«در تاریخ ایران مکررا جریانهایی بودهاند که در روز واقعه، از پشت خنجر زدند، تاریخ ایران پر است از آنهایی که فکر میکردند چنین اقدامهایی اگر سبب درقدرتماندنشان شود رواست، اما ایران ماند و آنها نماندند، تا باد چنین بادا»
با پیشکشیدن استیضاح زنگنه، باز هم یک نماینده مجلس به دادههای اشتباه متوسل شد.
به گزارش شرق، هدایتالله خادمی، عضو کمیسیون انرژی دهمین مجلس شورای اسلامی، اینبار با دستگذاشتن روی سخن رهبری، آدرس اشتباه داده است.
او در گفتوگویی به «فارس» گفته است: «مقام معظم رهبری فرمودهاند که باید مشتریان مستحکم و سنتی را برای فروش نفت و میعانات گازی داشته باشیم که متأسفانه وزارت نفت و دولت با مشتریان و خریداران سنتی که در ۳۰ و ۴۰ سال گذشته، نفت ما را خرید کرده و به ما کمک میکردند و شعب بانکی برای جابهجایی پول در نظر گرفته بودند، بدرفتاری کرده و (آنها) از ایران خارج شده و از ایران دلخور هستند».
این سخن او را با کمی پیگیری از بین مشتریان نفتی ایران میتوان رد کرد. سالهاست که مشتریان سنتی ایران، چین، هند، ترکیه، ژاپن، کره جنوبی و به تعبیری همان هشت کشوری هستند که دور اول معافیتهای تحریمهای نفتی را از آنِ خود کرده بودند. حالا سؤال اینجاست که آیا این مشتریان به واسطه عملکرد بد وزارت نفت، حاضر به خرید نفت ایران نیستند؟
با مرور اخبار در نزدیکی دور جدید معافیتهای نفتی که البته با سد آمریکا روبهرو شد، هند، چین، ترکیه و برخی دیگر از کشورها خبر از رایزنی با آمریکا برای کسب معافیت نفتی دادند و اعلام کردند که تغییر نفت پالایشگاهها در این کشور، هم به واسطه نوع نفت و هم به واسطه سازوکار پالایشگاهها برای این کشور غیرممکن است و هزینه هنگفتی را بر آنها تحمیل خواهد کرد. از آن طرف، مشتریان گاز ایران ازجمله عراق هم به دنبال آن بودند که از زیر تیغ تحریمهای نفتی آمریکا بجهند و دوباره بتوانند همکاری با ایران را ادامه دهند.
خادمی با لیدری طیف مخالف وزیر نفت، سردمدار پیش کشیدن استیضاح زنگنه شده است؛ اما چرا هر بار که او سخن به میان میآورد، دادههای نادرست میدهد؟ آیا بهتر نیست این نماینده مجلس به جای آدرس غلط دادن، سعی کند وزیر نفت را- هر کسی که باشد-، بهدرستی نقد کند؟ پیگیریهای او برای برکناری زنگنه بیش از آنکه مطالبهگری یک نماینده مردم در مجلس باشد، به نظر انتقامگیری از زنگنه میآید و این شائبه را تقویت میکند که نکند سودای وزارت را در سر میپروراند؟
تلاش خارجیها و داخلیها برای افشای اسرار نفتی ایران
در همین راستا، وزارت نفت نیز این اظهارات را «اتهامهای افسانهای و ادعاهای خارج از تصور» خواند که در این گزارش به بخشی از آن اشاره میشود. در ابتدای این جوابیه، اظهارات خادمی درباره نبود آرایش جنگی در وزارت نفت، اینگونه پاسخ داده شد: «.. صنعت نفت ایران بیش از یک سال است در شرایط یک جنگ تمامعیار قرار دارد.... دراینمیان یکی از مهمترین مسائل، ضرورت حفظ اسرار چگونگی مقابله با این نبرد است. درواقع اکنون بیش از یک سال است که همزمان با این نبرد همهجانبه، تلاشهای مختلفی از سوی بیگانگان برای تشخیص تصمیمهای جنگی صنعت نفت صورت میگیرد، تلاشهای آشکار و کوششهای مخفیانه که تاکنون بحمدالله با هوشیاری همه اجزای صنعت نفت، اسرار حرکت ایران در این نبرد مکتوم مانده است؛ اما واضح است که تدارکات پررنگی برای «تحریککردن» وزارت نفت به افشای اسرار نبرد تهیه شده است که رگههایی از این نقشه تدارک دیدهشده، گاه از خارج کشور و متأسفانه گاه از درون کشور دیده میشود.
بااینحال باز هم بهصراحت اعلام میکنیم وزارت نفت جمهوری اسلامی ایران با درک شرایط بسیار حساس کشور و با اشراف بر طرحهای ضدایرانی که برای ضربهزدن به صنعت نفت کشور از سوی دشمنان طراحی شده است، هرگز تحت تأثیر شرایط احساسی و روانی برای افشای روند تحرکات نفتی کشور قرار نمیگیرد، نهادها و مراجع ذیصلاحی که به طور قانونی باید از جزئیات آرایش جنگی صنعت نفت مطلع باشند، در جریان امور هستند و طرح اینگونه مباحث در سطح رسانهها یک صحنهآرایی خطرناک و ناشیانه برای تضعیف صنعت نفت در کوران نبردی تمامعیار است».
عرصه بازاریابی نفت، دیپلماتیک و جدی است؛ شوخی نکنید!
در بخش دیگری از این جوابیه به ادعای حذف مشتریان سنتی اشاره شده است: «وزارت نفت با مشتریان سنتی نفت ایران بدرفتاری کرده؛ آنها ناراحت شده و از ایران خارج شده و از ایران دلخور هستند! جناب آقای خادمی، عرصه بازاریابی و فروش نفت خام، یک حوزه جدی و دیپلماتیک است که قواعد و شرایط بسیار جدی دارد و محل اینگونه شوخیهای کلامی نیست. شما اگر متعهد به رعایت آداب و شأن مصاحبه یک نماینده مجلس جمهوری اسلامی نیستید، حداقل شأن مردم شریف ایذه و باغملک را رعایت کنید؛ چون نام شما همراه با نام این دو شهر ذکر میشود».
شیادان را با افتخار از نفت میرانیم
در بخشی از این پاسخ آمده: «گفتهاند باید دوستان شرقی را در برابر تحریمهای غربی حفظ میکردیم، اگر منظور ایشان از غرب و شرق، معانی سیاسی آن است که لازم است یادآور شویم تراز سیاست خارجی جمهوری اسلامی نه شرقی نه غربی است، اما اگر منظورشان غرب و شرق جغرافیایی است باید به ایشان اطلاع دهیم امروز به برکت وجود تخصص در دستگاه سیاست خارجی و در سایه سیاستهای کلان نظام، هم در شرق و هم در غرب جغرافیایی دوستان جمهوری اسلامی کمشمار نیستند، صنعت نفت نیز در تداوم همین مسیر فعالیت میکند، اما موضوع مهمتر برای نظام و برای وزارت نفت به عنوان بخشی از حاکمیت مسئله جغرافیا نیست بلکه موضوع حفظ و صیانت از منافع ملی است، چهبسا افراد زیادی با ملیتهای غیرغربی با نقاب مشتری نفت خام به ما مراجعه کرده، اما یا قصد شناسایی سیستم فعالیت ایران را داشتند یا قصد کلاهبرداری داشتند و ما با افتخار اینگونه شیادان را از وزارت نفت میرانیم، شاید منظور آقای خادمی از دلخوری مشتریان نفت ایران همین دست افراد بودند که اگر چنین است خود ایشان باید توضیح دهند چه نسبت و چه رابطهای با اینگونه افراد داشتهاند».
آیا به ضربهزدن به جبهه جنگی ایران افتخار میکنید؟
جای دیگری از این جوابیه به موضوع حملات پیدرپی هدایتالله خادمی به وزارت نفت در شرایط تحریم پرداخته و نوشته شده است: «وزارت نفت جمهوری اسلامی ایران امروز در خط مقدم جهادی همهجانبه قرار دارد، ما از نقد بهصورت کلی و از انتقاد وکلای محترم مجلس بهصورت خاص استقبال میکنیم، اما وقتی نیت و محصول برآمده از آن نیت تبدیل به تخریب و تضعیف وزارتخانهای میشود که در خط اول جنگ مشغول رزم است، به صداقت آن نیت باید شک کرد. اینکه شبکه صدای آمریکا و ایراناینترنشنال روزانه و بهصورت بدون توقف، گزارشهایی درباره ناتوانی ایران در فروش نفت ارائه میکنند جای تعجب ندارد، اصلا آنها مأموریت دارند که همین کار را بکنند، اما گاهی به فکر میرویم که برخی چهرههای داخلی چرا در اوج روزهای جنگ بدون توقف بر علیه وزارت نفت مصاحبه میکنند؟ آقای خادمی! آیا میدانید مصاحبههای شما درباره ضعف وزارت نفت در کمتر از چند دقیقه توسط شبکههای خبری وابسته به بنسلمان و نتانیاهو و جان بولتون بازنشر میشود؟ آیا به این کاراکتر خود افتخار میکنید؟ آیا به این ضربهای که با طرح حرفهای بیسند به جبهه جنگی ایران وارد میکنید افتخار میکنید؟».
در بخش پایانی این جوابیه به نکته قابل تأملی اشاره شده است: «در تاریخ ایران مکررا جریانهایی بودهاند که در روز واقعه، از پشت خنجر زدند، تاریخ ایران پر است از آنهایی که فکر میکردند چنین اقدامهایی اگر سبب درقدرتماندنشان شود رواست، اما ایران ماند و آنها نماندند، تا باد چنین بادا»