bato-adv
bato-adv

اسکوچیچ: مربیگری ایران اشتهای من را برآورده می‌کند

اسکوچیچ: مربیگری ایران اشتهای من را برآورده می‌کند

دراگان اسکوچیچ سرمربی تیم ملی فوتبال ایران در مورد تیم تحت هدایتش، صعود به جام جهانی ۲۰۲۲ و شرایط کاری خود در ایران سخن گفت.

تاریخ انتشار: ۱۵:۰۰ - ۲۲ اسفند ۱۴۰۰

دراگان اسکوچیچ که در ماه فوریه ۲۰۲۰ جانشین مارک ویلموتس شد و در فرایند مسابقات مرحله انتخابی جام جهانی ۲۰۲۲ قطر در ۱۲ بازی موفق شد تیمش را به ۱۱ برد و یک تساوی برساند و تیم ملی را به‌عنوان اولین تیم آسیایی مسافر قطر کند، مصاحبه‌ای با سایت «ناسیونال» کرواسی داشته است که در زیر این مصاحبه را می‌خوانید:

* سرخوشی فوتبال در ایران حاکم است و بسیاری از روزنامه‌نگاران می‌نویسند که با تغییرات ساختاری، تیم ملی آنها می‌تواند در بین ۱۰ تیم برتر جهان قرار بگیرد. آیا این یک اغراق است یا یک فرض واقعی؟

ایران کشور بزرگی است و پتانسیل بالایی دارد. مردم فوتبال را دوست دارند و ایران پایگاه بزرگی از استعدادهاست. من فکر می‌کنم در ایران کار با جوانان کاملاً نادیده گرفته شده و این چیزی است که می‌تواند ایران را بزرگتر از آنچه هست، کند. در آسیا نمی‌توانیم بزرگتر از چیزی که هستیم، باشیم چون بهترین تیم هستیم که این را در نتایج و حضور مستمر تیم ملی در دوره‌های اخیر جام‌ جهانی می‌توان دید. پتانسیل‌ها بسیار زیاد است، استعدادهای زیادی وجود دارد و با کار بهتر با جوانان، این پتانسیل بارزتر می‌شود.

* کار مربیان کروات در باشگاه‌ها یا تیم‌های ملی آسیایی اغلب موفقیت خاصی تلقی نمی‌شود...

این منطقی است که فوتبال اروپا بیشتر دیده می‌شود، اما فوتبال آسیا روز به روز مطرح‌تر می‌شود. پس از مربیگری در ریکا و اینتربلوک اسلوونی، ابتدا به کویت رفتم و هدایت تیم العربی را برعهده گرفتم و سپس راهی عربستان سعودی شدم و هدایت باشگاهی حتی بزرگتر را برعهده گرفتم که آن النصر بود. النصر بزرگترین باشگاه در عربستان سعودی است. بعد از فعالیت در باشگاه‌های ایرانی، سرمربی تیم ملی فوتبال ایران شدم که در کرواسی اطلاعات کمی از آن وجود دارد. تیم ملی نه تنها در آسیا مهم است، بلکه در رده‌بندی فیفا هم در رده بیست‌ویکم جهان قرار دارد. در نظر بگیرید که صربستان در آن لیست در رتبه بیست‌وپنجم است و روسیه در رده سی‌وپنجم قرار دارد. از یک طرف مردم اتفاقات فوتبال آسیا را دنبال نمی‌کنند و از طرف دیگر تمایل داریم دیگرانی که عجیب و غریب به حساب می‌آیند را دست‌کم بگیریم. وقتی به ورزشگاه‌های کرواسی نگاه می‌کنید، می‌بینید که در کشور ما هم اوضاع عجیب و ‌‌غریب است.

* کافی است ببینید قبل از شما مربیان تیم ملی ایران، کارلوس کی‌روش سرمربی سابق رئال مادرید و مارک ویلموتس سرمربی پیشین تیم ملی بلژیک بوده‌اند...

در کشور ما این موضوع (سرمربیگری در آسیا) کاملاً دست‌کم گرفته شده است. در کل مربیان بزرگ زیادی در آسیا کار می‌کنند. ما مستعد دست‌کم گرفته شدن هستیم، اما با توجه به اینکه کشور کوچکی هستیم و در ورزش فوق‌العاده موفق هستیم، برای آن دلیل هم داریم. ایران هم کشور مهمی است و در آسیا هم تیم ملی مهمی به حساب می‌آید و همیشه برای حضور در بزرگترین جشنواره فوتبال (جام جهانی) تلاش می‌کند و بردن تیم‌های ملی بزرگتر از ایران هم آسان نیست. با توجه به اهمیت فوتبال در ایران، این قابل انتظار است. فقط به مشکلات  چند تیم بزرگ اروپایی هم نگاه کنید.

* شما تقریباً در ۱۰ سال گذشته مربی چهار باشگاه در ایران بوده‌اید، بدیهی است که نتایج به قدری خوب بوده است که به شما یک فهرست از پیشنهادها را ارائه کند...

من کمی کمتر از ۱۰ سال وقت گذاشتم که البته مستمر نبود، اما نتایج خوب بود. فکر می‌کنم در بیشتر باشگاه‌هایی که حضور داشتم اثرگذار بوده‌ام و مردم متوجه شده‌اند که می‌توانم تیم ملی ایران را در مسابقات انتخابی جام جهانی هدایت کنم که نه تنها برای فوتبال، بلکه برای کشور نیز مهم است. وقتی خود را در یک کشور جا می‌اندازید، پس خود را در بازار آن کشور جا می‌اندازید. کار در ایران سخت است، اما وقتی آنها می‌‌بینند که خوب هستی و از تو قدردانی می‌کنند، آن وقت خودت را در آن بازار جا می‌دهی. در عین حال، در برخی از بازارهای دیگر کمی کمتر دیده می‌شوید، بنابراین همه اینها مزایا و معایبی دارد.

* زمانی که سرمربی ایران شدید، تنها دو همکار از کرواسی به خدمت گرفتید، ماریو توتو به‌عنوان دستیار و ملادن ژگانیر به‌عنوان مربی دروازه‌بانان. یعنی آنقدر با شرایط فوتبال ایران آشنایی داشتید که نیازی به دستیاران بیشتری از کرواسی نبود؟

در واقع، من همیشه افراد زیادی را از کرواسی در کنار خودم داشته‌ام، اما در آسیا، شما مربیان زیادی دارید که می‌خواهند کمک کنند و البته آموزش ببینند، بنابراین من یک کادر ترکیبی (از مربیان کروات وایرانی) دارم. در کادر فنی من نام‌های بزرگی مانند وحید هاشمیان بازیکن سابق بایرن مونیخ و کریم باقری حضور دارند. آنها در ایران اسطوره هستند. در صورت نیاز می‌توان کمک مربی بیشتری گرفت، اما در این شرایط نیازی به تحمیل دستیاران کروات دیگر نبود. من چند سال پیش با چند نفر در ایران کار کردم و می‌دانستم باکیفیت هستند، بنابراین نیازی به آوردن افراد به آن خاطر نبود. من اهل جمع کردن آدم‌های زیاد دور خودم نیستم. من مربیان کروات و کارشناسان‌مان را دوست دارم و به آنها نزدیک هستم، اما دوست ندارم به خاطر سفارش کسی، دستیاری را به کادر فنی‌ام اضافه کنم.

* وحید هاشمیان در دوران حرفه‌ای‌اش برای بایرن مونیخ و همچنین برای هانوفر بازی کرده است، آیا می‌خواستید نظم آلمانی را با او به تیم ملی بیاورید؟

من بر این اساس او را انتخاب نکردم. می‌دانستم هاشمیان درک اروپایی از فوتبال دارد و فکر می‌کردم که او به اندازه کافی برای کادر فنی ما خوب است و به همین خاطر با حضور او در کادر فنی تیم ملی موافقت کردم.

* فدراسیون فوتبال ایران شما را پس از جدایی مارک ویلموتس از تیم ملی، استخدام کرد چون او در چهار بازی ابتدایی دور دوم مرحله انتخابی جام جهانی ۲۰۲۲ نتایج بدی کسب کرد. با توجه به اینکه در آن زمان تقریباً هیچکس باور نمی‌کرد که ایران به دور پایانی مرحله انتخابی صعود کند، چقدر به خاطر آن مأموریت غیرممکن احساس فشار کردید؟

هرگز به این موضوع فکر نکردم. من با آن مقابله کردم چون فکر می‌کنم به اندازه کافی بالغ شده‌ام و به اندازه کافی خوب هستم. ما این نتایج را از جایگاه نه‌چندان خوبی به دست آوردیم. شرایطی بود که حق اشتباه نداشتیم و اجازه نداشتیم در مسابقات انتخابی حتی یک امتیاز از دست بدهیم. من اهل محاسبه و سازش نیستم و هر چه دارم از خودم دارم. باور داشتم که می‌توانیم این کار را انجام دهیم و به خودم و کادر فنی‌ام ایمان داشتم. ما تیم ملی خوبی داریم، اما در آن مقطع فکر نمی‌کردم که هدایت تیم ملی ایران را بر عهده بگیرم، چون حرکتی خطرناک بود. من انتخابم به‌عنوان سرمربی تیم ملی را به‌عنوان یک اتفاق خوب برای خودم می‌دیدم و معتقد بودم که به اندازه کافی خوب هستم که این کار را انجام دهم.

* آیا فکر کرده‌اید با توجه به موفقیت نهایی در مسابقات انتخابی با ایران، فرصت کار در یکی از لیگ‌های اروپایی را داشته باشید؟ قبلاً گفته‌اید که اگر می‌توانستید انتخابی داشته باشد، کار در اسپانیا را ترجیح می‌دهید.

من به این موضوع فکر نکرده‌ام. تیم ملی ایران در سطحی است که من تمام عمر برای آن تلاش کرده‌ام. تیم ملی ایران آنقدر بزرگ است که اشتهای من را برآورده کند و افتخار می‌کنم که سرمربی چنین تیم ملی هستم. در مورد چیزی که از من می‌پرسید باید بگویم که اهدافم خوب بودن و ماندن در یک سطح و هدایت تیم‌های بزرگ و تیم‌های ملی است. من به این فکر نکردم که چگونه ایران می‌تواند سکوی پرتابی برایم باشد. خود شما گفتید که مربیان بزرگی برای کار به ایران می‌آیند و فکر می‌کنم این کار اشتهای من برای سرمربیگری را برآورده می‌کند.

* به نظر می‌رسد که کار در ایران برای شما نیز مهم است، حداقل با توجه به پست‌هایی که در اینستاگرام منتشر می‌کنید، جایی که بر ارتباط ورزشی و سیاسی کرواسی و ایران تأکید دارید. طبق این پیام‌های‌تان واقعاً از کار در ایران لذت می‌برید.

من از کار در ایران لذت می‌برم. فکر می‌کنم در این سال‌ها تصویر بدی از ایران ایجاد شده است، این در حالی است که ایران چیز دیگری است. ایران تاریخی بزرگ و مردمی میهمان‌نواز دارد و من نگاهی کاملاً متفاوت به آن دارم. از طریق اخباری که اغلب اینگونه و آنگونه هستند به آن نگاه نمی‌کنم، بلکه به ایران آنگونه که می‌دانم نگاه می‌کنم. من با خیلی از مردم‌مان (کروات‌ها) که ایران بوده‌اند صحبت کرده‌ام و آنها هم همین تصور را از ایران دارند. دو کتاب درباره ایران نوشته شده است و فکر می‌کنم ایرانی‌ها خیلی بهتر از چیزی که در کرواسی نشان داده می‌شود، هستند.

* با توجه به دغدغه ایرانی‌ها برای فوتبال، پس از پیروزی مقابل تیم‌های عراق و امارات که صعود ایران به جام جهانی قطر را قطعی کرد، جشن صعود چگونه گرفته شد؟

ورزشگاه آزادی تهران به دلیل شرایط کرونایی مملو از تماشاگر نشد، اما پس از آن بردها مردم به خیابان‌ها ریختند و جشن گرفتند. در برخوردی که بعد از این بازی‌ها با مردم ایران داشتم، متوجه شدم که این صعود چقدر برای آنها اهمیت دارد. سپس با دراگو اشتامبوک سفیر کرواسی در ایران صحبت کردم. او به من گفت که بازی را تماشا نکرده است، اما در لحظه به ثمر رسیدن گل ایران، صدای شادی مردم را در محله سفارت شنیده است. جشن صعود تیم ملی شباهت‌هایی با جشن صعود تیم ملی کرواسی به جام جهانی دارد. از آنجایی که کرونا مردم را از ورزشگاه دور کرده بود، ما از جشن مردم خبر نداشتیم و بعداً با دیدن آنها در خیابان‌ها متوجه این موضوع شدیم.

* شما در سال ۲۰۱۲ پس از ۴۳ روز مربیگری در تیم ریکا به ایران رفتید. آیا در آن مقطع با دلخوری به ایران رفتید؟

اولین بار در سال ۲۰۰۹ به آسیا رفتم، قبل از آن در سال ۲۰۰۶ با ریکا قهرمان جام حذفی کرواسی شدم و سپس با اینتربلوک جام حذفی و سوپرجام اسلوونی را کسب کردم. سپس به کویت و عربستان رفتم و بعد دوباره به ریکا برگشتم، جایی که بیشتر با قلبم رفتم تا با عقلم. مشکلی نیست و اگر لازم باشد دوباره این کار را انجام خواهم داد، چون این باشگاه من است. در دوران مربیگری‌ام هر جا که بوده‌ام به موفقیت‌هایی دست یافته‌ام، به جز زمانی که سعی کردم به ریکا کمک کنم که آن هم نشد. دوران تلخی بود که به هر حال بر آن غلبه کردم.

مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین