کمپانیهای بزرگ فیلمسازی در همه جای دنیا نبض سینما را در دست دارند. کمپانیهای اسم و رسمداری که توانستهاند هنرهفتم را به معنای واقعی کلمه تبدیل به صنعت کنند و سود کلانی به جیب بزنند. نامهای آشنایی که سالهاست در عرصه فیلمسازی فعالند و دیگر جایی برای نهادهای دولتی باقی نگذاشتهاند. برادران وارنر، والت دیزنی، پارامونت پیکچرز و... تنها چند نمونه از کمپانیهای فعال در بازار بزرگ و پرسود سینما هستند. در چند سال گذشته در کنار این نامها شرکتهای ساخت سریال نیز سربرآوردند و بازار دیگری به راه انداختند؛ بازاری مبتنی بر تلویزیونها و کانالهای خصوصی.
به گزارش جهان صنعت، ممکن است این کمپانیها حوزه فعالیت جداگانهای داشته باشند اما در نکتهای مشترکند؛ سرمایه ابتدایی و مراودات مالی آنها تماما متکی به بخش خصوصی است.
سینمای ایران ذاتا سینمایی متکی به دولت است. دست مدیران دولتی در سالیان گذشته حتی در جهتگیری نوع فیلمنامهها نیز آشکار است و تاثیرگذاری غیر قابل چشمپوشی دارد.
در این سیستم دولتی و وابسته گاهی چند شرکت فیلمسازی و کمپانی نهچندان بزرگ برای ورود به سینما و به طور کلی تولیدات تصویری آستینها را بالا زده اما سر آخر آنطور که باید و شاید موفق نبوده است. اما استثنایی هم وجود دارد.
سازمان هنری رسانهای اوج یک سازمان غیردولتی است که در سال 1390 فعالیتش را آغاز کرد؛ سازمانی که توانست بعد از شش سال نبض تولیدات سینمایی ایران را در دست بگیرد و با تاسیس دهها خانه و موسسه و سازمان کسب و کار عریض و طویلی راه اندازد.
راهاندازی هشتاد زیر مجموعه در شش سال
سازمان هنری رسانهای اوج به عنوان یک سازمان غیردولتی در سال ۱۳۹۰ فعالیت هنری و رسانهای خود را آغاز کرد. بنا به گفته احسان محمد حسنی مدیرعامل موسسه فرهنگی اوج با اینکه منبع تامین بودجه آن به درستی از سوی او عنوان نشده است، اما این سازمان یک تشکل مردم نهاد است و هزینه و اعتبارات تولیدات آن با حمایت همه دستگاههای دولتی و غیردولتی تامین میشود و مسوولیتی برای پشتیبانی شدن از هیچ نهادی ندارد و یک سازمان غیردولتی است.
از زمان شکلگیری این سازمان اهدافی توسط هیات موسس برای آن تبیین شد که بنابر این اهداف قرار شد این سازمان، بستری برای شناسایی، آموزش و جهتدهی نیروهای مستعد انقلابی در عرصههای مختلف هنری و رسانهای و نیز فراهم کردن زمینه تولید و توزیع محصولات همسو با انقلاب اسلامی را ایجاد کند.
فعالیتهای سازمان در قالب هفت زیرمجموعه با عنوان «خانه» معرفی و ساماندهی میشود. این خانهها با عنوانهایی چون خانه طراحان مستند انقلاب اسلامی، خانه طراحان پویانمایی انقلاب اسلامی، خانه طراحان فیلم داستانی انقلاب اسلامی، خانه طراحان فیلمنامهنویسی انقلاب اسلامی، خانه طراحان طرح و گرافیک انقلاب اسلامی، خانه طراحان تبلیغات انقلاب اسلامی و همچنین شبکه افق در بسیاری از فعالیتهای خود، وابسته به سازمان هنری رسانهای اوج است و این سازمان بسیاری از محتوای این شبکه را تامین میکند.
به گفته احسان محمدحسنی طی شش سالی که از فعالیت سازمان هنری رسانهای اوج میگذرد ۸۰ موسسه به عنوان زیرمجموعههای سازمان هنری رسانهای اوج در داخل و خارج از کشور فعالیت میکنند. بیش از ۲۶۰۰ هنرمند در این مدت اثر تولید کردهاند و ۷۰۰ مستند در طول هر سال توسط خانه طراحان مستند ساخته میشود.
مرامنامهای به دور از تشریفات
راهکار اول برای شناخت از مجموعههای مختلف رجوع به اساسنامه یا مرامنامه آن است. برای بهتر شناختن سازمان هنریرسانی اوج هم باید سری بزنیم به مرامنامهاش که در صفحه اول سایت موسسه منتشر شده است:
«فارغ از اینکه سازمان اوج در چه تاریخی تاسیس شده و موسسان آنچه اشخاصی بودهاند و صرفا مشخصات شناسنامهای آن را بدانیم، شاید بهتر و مهمتر این باشد که ابتدا ماهیت و هویت این مجموعه معرفی و مرور شود.
اگر صحن و سرای نقلی و ساده این مجموعه هنری و تخصصی را یک خیمه بیتکلف و پر خروجی برای اهالی محله فرهنگ و هنر انقلاب اسلامی در نظر بگیریم، چهارستونی که این خیمه بر آن استوار شده، در حقیقت بازوهای اصلیِ بقا و برپا ماندن آن هستند و یک ستون اصلی هم که در وسط این خیمه قرار گرفته. حالا میشود فهمید تولیدات و آثاری که از مدار سانتریفیوژهای این تشکل به عنوان محصول نهایی منتشر میشود، از دل این پنج رکن جوشیده است»
پنج رکنی که اوج به آن اشاره دارد عبارت است از خلوص، تجربه، برنامهریزی، جوانگرایی و ولایت فقیه. در ادامه این مرامنامه وظایف موسسه اینطور توضیح داده شده است:
1- سیاستگذاری راهبردی در حوزه تولیدات هنری گفتمان انقلاب اسلامی
2-شناسایی و توانمندسازی موسسات یا استعدادهای جوان و خودجوش
3-سازماندهی و نهایتا سفارش 4- تولید محصولات حرفهای
4- توزیع
5- نظارت و ارزیابی بر فعالیتهای فوق
عدم شفافیت در دخل و خرج
همانطور که در مرامنامه موسسه آمده نه موسسان آن مشخص هستند و نه بودجهای که به موسسه تزریق میشود. مسوولان سازمان رسانهای اوج و در راس آن مدیر جوانش، یعنی محمدحسنی توضیحی در مورد چگونگی تامین هزینههای هنگفت مجموعه نداده است. در هیچ کجای سایت مجموعه نیز بیلان کاری دیده نمیشود. با توجه به محصولات پر خرج این موسسه تازهوارد باید میزان هزینه و نحوه ورود آن به بازار سینمایی مشخص باشد. اگر موسسه فرهنگی رسانهای اوج، مردمنهاد است خوب است لیست کسانی که هزینه فعالیتهای ریز و درشت مجموعه را تامین میکنند مشخص باشد تا شائبهای رخ ندهد.
تتلو، بچرخ تا بچرخیم، صداقت آمریکایی و چند داستان دیگر
تولیدات سازمان هنری رسانهای اوج پر سر و صدا شروع شد. تا روزی که تصویر امیر تتلو خواننده زیرزمینی و جنجالی این روزهای سیاست و موسیقی ایران روی ناو جنگی در خلیجفارس در فضای مجازی دست به دست نشده بود کسی باور نمیکرد او روزی پرچمدار فرهنگی جناح اصولگرا شود. اما اوج توانست او را سوار بر ناو جنگی در خلیجفارس جلوی دوربین ببرد و در بحبوحه مذاکرات هستهای ترانهای در این مورد تولید کند.
اما فعالیتهای فرهنگی این موسسه با طعم سیاسی به اینجا ختم نشد. در روزهایی که ظریف و یارانش در سوییس مشغول مذاکره و امتیازگیری از طرفهای برجام بودند بیلبوردهای تبلیغاتی شهر تهران به یک باره رنگ عوض کردند. بیلبوردهایی با نام «صداقت آمریکایی» که برجام و مذاکره را هدف گرفته بود. این بیلبوردها محصول سازمان اوج بود. در آن زمان انیمیشن «بچرخ تا بچرخیم» نیز با همین مضمون از صداوسیما پخش شد و سر و صدای زیادی به پا کرد.
حضور پررنگ در جشنواره فجر
برخی اوج را عابربانک سینمای ایران میدانند. تولیدات این موسسه نشان میدهد آنقدر سازندگان فیلم برای موسسه اهمیت ندارند و عدهای زیادی از سینماگران با دغدههای فکری گوناگون با این موسسه همکاری کردهاند. اوج حضور اوج در بازار سینما در جشنواره سیوچهارم رخ داد. سال1394 این موسسه با فیلمهای «فهرست مقدس»، «بادیگارد» و «ایستاده در غبار» در جشنواره سیوچهارم حضور داشت. جشنواره سال گذشته در بین فیلمهایش «ماجرای نیم روز» را از تولیدات اوج در زمان اکرانش داشت و امسال نیز سه فیلم از این موسسه توانست به رقابت سودای سیمرغ راه پیدا کند.
«به وقت شام» ساخته ابراهیم حاتمیکیا، «تنگه ابوقریب» به کارگردانی بهرام توکلی و «سوءتفاهم» به کارگردانی محمدرضا معتمدی. دو فیلم اول به عنوان فیلمهای دفاع مقدسی به جشنواره رسید و فیلم سوم تمی فلسفی داشت. در سینمای ایران رسم نیست هزینه ساخت فیلمها اعلام شود اما با افزایش روزافزون هزینه تولید و پیشتولید فیلمها با یک حساب سرانگشتی چیزی حدود 20 میلیارد تومان هزینه سه فیلمی است که اوج امسال در جشنواره داشت.
جشنواره عمار، جشنوارهای متبوع
جشنواره عمار به عنوان مرجعی جهت معرفی آثار ارزشی شناخته میشود. جشنوارهای که یکی از مهمترین متفکرینش نادر طالبزاده است. کافی است به سایت موسسه اوج سری بزنید تا متوجه شوید گردانندگان این موسسه رابطهای صمیمی با او دارند و به نوعی طالبزاده مرادشان است.
پس از جنجالهای ایجاد شده بر سر داوری فیلمها در جشنواره فجر سال گذشته و حواشی فیلم ماجرای نیمروز اهمیت جایزه عمار برای این طیف بیشتر شد. به همین دلیل بسیاری از آثار رسیده به این جشنواره ساخته و پرداخته اوج است.
ساخت 700 مستند در سال
احسان محمدحسنی، مسوول سازمان هنری رسانهای اوج با اشاره به ساخت 700 مستند در سال توسط این موسسه توضیح داده است: «وی با اشاره به اینکه سازمان اوج در حوزه مستند نزدیک به ۷۰۰ اثر در سال تولید میکند، عنوان کرد: در حوزه مستند، بچههای انقلابی ما حرف اول را میزنند. در حوزه تحول در گرافیک، مجموعه خانه طراحان و مجموعههای مشابه به چرخه تولید رسیدهاند. در حوزه موشنگرافیک دستاورد بزرگی برای هنر اسلامی محقق شده و آثار تولیدی از شبکههای مختلف پخش میشود، در بخش تبلیغات محیطی علاوه بر تهران، جاده نجف به کربلا و بغداد به کربلا را پوشش میدهیم، جوانان خلاق در انیمیشن به چرخه تولید رسیدهاند، در بخش مسابقه مستند هم اتفاقات خوبی افتاده است. بخش مسابقات در تلویزیون، مهجور واقع شده بود ولی توانستیم مسابقاتی مانند فرمانده و ضدگلوله را تولید کنیم. در بخش بینالملل هم اوج، تولید مشترک با فیلمسازان خارجی و حضور بینالمللی داشته است و در حال حاضر ۴۰ شبکه برونمرزی از تولیدات ما استفاده میکنند، در حوزه کودک و نوجوان تمرکز بر تولید آثار موثر بوده ولی باید بگویم ما رقیب کانون یا صداوسیما نیستیم بلکه رفیق و یار آنها هستیم.»
پایتخت، اطلس مال، اوج
اوج پس از حضور موثر در سینما به فکر ساخت سریال افتاد. یکی از شکارهای این موسسه ثروتمند سریال موفق «پایتخت» بود. قسمت سوم پایتخت که عید امسال از تلویزیون پخش میشود ساخته اوج است. همچنین سریال «آشوب» که در شبکه خانگی عرضه میشود با بودجه این سازمان ساخته شده است. «آسمان من» ساخته حمیدرضا آهنج نیز ساخته و پرداخته اوج بود. حالا خبر رسیده سیروس مقدم کارگردان پرکار تلویزیون بعد از ساخت پایتخت به سراغ سریال دیگری با نام «هنگام بیداری» میرود که باز هم سرمایهگذارش اوج است. «گیلهوا»، «در میان خاکستر»، «سردلبران» از دیگر تولیدات این سازمان است. سریالهایی که عمدتا به موضوعات تاریخی میپردازند و به عنوان سریالهای «الف ویژه» شناخته میشوند.
کلیپ، انیمیشن، فیلم کوتاه
فعالیت موسسه اوج همانطور که در مرامنامهاش توضیح داده شده ذیل هفت خانه تعریف میشود. در این بین مرکز ماوا با ساخت کلیپهای تصویری فعالیت بالاتری دارد. جالب است در بین خوانندگانی که با این موسسه کار کردند نامهایی مانند حامد زمانی تا رضا صادقی و احسان خواجهامیری و محسن چاووشی دیده میشود. حتی پرویز پرستویی هم چند دکلمه برای «خانه ماوا» تهیه کرده و در بین ترانهسرایان نامهایی مانند روزبه بمانی و یغما گلرویی دیده میشود.
خانه انیمیشن وابسته به موسسه اوج نیز فعالیت گستردهای دارد و توانسته تا امروز تولیداتی را وارد بازار کند که مهمترینش «فهرست مقدس» است.
مدیر سه شغله
تمام فعالیتهای این موسسه عظیم فرهنگی زیر نظر احسان محمدحسنی است. جوانی سی و چند ساله که به غیر از مدیریت اوج، مدیرعامل بنیاد روایت فتح و همچنین بسیج هنرمندان نیز هست. البته او سه شغله بودن را قبول ندارد و معتقد است این امر برای جلوگیری از موازیکاری است. محمدحسینی در نشستی خبری در مورد فعالیتهایش اینطور توضیح داده است:
«مدیرعامل بنیاد روایت فتح تاکید کرد: برخی میگویند من مدیر سه شغله هستم اما این طور نیست. دلیل همافزایی اوج، بنیاد روایت و بسیج هنرمندان این است که بتوانیم از امکاناتمان استفاده کنیم و موازیکاری نکنیم. از همین رو بسیج هنرمندان هم تمرکز خود را بر جذب و شبکهسازی اصحاب هنر میگذارد. اوج نیز به خانواده هنرمندان انقلاب نزدیک میشود.»
حضور در فعالیتهای هنری نهتنها جرم نیست بلکه کار پسندیده و درستی است در روزهایی که نبود سرمایه سینما و سریال و به طور کلی هنر ما را تضعیف کرده است ظهور موسسهای قوی و دارای پشت وانه خبر خوبی است اما به شرط آنکه مبدا و تامینکننده هزینهها روشن باشد.
همه میدونن این موسسه به حکومت وابسته است
یک جوان سی و چند ساله و این همه مسئولیت بزرگ فرهنگی و این حجم تعاملات مالی و اقتصادی در زیر مجموعه تحت مدیریت او ؟!
یعنی ما با یک جری زاکربرگ وطنی و یک نابغه فرهنگی روبرو هستیم ؟!
ما داریم کجا می ریم ؟ این بودجه و پولها از کجا به دست اینها می رسد ؟ عاقبت امور ما در دست این نوع افراد به چه سمتی می رود ؟ و درد اینجا است که این نوع افراد در همه جا هم هستند ، در صنعت ، در تجارت ، در فرهنگ ، کلا در همه چیز ...