«همسایه ویلایی در شهر ماهان بوی تعفنی را که در آن منطقه به مشام میرسید، به پلیس گزارشمیدهد و درنهایت پس از رسیدگیهای پلیسی پیکرهای بیجان آنها جمعه شب در صندوق عقب ماشینی در همان ویلا پیدا میشود و صبح شنبه چهارم مرداد ماه هم پیکر هر سه مقتول را بستگانشان شناسایی میکنند. هر سه نفر آنها با چاقو به قتل رسیده بودند.»
هشت روز از پیداشدن جسد موبد کسروی و همراهانش در خانه ویلایی ماهان کرمان میگذرد. پلیس درحال تحقیق و بررسی درباره این پرونده است و مسئولان قضائی هم وعده رسیدگی ویژه برای روشنشدن موضوع و برخورد با عامل یا عوامل این جنایت را دادهاند.
به گزارش شهروند، صحبتهای مطرحشده از سوی دوستان و بستگان آرش کسروی نشان میدهد که این موبد پنجاهوسه ساله در مدت حضورش در ایران بارها تهدید شده است، حتی چند باری هم افراد ناشناسی در تماسهای مشکوکی از او خواسته بودند تا پیگیر سروسامان دادن به املاک پدری و زمینهای آبا و اجدادیاش نباشد. شاید به همین دلیل دادستان کرمان از ابتدای انتشار خبر قتل این موبد زرشتی به وجود انگیزههای مالی در این پرونده اشاره کرد.
آرش و دو نفر از همراهانش از روز سیویکم تیرماه به طرز مشکوکی ناپدید شدند. درواقع کسی از آنها خبری نداشت، یکی از اقوام پدری آرش کسروی که ارتباط نزدیکی با او داشت، دراینباره میگوید: «ما دو روز از او خبری نداشتیم، تلفنش را پاسخ نمیداد، با چند نفر از دوستانش هم تماس گرفتیم، اما آنها هم اطلاعی از آرش نداشتند.»
او ادامه میدهد: «روز پنجشنبه دوم مرداد به خانه او رفتیم. روشنبودن وسایل برقی خانه نشان میداد که برای آرش اتفاقی افتاده است.» از اینجا پلیس وارد ماجرا میشود. در بررسی ابتدایی مأموران آگاهی مشخص شد که دوربینهای مداربسته شکسته شده و به سرقت رفته است. همه شواهد احتمال وقوع آدمربایی را تقویتمیکرد. در ادامه کارآگاهان با توجه به نوع بههمریختگی خانه، زمان ناپدیدشدن را دو روز پیش از این یعنی سهشنبه اعلامکردند.
یکی از دوستان نزدیک آرش که نخواست نامش فاش شود، جزئیات دیگری از قتل این موبد زرتشتی و همراهانش را فاش کرد: «آرش از چندماه قبل از سوی عدهای تهدید شده بود. کار به جایی رسید که یکی از دوستان قدیمیاش به نام «گنج» همه جا همراه او بود. مثل محافظ. آن خانمی هم که همراه این دو نفر به قتل رسیده است، از دوستان قدیمی و خانوادگی آنها بود.» خانم رفیعی همان زن به قتل رسیده با اینکه مسلمان بود، اما از بچگی با خانواده کسروی بزرگ شده بود، درواقع به خانه پدری آرش رفتوآمد داشت و انگار عضوی از این خانواده بود.
موبد کسروی ۱۰سال پیش به آمریکا مهاجرت کرد و آنجا مسئولیت برگزاری مراسم مذهبی زرتشتیان مقیم کالیفرنیا را عهدهدار بود. او از همین راه امرار معاش میکرد و در کنار گیتا همسرش و دو فرزندش زندگی آرامی داشت، تا اینکه مهرماه سال گذشته پدرش در کرمان فوت کرد و او هم برای انجام مراسم مذهبی و خاکسپاری او راهی ایران شد. داریوش کسروی پدر آرش املاک زیادی در کرمان، ماهان و بم داشت. اما همه فرزندانش مثل آرش در خارج از کشور زندگی میکنند، به همین دلیل هم آرش به نمایندگی از خواهر و برادرانش در ایران ماند تا کار انحصار وراثت اموال پدرش را انجام دهد. آنطور که دوست قدیمی موبد کسروی میگوید در میان انجام همین امور آرش چندباری تهدید شد: «افرادی بارها موبد کسروی را به مرگ تهدید کرده بودند که بیشتر تهدیدها درباره مسائل زمینخواری بود.»
او درباره چگونگی کشف پیکر آرش و همراهانش هم میگوید: «همسایه ویلایی در شهر ماهان بوی تعفنی را که در آن منطقه به مشام میرسید، به پلیس گزارشمیدهد و درنهایت پس از رسیدگیهای پلیسی پیکرهای بیجان آنها جمعه شب در صندوق عقب ماشینی در همان ویلا پیدا میشود و صبح شنبه چهارم مرداد ماه هم پیکر هر سه مقتول را بستگانشان شناسایی میکنند. هر سه نفر آنها با چاقو به قتل رسیده بودند.»
آنطور که پلیس به اقوام آنها اعلام کرده حدود دو روز از زمان مرگها آنها گذشته و به احتمال زیاد قتل جای دیگری رخ داده و اجساد پس از جنایت به ماهان منتقل شده است.
اما ماجرای ۱۰هزار دلاری که به گفته دادستان کرمان در نزدیکی اجساد کشف شده است، انگیزههای مالی درباره این حادثه را تقویتمیکند.
یکی از دوستان قدیمی موبد آرش که از دیرباز با خانواده او رفاقت دارد، دراینباره میگوید: «چند هفته قبل از این حادثه هولناک، آرش با من تماس گرفت و مقداری دلار میخواست. او به من گفت که بهزودی کارهای املاک پدریاش به پایان میرسد و باید به آمریکا بازگردد. من هم شماره یکی از دوستانم را به او دادم تا دلار مورد نیازش را تهیهکند.»
او ادامه میدهد: «من آرش را از بچگی میشناختم. آرش هم مثل من اصالتا بمی بود. در همان شهر هم به دنیا آمد و بعد به کرمان نقل مکان کردند. دانشگاه رفت و لیسانس گرفت. اما از همان دوران جوانی به مراسم و تشریفات مذهبی علاقه داشت و دست آخر نیز همین راه را انتخاب کرد. او عاشق این کار بود.»
حالا درحالیکه مسئولان قضائی و انتظامی از همان ابتدا از رسیدگی ویژه به این پرونده خبر دادند و اعلام کردند که در اسرع وقت عوامل این جنایت را شناسایی و دستگیر میکنند، از کرمان خبر میرسد که بررسی دوربینهای مداربسته در نزدیکی خانه محل سکونت موبد آرش سرنخهای خوبی را در اختیار کارآگاهان جنایی قرار داده است و بهزودی اخبار تازهای از این پرونده منتشرمیشود.