نام علی اکبر استاد اسدی که برای مخاطبان فوتبال با گل بهخودی معروفش به تیم ملی شناخته میشود، خاطرات جالبی از عنوان سوم ایران در جام ملتهای آسیا در ۱۹۹۶ دارد.
به گزارش ایسنا، سال ۹۶ با ظهور نسل جدیدی از ستارههای فوتبال ایران همراه بود؛ ستارههایی که در آینده تبدیل به پرافتخارترینهای فوتبال ایران شدند. تیم ملی در سال ۹۶ با هدایت محمد مایلی کهن راهی امارات شد. مایلی کهن گزینهای بود که کمتر کسی به آن فکر میکرد، اما ناگهان از هدایت تیم ملی نوجوانان به تیم بزرگسالان رسید.
او با حضور در تیم ملی، تعداد زیادی از بازیکنان جوان را به تیمش دعوت کرد. کسب دو پیروزی ارزشمند و تاریخی مقابل عربستان و کرهجنوبی از اتفاقات ماندگار در فوتبال ایران است، ولی تیم "حاجی مایلی" در نهایت در نیمه نهایی مقابل عربستان ناکام ماند و برای چندمین بار در رسیدن به فنیال ناکام بود. با این وجود یاران مایلیکهن عنوان سوم مسابقات را از آن خود کردند. در همین رقابتها علی دایی عنوان برترین گلزن و خداداد عزیزی عنوان بهترین بازیکن را از آن خود کردند.
علی اکبر استاد اسدی که گل به خودی معروفش به تیم ملی در دیدار با ژاپن در انتخابی جام جهانی ۹۸ فرانسه، در یادها مانده است، از اعضای تیم ملی ایران در جام ملتهای ۱۹۹۶ بود.
او خاطراتی پیرامون این رقابتها بیان کرد که در ادامه میخوانید:
قبل از حضور ایران در جام ملتها، تغییر مربی صورت گرفت و ظاهرا بازیهای تدارکاتی خوبی هم انجام نشد.
فکر کنم قبل از جام ملتها دو بازی تدارکاتی انجام دادیم.
خداداد در این بازی خیلی خوب بازی کرد. علی دایی هم خوب بود. خداداد روی یک گل همه را دریبل زد و جلوی دروازه خالی به علی دایی پاس داد. به خداداد گفتم چرا خودت نزدی؟ خداداد گفت: علی به چشمان من زل زده بود، من هم پاس گل دادم تا او آقای گل شود.
خاطرتان هست که با چه تیمهایی بازی کردید؟
نه بابا! یادم نیست. نمیدانم ناهار چه خوردهام! (با خنده)
شروع جام برای ایران با ناکامی همراه بود. تیم ملی با حساب ۲ بر یک مقابل عراق شکست خورد. تنها گل ایران هم در دقیقه ۹۰ توسط دایی رقم خورد.
مایلی کهن تازه انتخاب شده بود و ترکیب تیم مشخص نبود. بعد از بازی با عراق، تیم راه افتاد.
بعد از شکست مقابل عراق، همه ناامید بودند. حتی نسبت به انتخاب مایلیکهن هم تردیدهایی بود و این شکست شرایط را بدتر کرد.
خود حاج آقا مایلیکهن بعد از باخت به عراق به ما گفت، فکر کنید که این یک دیدار تدارکاتی بود چرا که بدون بازی تدارکاتی به این رقابتها رفته بودیم.
بعد از بازی با عراق، ترکیب عوض شد. شما در چه پستی بازی کردید؟
مقابل عراق ۲۰ دقیقه در آن دیدار به عنوان دفاع چپ به میدان رفتم. مایلیکهن به من گفت: میتوانی در دفاع چپ حضور خوبی داشته باشی. جز بازی با عراق در سایر بازیها به طور کامل بازی کردم.
عراق چطور بود؟
آنها خوب بودند. قبل از جام ملتها اردو و بازی تدارکاتی داشتند، ولی ما بازی تدارکاتی نداشتیم. مستقیم رفتیم بازیهای جام ملتهای آسیا و نتوانستیم در بازی اول نتیجه بگیریم.
بعد از برد مقابل تایلند، امیدهای تیم ملی زنده شد، اما شانس تیم ملی به خاطر آمادگی عربستان کم بود.
من دفاع چپ بودم. تیم حسابی راه افتاد. خداداد در آن بازی خیلی خوب بازی کرد. علی دایی هم خوب بود. خداداد روی یک گل همه را دریبل زد و جلوی دروازه خالی به علی دایی پاس داد. به خداداد گفتم چرا خودت نزدی؟ خداداد گفت: علی به چشمان من زل زده بود، من هم پاس گل دادم تا او آقای گل شود.
زدن سه گل به عربستان، باور نکردنی بود.
نه ایرانیها و نه سعودیها کسی باور نمیکرد ما سه گل بزنیم و صعود کنیم. هتل ما و عربستان یکی بود. کاپیتان عربستان به ما میگفت: بازی سختی دارید، ولی گفتیم مسالهای نیست. در نهایت هم در گروه اول شدیم.
در یک چهارم نهایی کرهجنوبی را با شش گل شکست دادیم. این عجیبترین نتیجه تاریخ فوتبال ایران است.
اول گل خوردیم، اما بازی برگشت. هر توپی زدیم وارد دروازه کرهجنوبی شد.
علی دایی به تنهایی ۴ گل زد.
ما خوب بازی کردیم و خوش شانس بودیم. هر توپی زدیم، وارد گل شد. علی دایی از هر جا شوت میزد وارد دروازه میشد.
فکر میکردید قهرمان شوید؟
فکر نمیکردیم قهرمان شویم. بازیها را بد شروع کردیم. بعد هم که راه افتادیم، باز فکر نمیکردیم قهرمان شویم. یعنی شانسمان کم بود.
بازی با عربستان تیم ملی خوب بود، ولی در پنالتیها شکست خورد.
پنالتی اول را مجتبی محرمی زد و خراب شد.
محرمی در بازی با کویت پنالتی خراب نکرد.
دقیق یادم نیست.
در بازی با عربستان و در وقتهای تلف شده عابدزاده جای نیکسا وارد زمین شد تا پنالتیها را بگیرد، اما ما باز هم حذف شدیم.
فکر نمیکنم این طور باشد. نکیسا فقط مقابل یوگسلاوی در جام جهانی بازی کرد.
مطمئنا نکیسا مقابل عربستان بازی میکرد. عابدزاده در پنالتیها خوب بود؟
ولی عابدزاده یک توپ را گرفت و یک توپ عربستان به دیرک خود، اما ما نتوانستیم ببریم.
طبیعتا شکست تلخی بود. ما در گروهی سه گل به عربستان زده بودیم، اما اینجا باختیم.
اگر پنالتیها را میبردیم، به فینال میرفتیم و احتمالا قهرمان میشدیم.
با این که تیم ملی سوم شد، همه از نتایج راضی بودند. کمتر کسی فکر میکرد مایلیکهن با بازیکنان جوان این نتیجه را بگیرد.
خود حاجی هم فکر نمیکرد تیم ملی این طور نتیجه بگیرد. او سرمربی نوجوانان بود و سرمربی تیم ملی شد.
خودت چطور؟
خودم هم فکر نمیکردم.
در سال ۱۹۹۶ چه کسی کاپیتان بود؟
عابدزاده کاپیتان بود. مجتبی محرمی قدیمیتر بود، اما از ابتدا بازی نمیکرد.
قول پاداش هم دادند؟
آن موقع فقط وعده میدادند. حتی حواله خرید تلویزیون و یخچال هم میدادند. کلا به ما ۱۰۰۰ دلار دادند، اما اکثرا وعده وعید خالی بود. خیلیها گفتند زمین و آپارتمان میدهند، اما ندادند. الان نامه آپارتمان و سفر حج را برای یادگاری نگه داشتهام. آن موقع قرار بود چند میلیون پاداش بدهند که گفتند فراهانی خرج کمپ کرده است.
با پول شما؟
فراهانی کمپ را با پول ما درست کرده است. آن موقع همه غیرتی بازی میکردند. تعصب داشتند. برای پیراهن تیم ملی ارزش قائل بودند.
بازیکنان تیم ملی چطور بودند؟
خیلی بازیکنان خوبی داشتیم. آن قدر بازیکنان ما خوب بودند که به علی دایی میگفتند بازیکن نیست. شانسی گل میزند. همه خوب بودند. مهدویکیا ستاره تیم بود. خداداد بهترین بازیکن جام شد. بهترین بازیکنان ماه آسیا از تیم ایران بود. کریم باقری و خداداد چند بار بهترین بازیکن ماه آسیا شدند.
ضربه سر علی دایی به کویت در دیدار ردهبندی را به یاد دارید؟
کاملا. فکر کردم گردن علی دایی در آن صحنه شکست. انحراف بدنی اضافهای به خودش داد. مانده بودم. علی دایی آذری است و آذریها یک رگ دیگر هم دارند؛ رگ غیرت و تعصب. دایی تعصب ویژهای داشت و آن تعصب ویژه را هم به تیم ملی انتقال میداد.