فرارو- حسن روحانی که سالها قبل و در زمانی که دونالد ترامپ به عنوان شومن وارد برنامه تلویزیونی شده بود شیخ دیپلمات لقب شناخته میشد جملهای بیان کرد که دستاورد سفر چهارروزه روحانی را میتوان در آن خلاصه کرد. او دعوت مذاکره از سوی رئیس جمهور جنجالی آمریکا را رد نکرد، اما گفت: «برای گفتگو نیاز به گرفتن عکسهای دو نفره نیست، من گفتگو را از همین جا آغاز میکنم» بسیاری این سخنرانی را بهترین سخنرانی روحانی در سازمان ملل میدانند. با وجود آنکه این سخنان بر نرخ دلار در تهران تاثیر زیادی نداشت، اما واکنشها به آن به گونهای بود که گویا هنوز روزنهای وجود دارد. روحانی که ستاره بختش در یک سال گذشته افول کرده بود، حالا با یک موضعگیری خردمندانه و احتمالا با بهره گیری از مشاوره دیپلماتهای وزارت خارجه دوباره نگاهها را به سوی خود دوخته است. شاید آخرین باری که اینچنین جلوهگر شده بود در مبارزات انتخابات ۹۶ بود. اما سوال آنجاست که آیا روحانی به خود آمده است؟ در وضعیتی که دلار در کف خیابانهای تهران قیمتی کهکشانی پیدا کرده و طالع اقتصاد نحس شده، آیا دوباره میتوان شاهد اوج گرفتن روحانی بود؟
قیمت دلار در همین چند روز گذشته تا ۲۰ هزار تومان فاصله چندانی نداشت، اما نطق ۲۰ دقیقهای روحانی در نیویورک این امید پایان تنشها در تهران را ایجاد کرده است. این امید در برخی رسانهها دیده میشود. برخی روزنامههای امروز صبح تهران ضمن آنکه تغییرات در دولت را ضروری عنوان کرده بودند خبرهایی از تغییرات در دولت روایت میکردند.
نزدیکان دولت چه میگویند؟
روزنامه ایران مینویسد: بازگشت روحانی از نیویورک و همه رهاوردهای دیپلماتیکش، اما پایان ماجرا نیست بلکه نقطه عطف تحولاتی است که خبر میرسد قرار است در روزهای آینده رخ دهند و به نقد کردن این رهاورد در بازار اقتصاد ایران منتهی شود. این روزنامه از انتظار تغییرات در دولت نیز روایت میکند و مینویسد: حالا نوبت داخل است که هم التهابات شکل گرفته بر محور اقتصاد کاهش یافته و هم تدابیر بیشتری برای مدیریت تأمین کالاهای اساسی اندیشیده شود. به نظر میرسد این مهم حداقل نیازمند تحولاتی در دو سطح سیاستگذاریها یا تصمیمسازیها و همچنین برخی تغییرات یا جابهجاییها در اعضای کابینه است. بیان این مطالب در روزنامه دولت در خالی است که در وضعیت کنونی هنوز صندلی وزرای کار و اقتصاد و همچنین سخنگوی دولت در کابینه خالی است.
یک چهره نزدیک به شخص رئیس جمهور در یک اظهار نظر توئیتری بر لزوم بالا بردن کیفیت دولت تاکید کرده است. آشنا نوشته: "ما چارهای جز بالابردن کیفیت دولت نداریم، شیوه دولتداری ما عقبتر از مسائل ماست. هرچه ما بیشتر برای دقت و صحت تصمیماتمان زحمت بکشیم و آنها را با نظارت بیشتری اجرا کنیم، مردم متحمل زحمت کمتری برای اداره زندگی خود میشوند و احساس آرامش و اطمینان بیشتری میکنند. "
علت این همه انفعال چیست؟
روزنامه اعتماد نیز مینویسد: در حوزه اقتصادی که اکنون بیش از هر حوزه دیگری چالشساز و آسیبرسان شده و ضعف مدیریتی و ناهماهنگی و کارنابلدی و عدم شجاعت مردان رییسجمهور در آن آشکار شده است چرا دولت از ظرفیتهای بالای کارشناسی و تجربیات و نیروهای امتحان پس داده و صاحب رای و اهل خطر استفاده نمیکند؟ چرا دولت در این زمینه سکوت نسبی اختیار کرده وحتی شائبه رضایت به آن را دامن میزند؟ این سکوت و بیعملی چگونه قابل توجیه است و چگونه میشود در برابر سقوط وحشتناک ارزش پول ملی تا این حد دست بسته و منفعل بود؟ در این زمینه تاکنون دولت هیچ استراتژی مشخص اقتصادی از خود بروز نداده است و برای همین هم مجلس با اکراه دست به عمل زده و نارضایتی شدید خود را با برکناری ۲ وزیر نشان داده است و مقدمات استیضاحهای دیگر هم در حال آماده شدن است. به عبارت دیگر اگر دولت در این زمینه برنامههای مشخصی داشت و نشان میداد که مدیریت بازار را در دست دارد مجلس هم توجیه میشد ولی رییسجمهور محترم و اعضای کابینه هیچ تلاش گستردهای برای همراه کردن مجلس از خود بروز نمیدهند و نمایندگان مردم ناچار اقداماتی میکنند که مستقلا ضعف دولت را تشدید میکند.
تغییرات در راه است؟
البته روزنامه آفتاب یزد خبر داده است که "طی روزهای آتی تغییرات متعددی در دولت رخ خواهد داد. بدینگونه که نوبخت از سازمان برنامه خواهد رفت، شریعتمداری از وزارت صمت به وزارت کار میرود، کرباسیان جایگزین شریعتمداری میشود، وزیر علوم نیز تغییر میکند و ضمن آنکه روحانی در تلاش است ربیعی را سخنگوی دولت نماید. "خبرگزاری فارس هم هفته گذشته از پیشنهاد دولت به علی ربیعی وزیر سابق تعاون، کار و رفاه اجتماعی برای دو کرسی سخنگویی دولت و سفیر ایران در چین خبر داده بود. البته به جز ربیعی نام محسن حاجیمیرزایی، دبیر هیات دولت نیز برای به دست گرفتن سمت سخنگویی مطرح شده است.
طی روزهای گذشته نیز فریدون احمدی، نایب رئیس کمیسیون صنایع مجلس نیز از شنیدههایی مبنی بر استعفای محمد شریعتمداری، وزیر صنعت خبر داده بود. پیش از اظهارات او نیز الیاس حضرتی از استعفای شریعتمداری با هماهنگی رئیس جمهور خبر داده بود، اما حضرتی خود اظهاراتش را تکذیب کرد. مسعود کرباسیان نیز که آفتاب یزد از جایگزینی او با شریعتمداری خبر داده، در یک پست اینستاگرامی اعلام کرد که قصد بازگشت به دولت ندارد.
اقتصادیهای نزدیک به دولت بیاطلاعند
به این ترتیب آنگونه که رسانهها خبر داده اند علاوه بر اضافه شدن سه نیروی جدید به دولت (وزرای کار، اقتصاد و سخنگوی دولت) صحبتهایی هم مبنی بر کنار گذاشتن نوبخت از سازمان برنامه و بودجه و همچنین استعفای محمد شریعتمداری از وزارت صمت مطرح کرده اند. درباره شریعتمداری اظهارات متناقض است. یکبار از استعفای او صحبت میشود و یک بار دیگر تکذیب میشود. اما همین حرف و حدیث در ارتباط با خداحافظی نوبخت از سازمان برنامه وجود ندارد. اگر نوبخت رفتنی بود چرا باید رئیس جمهور با استعفای او از سخنگویی دولت موافقت میکرد؟ علی قنبری، یک اقتصاددان نزدیک به دولت در گفتگو با فرارو میگوید اطلاعی از تغییراتی که ممکن است در دولت رخ بدهد ندارد. او که معاون وزیر جهاد کشاورزی است میگوید درباره افرادی که ممکن است در سمت وزارتخانههای اقتصاد و کار قرار بگیرند اطلاعی ندارد. اما فقط صحبتهایی درباره استعفای وزیر صنعت و معدن مطرح است. یک چهره دیگر که نزدیک به دولت نیز میگوید: هیچ اطلاعی ندارم.
دندنه معکوس دولت
جعفر خیرخواهان، استاد دانشگاه و اقتصاددان به فرارو میگوید تغییرات در دولت خیلی نمیتواند وضعیت اقتصادی را به سامان کند. او در پاسخ به اینکه در این شرایط چه اقداماتی باید صورت بگیرد میگوید: چند ماه قبل که فشار بر روی آقای روحانی برای تغییر نوبخت زیاد شد، رئیس جمهور نوبخت را دست راست خودش معرفی کرد. او زیر بار تغییر نوبخت هم نرفت. اما از افراد که بگذریم، معتقدم مسیری که دولت در این اوضاع طی میکند ناامید کننده است و متهم اصلی هم خود رئیس جمهور است. ما عکس العملی مناسبی از آقای روحانی و شخص دوم دولت یعنی آقای جهانگیری مشاهده نمیکنیم.
این اقتصاددان میگوید: پیش از این دولت شیوه مدیریت احمدینژاد، هیاتی و باری به هرجهت بود. تصور میشد با آمدن دولتی که اسم خودش را تدبیر و امید گذاشته بود مسیر تغییر کند و معکوس شود. اما گویا سنت احمدی نژاد کماکان ادامه دارد. احمدی نژاد سازمان برنامه را منحل کرده بود. آقای روحانی در سال ۹۲ این حرکت را اشتباه دانست و گفت: سازمان برنامه باید دوباره احیا شود. اما بعد از یکی دو سال، احیای این سازمان نمود بیرونی نداشت. یکی از کارهای این سازمان ارائه گزارشهای سالانه اقتصادی در گذشته بود که تحلیلهای روشنی از اوضاع کشور در اختیار همه قرار میداد. اما از زمان بازگشت این سازمان چیز مشخصی از سازمان بیرون نیامد که بدانیم آنجا چه کار میکنند.
باید دنبال اصلاح حاکمیت بود
این استاد دانشگاه به وضعیت اقتصادی یک سال اخیر اشاره میکند و میگوید: با فشارهای مختلفی که در یک سال گذشته به وجود آمد، ما منتظر بودیم که دولت ورزیدهتر و هوشمندانهتر عمل کند. اما دقیقا در نقطه مقابل عمل کرد و کاملا مسیر را در جهت مخالف تدبیر و امید پیش برد. او اضافه میکند: مجلسی که وظیفه نظارتی و هشداری و گزارش کاری از عملکرد دولت بخواهد نداریم. فراکسیونهای امید معلوم نیست دنبال چه چیز میگردند و این وضعیت بیش از هر دشمن خارجی مردم را اذیت میکند.