ابراهیم شهولی*؛ جریانهای سیاسی اصلاح طلب و اصولگرا و منسوبان هر دو جناح اجزای لاینفک نظام جمهوری اسلامی ایران هستند که علیرغم اختلاف سلایق سیاسی نقش حساس و موثری در همزیستی مسالمت آمیز و تامین منافع حیاتی جامعه دارند و اصولا مرزبندیشان از صفوف زیاده خواهانی که از شم سیاسی ضعیفی برخوردار و علاقمند به دوقطبی سازی جامعه هستند جداست. دو جریان مذکور با واکنشهای هماهنگ در شرایط خاص، میتوانند نقش تقویت کننده سیستم سیاسی و عامل وحدت زا در کنار سایر عوامل در جهت پیشرفت و توسعه باشند.
از گذشته تاکنون چالشهای اقتصادی و اجتماعی فزایندهای بر فضای جامعه ایران سایه گسترانده که علت بنیادین آن را میتوان سوء مدیریت مسئولان و عمدتاً سیاستها و استراتژی بازیگرانی که داعیه هژمونی و استیلا بر جهان و نظام بین الملل را دارند دانست و اًخیرا نیز با سیر تصاعدی باعث اخلال و ناپایداری در مقیاس وسیع تری در بخشهایی از نظام اقتصادی کشور شده است که البته اینها فرع بر مسئله اصلی است و مسئله اصلی را میتوان بازتاب رویکرد امپریالیستی ابرقدرتها تلقی نمود که پیشینه طولانی مدت دارد.
در این شرایط حساس و پیش رو به موازات بدعهدی و فشار بیگانگان بر دولت و طبقات جامعه عدهای فانوس به دست به دنبال مقصر میگردند تا با مشوّه سازی و اغراق، واقعیات انکار ناپذیر را تحریف و افکار عمومی را به سمت تنش و تشنج و دو دستگی سوق دهند. بیش از آن چه تظاهر به این رویه را بر شالوده نگرانی مبنایی و هشدار دلسوزانه بپنداریم، میتوان گفت، بیشتر پویش و نگرشی ابزار گرایانه در جهت تحقق اهدافی به مراتب حقیرتر از آن است که هزینه زیادی در جهت تحصیل آن مصروف داشته اند. زیباترین تعبیر در این رابطه مثال کودکانی است که عروسک هایشان را میچینند تا رویاهایشان را بازی کنند.
طیف ها، تشکلها و جریانهای سیاسی و قاطبه ملت نیاز مضاعفی به وحدت و انسجام بجای انشقاق و تفرق دارند تا چالشهایی را که گریبانگیر جامعه و اقتصاد شده است را با اجماع و همدلی و راه حلهای مدبرانه مرتفع نمایند؛ لذا تشنج و ایجاد شرایط هیجانی و القای ناکارآمدی دولت توسط برخی رسانهها و گروههای معلوم الحال با اهداف خاص علاوه بر صرف هزینههای مادی و معنوی در مسیرهای ناصواب، بجای جلب اعتماد ملت آن را سلب مینماید و موجد نارضایتی در سطوح جامعه میشود که این خود عامل عمدهای در تحقق نیافتن چشم اندازها و عدم گشایش در بن بستها و نارسایی هاست.
در صورتی که ملت و مسئولان با سعهی صدر و وفاق ملی در جهت برون رفت از چالشهای موجود و تحقق مطالبات قانونی اهتمام ورزند بار دیگر از این پیچ تاریخی به سهولت عبور خواهند کرد. مع الوصف نباید تصور کرد که اصلاح طلبان و یا اصولگرایان و همفکرانشان مسبب مشکلات اقتصادی و اجتماعی و یا معترض و منتقد وضع موجود هستند و دولت یا جریان خاصی را مورد اتهام و هجمهی فزاینده قرار داد.
قطع به یقین مشکلات انکار ناپذیری وجود دارد که متوجه اکثریت جامعه است و مسئولین با طرح دیدگاههای شفاف و بررسی توانمندیها و برنامه ریزی در جهت رفع آنها تلاش میکنند. حال عدهای با تحریک افراد جریان ساز، آگاهانه یا ناآگاهانه باعث تخریب اموال عمومی و بیت المال و اخلال در نظم عمومی میشوند که چنین اعمال هنجار شکنانه از جانب هر شخص یا گروهی بشدت محکوم است.
از منظر نگارنده هیچ تفاوت و مرزی میان تخریب اموال بیت المال توسط مرتکبین و تخریب فضای اتحاد و انسجام و ایجاد تفرقه میان صفوف ملت توسط انتشار دهندگان مطالب حاشیه ساز نیست و این مهم دقیقا وجه اشتراک و همانندی با تحریکات بیگانگان است.
هنگامی که بزرگان نظام بر شناسایی منافذ بیگانگان و مسدود کردن آنها تأکید میکنند پرهیز از انتشار مطالب شبهه ناک و تفرقه آمیزی که باعث امیدواری بیگانگان میشود ضروری بنظر میرسد.
البته همانطوری که مسئولین اذعان دارند فضای نقد منطقی و قانونمند مهیا و موجود است و شایسته است هر مطالبهای از مجاری رسمی و بصورت مدنی مطرح و پیگیری شود تا فضای جامعه دچار التهاب و هیجان کاذب نگردد.
*تحلیگر و کارشناس ارشد علوم سیاسی