تاثیر ترور اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی حماس در تهران و واکنش‌های احتمالی ایران و متحدان اش بر تحولات منطقه پرداخته اند:

آمریکا کنترل خود را بر متحدش اسرائیل از دست داده است

راندا اسلیم؛ کارشناس ارشد انستیتو خاورمیانه و مدیر برنامه حل تعارض و دیپلماسی محرمانه

به گزارش فرارو به نقل از انستیتو خاورمیانه، ماهیت ترور "فواد شکر" فرمانده حزب الله لبنان و "اسماعیل هنیه" رهبر حماس پاسخ تلافی جویانه را تضمین کرده است. در حالی که زمان و شکل آن انتقام‌گیری هنوز مشخص نیست احتمالا همه جناح‌های محور مقاومت را درگیر خواهد کرد. دولت ایالات متحده کنترل اش بر متحد خود یعنی اسرائیل از دست داده بدان معنا که واشنگتن تنها تاثیر محدودی بر محاسبات افزایش هزینه و فایده طرفین درگیر دارد.

ترور "فواد شکر" فرمانده حزب الله در تاریخ ۳۰ جولای و بلافاصله پس از آن ترور "اسماعیل هنیه" رهبر حماس در یک روز پس از ان به دلیل آن که در بیروت مقر حزب الله و در تهران پایتخت ایران رخ داد پاسخ تهران و حزب الله را تضمین کرد. اظهارات علنی مقام عالی رهبری ایران و "حسن نصرالله" دبیرکل حزب الله جایی برای مذاکره با هیچ یک از بازیگران درباره احتمال منصرف شدن از اقدام متقابل باقی نمی‌گذارد. ما فقط می‌توانیم در مورد زمان و شکل مقابله به مثل آنان گمانه زنی کنیم. یک روز پس از ترور هنیه رهبران محور مقاومت که برای شرکت در مراسم تحلیف "مسعود پزشکیان" رئیس جمهور ایران در تهران حضور داشتند برای تصمیم گیری درباره واکنش تشکیل جلسه دادند. این واقعیت که این جلسه یک جلسه محور مقاومت بود بیانگر آن است که پاسخ تلافی جویانه به احتمال زیاد همه جناح‌های آن محور را شامل می‌شود.

حسن نصرالله در سخنرانی خود در تاریخ یکم آگوست گفته بود که مناقشه حزب الله و اسرائیل وارد مرحله تازه‌ای شده است. منظور او قواعدی بوده که رفتار حزب الله را در جنگ فرامرزی با اسرائیل از جمله هدف گیری نکردن شهر‌های بزرگ و مناطق غیر نظامی تثبیت کرده بود. پاسخ آنان به ترور شکر از قوانین جدید پیروی خواهد کرد. دولت آمریکا اثبات کرده که نمی‌خواهد و هم چنین قادر به مهار متحد اسرائیلی خود نیست.

پس از دو ترور اخیر آمریکا به سرعت اعلام کرد که هیچ نقشی در ترور شکر و هنیه نداشته و از آن موضوع اگاه نبوده و دخالتی نیز در آن ترور‌ها نداشته است. برداشتی که در داخل محور مقاومت به رهبری ایران از چنین اظهاراتی وجود دارد آن است که آنان دیگر نمی‌توانند برای جلوگیری از جنگ منطقه‌ای به واشنگتن تکیه کنند. محور مقاومت تا امروز علاقه‌ای به راه اندازی چنین جنگی نداشته است.

ایران در بحبوحه تغییر و انتقال قدرت سیاسی در درون نظام سیاسی قرار دارد و حزب الله لبنان و کشور لبنان در کلیت آن با یک بحران اقتصادی گسترده دست و پنجه نرم می‌کنند. در نتیجه، آنان تمایلی برای ورود به جنگ ندارند. با این وجود، هم ایران و هم حزب الله می‌دانند که دولت بایدن مشتاق جلوگیری از یک جنگ منطقه‌ای همه جانبه است. آنان هم چنین از فضای محدود مانور دولتی که پنج ماه دیگر عمرش در واشنگتن به پایان می‌رسد آگاه هستند.

دولت بایدن نه می‌تواند انگیزه‌ای برای منصرف کردن ایران و گروه‌های منطقه از پاسخ ایجاد کند و نه به نظر می‌رسد قادر به جلوگیری از رفتار‌های تشدید کننده اسرائیل می‌باشد. پس از گذشت ده ماه از جنگ اسرائیل علیه غزه دولت آمریکا کنترل خود را بر متحدش از دست داده و مخالفان اش نیز دیگر از آن کشور نمی‌ترسند. در نتیجه، واشنگتن تنها تاثیر محدودی بر محاسبات افزایش هزینه و فایده طرفین درگیر دارد. خاورمیانه امروز نزدیک‌تر از هر زمان دیگری به وقوع یک جنگ منطقه‌ای همه جانبه و چند جانبه است.

سیگنال‌های متفاوت از سیاست‌های نامشخص ایالات متحده به ایجاد لحظه کنونی در خاورمیانه دامن زد

برایان کاتولیس؛ کارشناس ارشد سیاست خارجی ایالات متحده در انستیتو خاورمیانه

آمریکا در بحبوحه تهدیدات جنگ  نیرو‌های کمکی نظامی بیش تری به خاورمیانه می‌فرستد. در این محیط نامطمئن تیم بایدن کماکان دیپلماسی و تنش زدایی را در ارتباطات راهبردی و پیام رسانی خود در اولویت قرار می‌دهد. دولت بایدن علیرغم ادامه گفتگو‌های صلح در هفته گذشته خود را برای یک جنگ منطقه‌ای گسترده آماده کرد. پنتاگون اعلام کرد که کشتی‌های جنگی، هواپیما‌های جنگی و سامانه‌های دفاع موشکی ضد بالستیک بیش تری را به خاورمیانه می‌فرستد تا برای حملات احتمالی ایران، حزب الله و سایر گروه‌های همسو در واکنش به ترور رهبران حزب الله و حماس در هفته گذشته آماده شوند. مقام‌های نظامی ایالات متحده تأکید کردند که این اقدامات ماهیت دفاعی دارند و به دنبال تقویت حفاظت از نیرو‌های ایالات متحده در منطقه و حمایت از شرکایی مانند اسرائیل هستند.

"جان فاینر" معاون مشاور امنیت ملی بایدن گفته بود که دولت آمریکا برای هر احتمالی آماده می‌شود، اما هم چنان هدف دستیابی به آتش بس بین اسرائیل و حماس را عاملی برای ایجاد ثبات در منطقه می‌داند. جو بایدن رئیس جمهور آمریکا گفتگویی سخت با بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل داشت و درباره لزوم  حرکت به سوی توافق آتش بس و جلوگیری از تشدید تنش‌های منطقه‌ای صحبت کرد. به نظر نمی‌رسد که مذاکرات اواخر هفته گذشته در قاهره در مورد توافق احتمالی آتش بس و هم چنین پرداختن به برخی مسائل امنیتی پیچیده در امتداد مرز اسرائیل، مصر و غزه پیشرفت قابل توجهی داشته باشد.

سیگنال‌های مختلط در سیاست‌های نامشخص انگیزه‌هایی را برای بازیگران کلیدی منطقه‌ای ایجاد کرده تا محدودیت‌های قدرت و نفوذ خود را معمولا از طریق نیروی نظامی و سایر اقدامات جنبشی آزمایش کنند. هنگامی که دولت بایدن در سال ۲۰۲۱ میلادی به قدرت رسید خاورمیانه در فهرست اولویت‌های کلی آن دولت در جایگاه نسبتا پایینی قرار داشت، اما جنگ اسرائیل، دولت بایدن را به حالت واکنشی و مدیریت بحران در خاورمیانه سوق داد. آن کشور چندین اولویت را برای سیاست منطقه‌ای خود ترسیم کرد و بسیاری از آن اولویت‌ها با یکدیگر در تنش و اصطکاک بودند.

برای مثال، هدف حمایت از دفاع از خود اسرائیل در مقاطعی با هدف حفاظت از غیرنظامیان فلسطینی در تضاد بود. در نتیجه، عملکرد دولت بایدن در دستیابی به اهداف سیاستی خود با نزدیک شدن به مرز دهه ماهگی جنگ غزه کاهش یافته است.  به نظر می‌رسد که ایالات متحده از دستیابی به توافق آتش بس و آزادی گروگان‌های اسرائیلی  دورتر و به گسترش جنگ منطقه‌ای نزدیک‌تر شده است.

مصر با ناراحتی نظاره گر وضعیت طوفانی جاری است

میرت مبروک؛  کارشناس ارشد و مدیر موسس برنامه مصر در انستیتو خاورمیانه

در این مرحله هیچ کس نفس خود را حبس نمی‌کند که مذاکرات جاری آتش بس غزه به توافق برسد. مصر هم چنین نگران درگیری‌های انباشته در مرز‌های خود و پیامد‌های اقتصادی و نظامی احتمالی ناشی از یک آتش سوزی گسترده منطقه‌ای است. شاید گفته "احمد موسی" مجری تلویزیونی مصر در تاریخ ۳ آگوست بیانگر نظر کلی اکثریت مصری‌ها باشد. او گفته بود:"پاسخ (ایران) در راه است. امروز یا فردا، اما در راه است. صادقانه بگویم همه ما فقط منتظر هستیم".

سایر نقاط جهان نیز چنین احساسی را دارند. اشاره موسی البته به واکنش ایران به ترور اسماعیل هنیه رئیس شاخه سیاسی حماس در تهران توسط اسرائیل بود. اسرائیل به نوبه خود اظهار نظری نکرده است، اما هیچ کس نمی‌گوید غیر از اسرائیل کشور دیگری این کار را انجام داده است. ایالات متحده نتوانسته با وجود حمایت نظامی و دیپلماتیک عظیم تشدید تنش اسرائیل را به هیچ درجه ملموسی کاهش دهد.

در دیدار ماه گذشته بایدن با بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل در کاخ سفید بایدن رئیس جمهور آمریکا ظاهرا نتانیاهو را برای کاهش تنش و تلاش فوری برای آتش بس تحت فشار قرار داد. اندکی پس از آن، هنیه بازیگر اصلی مذاکرات آتش بس توسط اسرائیل ترور شد. از آن زمان به این سو ایالات متحده مجبور شد برای دفاع از اسرائیل و دفاع از منافع خود به ارسال کشتی‌های جنگی، جت‌های جنگنده و سیستم‌های دفاع موشکی بیشتری به خاورمیانه متوسل شود.

چندین کشور از جمله مصر در تلاش برای خنثی کردن وضعیت هستند. وزیر خارجه مصر با "علی باقری کنی" گفتگو کرده داشته تا مواضع مصر را در این مورد اعلام کرده و بر لزوم کاهش تنش تاکید کند. مذاکره کنندگان مصری با فوریتی بیش‌تر با اسرائیلی‌ها دیدار کرده اند تا به توافق آتش بس برای درگیری غزه دست یابند.

مذاکره کنندگان مصری به طور خصوصی این مذاکرات را مانند "تلاش برای حمل آب در آبکش" توصیف کرده اند. مصر مجبور است ادعا‌های مطرح شده در رسانه‌های اسرائیلی مبنی بر پیدا کردن تونل‌های عملیاتی بین مصر و نوار غزه توسط ارتش اسرائیل را رد کند. اوضاع به تدریج در حال آزمایش شدن است و مصر در حال حاضر با درگیری‌ها در سه مرز خود دست و پنجه نرم می‌کند. مصر در تلاش است تا با چالش‌های بی شمار و متضاد مقابله کند: جمعیت فلسطینی تحت محاصره که از حمایت داخلی بی‌شمار برخوردار است اسرائیل همسایه‌ای که نه می‌تواند بر آن تاثیر بگذارد و نه می‌تواند آن را کنترل کند و پیامد‌های اقتصادی و نظامی بالقوه ناشی از یک آتش سوزی منطقه‌ای گسترده‌تر از جمله افزایش حملات در دریای سرخ.

ترور هنیه تنها تازه‌ترین منبع در تنش رابطه ترکیه و اسرائیل است

هاوارد ایسنستات؛  کارشناس مسائل ترکیه در انستیتو خاورمیانه

ترور اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی حماس بدون شک برای آنکارا بهت آور بود. واکنش ترکیه به آن رخداد تند و شدید بود از جمله محکومیت شدید "رجب طیب اردوغان" رئیس جمهور ترکیه و اعلام روز عزای ملی. اگرچه روابط ترکیه و اسرائیل در بحبوحه جنگ غزه به طور پیوسته بدتر شده اردوغان از زمان برگزاری انتخابات شهرداری موضع سخت تری اتخاذ کرده است.

بعید است ترکیه پس از ترور اخیر به تنهایی گامی رادیکال بردارد. برای مقام‌های ترکیه و به طور گسترده‌تر برای جامعه ترکیه  اهمیت آرمان فلسطین به سختی زیر سوال رفته است و منبع تنش طولانی مدت هم بین ترکیه و اسرائیل و هم بین ترکیه و متحدان غربی آن بوده است. علاوه بر این، مسئله فلسطین در جهان بینی اردوغان نقشی محوری دارد. از آنجایی که اسرائیل به طور مکرر به زیرساخت‌های غیرنظامی در غزه حمله کرد و تلفات غیرنظامیان افزایش یافت اردوغان به دلیل محکومیت قدرتمند جنایات جنگی اسرائیل و نفاق غرب در جهان اسلام مورد تحسین قرار گرفت. او در ابتدا از برداشتن گام‌های ملموس علیه اسرائیل اجتناب ورزید. سه دلیل برای این موضوع وجود داشت.

نخست آن که او نمی‌خواست از بسیاری از شرکای خاورمیانه‌ای اش به ویژه دولت‌های حاشیه خلیج فارس پیشی بگیرد. ترکیه اخیرا روابط گرم خود را با کشور‌هایی مانند امارات متحده عربی و عربستان سعودی احیا کرده بود و به شدت به حسن نیت و سرمایه گذاری خارجی آنان نیاز داشت.

دوم آن که تجارت با اسرائیل علیرغم روابط اغلب پر تنش میان ترکیه و اسرائیل بدون کاهش ادامه داشته و هم برای اقتصاد ترکیه مهم بوده و هم برای متحدان غربی آنکارا منبع اطمینان بخشی بود. سوم آن که اردوغان در ابتدا فکر می‌کرد ترکیه ممکن است نقشی محوری در میانجی گری آتش بس ایفا کند. با این وجود، مقام‌های اسرائیلی در این مرحله به آنکارا اعتماد نداشتند و نقش ترکیه کاملا حاشیه‌ای بوده است.

اردوغان از زمان انتخابات شهرداری‌ها به این سو موضع سخت تری در قبال اسرائیل اتخاذ کرد لفاظی‌های خود را تندتر کرد و بیش از گذشته روابط اقتصادی ترکیه با اسرائیل را قطع کرد، اما جریان نفت از باکو به اسرائیل از طریق ترکیه را متوقف نکرده است. تنها هفته گذشته او در گردهمایی با حضور بزرگان حزب عدالت و توسعه گفته بود که ترکیه ممکن است به طور مستقیم در حمایت از حماس دست به مداخله بزند.

ترور اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی حماس در تهران بدون شک برای آنکارا بهت آور بود. هنیه روابط خوبی با حلقه داخلی حزب عدالت و توسعه داشت، مدت زیادی را در ترکیه گذرانده بود و حتی گفته می‌شد که شهروندی ترکیه به او اعطا شده است. نیازی به گفتن نیست که واکنش ترکیه تند بوده است. اردوغان آن چه را "بربریت صهیونیستی" می‌خواند محکوم کرده و در تاریخ ۲ آگوست روز عزای ملی با تظاهرات گسترده و به اهتزاز درآمدن پرچم‌ها اعلام شد. به نظر می‌رسد ترکیه از عدم واکنش قوی نسبت به ترور هنیه به خصوص از جانب چین و روسیه ناامید شده است.

با این وجود، بعید به نظر می‌رسد که ترکیه به تنهایی گام‌های رادیکال بردارد و هم چنین احتمالا مستقیما از هیچ گونه اقدام ایران و گروه‌های دیگر حمایت نخواهد کرد. ترکیه هم چنین قرار نیست به طور کامل وارد محور مقاومت ایران شود. مهم‌تر از همه آن که ترکیه می‌خواهد استقلال استراتژیک خود را تضمین کند و به ثبات و روابط خوب نیاز دارد تا اقتصاد از هم پاشیده خود را بازسازی کند. لفاظی‌های اردوغان و بدون شک قلب او با فلسطینیان است. اما واقعیت‌های استراتژیک هرگونه برداشتن گام عملی از سوی او را محدود خواهند کرد.

افغانستان و پاکستان واکنش‌ها به مرگ هنیه را با اولویت‌های ملی هماهنگ می‌کنند

ماروین واینبام؛ مدیر مطالعات افغانستان و پاکستان در انستیتو خاورمیانه

علیرغم آن که کابل و اسلام آباد هر دو ترور اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی حماس را به شدت محکوم کردند آن دو کشور عمدتا از نظر واکنش رویکردی سنجیده اتخاذ کرده اند که بر اساس روایت ملی شان شکل گرفته و این که به این موضوع توجه دارند که رویکردشان چگونه در سطح بین المللی بازتاب خواهد داشت.

علیرغم وابستگی مشترک با حماس احتمال دست دادن طالبان با ایران برای انتقام گرفتن از ترور هنیه مورد تردید قرار دارد. به نوبه خود واکنش رسمی پاکستان نیز در وهله نخست دیپلماتیک بود. افغانستان و پاکستان در محکومیت شدید ترور اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی حماس در ایران به دیگر کشور‌های مسلمان پیوسته اند.

هر دو کشور از درخواست ایران برای تشکیل نشست اضطراری وزرای سازمان همکاری اسلامی برای جلب حمایت از آن چه تهران حق ذاتی و مشروع خود برای مقابله به مثل علیه جنایت آشکار اسرائیل می‌داند حمایت می‌کنند. با این وجود، دو کشور دلایلی دارند که در مورد دخالت خود در جنگ غزه محتاط باشند.آنان احساس می‌کنند که مجبور نیستند به خاطر حماس از اسرائیل انتقام بگیرند. واکنش‌های رسمی کابل و اسلام آباد به رویداد‌های اخیر به روایت‌های ملی آنان  مربوط می‌شود و نسبت به نحوه استقبال بین المللی از اقدامات شان حساسیت دارند.

افغانستان تحت زمامداری طالبان پیامی را که ریشه در شعار‌های ایدئولوژیک اسلامی فراملی آن گروه دارد ارائه کرده است. حکومت کابل از هنیه به عنوان یک مجاهد وارسته ستایش بعمل آورد و ترور او را ضایعه بزرگی برای جامعه اسلامی و جنبش جهادی خواند. طالبان افغانستان با حماس وابستگی و با آن گروه ایدئولوژی جهادی مشترکی دارند. این پیوند بدون شک با ترور هنیه تقویت شده است. ماه گذشته گزارش شد که وزرای خارجه ایران و افغانستان در مورد "اقدام مشترک" علیه اسرائیل در حمایت از حماس گفتگو کردند و ظاهرا رهبر طالبان تهران را در مورد آمادگی آن گروه برای اعزام هزاران نیرو برای جنگ علیه اسرائیل مطلع ساخت. با این وجود، در عمل جای تردید زیادی وجود دارد که طالبان برای انتقام گرفتن ترور هنیه با ایران همکاری کند.

جدای از اختلافات فرقه‌ای تاریخی دو کشور اعتماد متقابل کمی به یکدیگر دارند و درگیر تعدادی از منازعات تلخ بین دولتی هستند. علاوه بر این، با افزایش خطرات درباره درگیری ایران با اسرائیل با اعلام عزم آمریکایی‌ها برای دفاع از اسرائیل طالبان ممکن است قبل از احیای نبرد با ایالات متحده دشمن دیرینه اش تلاش کند تا اصطلاحا دو بار فکر کند. واکنش رسمی پاکستان به رویداد‌های هفته گذشته عمدتا دیپلماتیک بوده است. دولت پاکستان اسرائیل را به دلیل کشتار فرامرزی و فراقانونی هنیه و ماجراجویی محکوم کرده است. قطعنامه‌ای در حمایت از حماس به اتفاق آرا در مجلس ملی پاکستان به تصویب رسید و جامعه بین المللی از اسرائیل خواسته شد تا پاسخگو باشد، اما هیچ گونه وعده کمک مادی وجود ندارد.

اظهارات اخیر تحلیلگران ارشد پاکستانی از جمله برخی از دیپلمات‌های معروف سابق آن کشور به ایجاد این ایده کمک کرده که آژانس جاسوسی هند با سازمان اطلاعات خارجی اسرائیل یعنی موساد برای ترور هنیه همکاری کرده است. اگرچه پاکستان شواهدی برای طرح این ادعا ارائه نکرده، اما گروه‌های مذهبی و جناح‌های سیاسی پاکستانی از طرح چنین اتهاماتی حمایت می‌کنند. با همسو کردن روایت ملی ضد هندی پاکستان با مواضع سرسخت ضد اسرائیلی آن کشور این فرصت را فراهم می‌کند تا این استدلال را مطرح کند که مبارزه با هند برای آزادسازی کشمیر به اندازه تلاش برای آرمان فلسطین اهمیت دارد.

مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین