بودن و نبودن موسیقی رپ در عرصه رسمی دوباره بر سر زبانها افتاده است. هنوز هستند کسانی که وجود این موسیقی را در عرصه مجاز مغایر با هنجارهای اجتماعی حاکم بر جامعه ایران میدانند و البته افرادی هم از نگاه تحلیلی به کنارگذاشتن تعصبهای گذشته تأکید دارند و معتقدند؛ این نوع از موسیقی هم با توجه به ظرفیتهایی که دارد، میتواند با ارایه درونمایههای سازگار با وضع جامعه ایران و باورهای حاکم بر این جامعه ارایه شود.
به گزارش شهروند، روز گذشته حمیدرضا نوربخش مدیرعامل خانه موسیقی، رضا مهدوی مدیر اسبق بخش موسیقی حوزه هنری و پیروز ارجمند مدیرکل سابق دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد، عدم صدور مجوز موسیقی رپ هنجارمند را غیرقانونی دانستند و اعلام کردند؛ وقت مخالفت با این نوع از موسیقی به سر آمده است. مسأله اما در اینجا کمی عجیب به نظر میرسد. آخر دیگر صحبت بر سر خود موسیقی نیست. به نظر میرسد اینبار تئاتر دارد از موسیقی و آرامش حاکم بر این فضا مایه میگذارد و هستند کسانی که تقصیر خود را به گردن دیگران میاندازند.
البته در اینکه آزادی اندیشه و هنر ایجاب میکند، گونههای مختلف موسیقی بتوانند با رعایت شئونات حاکم بر جامعه ارایه شوند و مخاطبانشان بهطور مستقیم با فعالان این حوزهها در ارتباط باشند، شکی نیست اما اینبار رویههای قانونی لازم طی نشده و عدهای دست به دست هم دادهاند تا همه تقصیرها را به گردن دفتر موسیقی وزارت ارشاد بیندازند. این درحالی است که وقتی به رسم همیشه باید برای اجرای موسیقی زنده در تئاتر از دفتر موسیقی وزارت ارشاد مجوز گرفت، عدم هماهنگی صورتگرفته و صدور مجوز یکطرفه معاونت هنرهای نمایشی حاشیههای غیرشفافی را بر سر مدیریت دفتر موسیقی و شورای ارزشیابی آوار کرده است. آنها بیتوجه به رویه مرسوم مجوز اجرای نمایش «لامبورگینی» را صادر کردهاند و برای گرفتن مجوز موسیقی در موعد مقرر اقدام نکردهاند.
در این بین هستند کسانی که وقایع اخیر پیرامون اجرای نمایش «لامبورگینی» به کارگردانی سیامک صفری را نوعی بازارگرمی تلقی میکنند. درشرایطی که گونههای دیگر موسیقیهای امروزی ازجمله راک، پاپ و جز امکان حضور در عرصه رسمی را دارند و دفتر موسیقی وزارت ارشاد هم مجوزهای لازم را برای اجرای صحنهای و انتشار آلبوم آنها فراهم کرده، پرسش این است که عوامل اجرای یک نمایش چرا باید به سراغ نوعی از موسیقی بروند که براساس اعلام رسمی شورای فنی دفتر موسیقی فعلا امکان فعالیت ندارند؟
از سوی دیگر، چرا باید از میان همه چهرههای فعال در این نوع از موسیقی که تعدادی از آنها در سالهای اخیر در حوزه رسمی هم فعالیتهایی داشتهاند، به سراغ حمید صفت رفت که وضع اخذ مجوز او در پیچیدهترین حالت ممکن به سر میرود؟ آخر کلیپهایی با صدا و حضور او خواسته یا ناخواسته مدتها در شبکههای ماهوارهای پخش شده و از سوی دیگر، ترانههای استفادهشده در کارهای او در شرایط کنونی باید چشم انتظار محدودیتهای زیادی برای عبور از فیلترهای قانونی حاکم بر حوزه فرهنگ باشند!
جالب اینجاست؛ اشکان خطیبی که یکی از بازیگران نمایش جدید سیامک صفری و پارتنر اجرای موسیقی حمید صفت بوده، خودش مدیریت پردیس چارسو را در کارنامه دارد و با چارچوبهای قانونی اجرای موسیقی و تئاتر به خوبی آشناست! شنیدهها حاکی از این است که خطیبی مدیر هنری پردیس تازهتأسیس شهرزاد هم هست. با این وجود بازیگر، خواننده، نوازنده و مدیر فرهنگی حال حاضر کشور هم نمیداند مسیرهای قانونی صدور مجوز چطور طی میشوند و حتی اگر بنا باشد او را در این بین مسئول ندانیم، نمیتوانیم از تواناییهای او در حوزه مشاورههایی که هیچوقت داده نشد، بگذریم!
با وجود چشمپوشی از همه این موارد، همچنان با سوال مهمی سروکار داریم که با تمام وجود در موضوع اخیر خودنمایی میکند و پاسخی دربارهاش ارایه نشده است.
درشرایطی که معاونت امور نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی براساس رویههای موجود نیک میداند، برای اجرای موسیقی زنده در نمایشها نیازمند اخذ مجوز از دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. چرا بعد از مدتهای زیادی که از تبلیغ نمایش «لامبورگینی» در رسانههای رسمی میگذشت، درنیافت حمید صفت بناست در این نمایش بهعنوان خواننده رپ حضور داشته باشد؟ برخی معتقدند، مسأله کمی عجیب به نظر میرسد. فارغ از اینکه با رویههای موجود در حوزه اخذ مجوز موافق باشید یا نه و باز هم فارغ از اینکه این مسیرهای اداری را محدودکننده آزادی هنرمندان بدانید یا خیر، یک مسأله کاملا روشن است: رویه مرسوم از سوی معاونت هنرهای نمایشی وزارت ارشاد طی نشده و این معاونت بعد از موعد مقرر از دفتر موسیقی خواسته تا درباره موسیقی نمایش «لامبورگینی» تصمیمگیری کند!
حالا هم بحث تا آنجا به حاشیه کشانده شده که در عوض پاسخ به سوالهای موجود از سوی مسببان این عدم هماهنگی، چرایی مجوزنگرفتن موسیقی رپ در جامعه بر سر زبانها افتاده است.
این سوال البته در جای خود باقی است و باید با حساسیت و دقت فراوانی از فرزاد طالبی مدیرکل دفتر موسیقی و اعضای شورای ارزشیابی پرسیده شود اما حالا وقت طرح این پرسش نیست.
حالا باید گفت، چرا عدهای آرامش نسبی ایجادشده در حوزه موسیقی را تاب نمیآورند و برای داشتن فروش بیشتر حاضرند از آب گلآلود ماهی بگیرند؟ آیا این ماهیگیری آنقدر ارزش دارد که مانع طیشدن مسیر طبیعی صدور مجوز گونههای مختلف موسیقی در حوزه رسمی شویم و نگذاریم مسائل با صبوری و دقت حلوفصل شوند؟
در نهایت نمیتواند از حسرت بزرگ ایجادشده بعد از این کوتاهیها گذشت؛ حسرت اینکه کاش هنرمندان و مسئولان تئاتری کشور از موسیقی هزینه نمیکردند. شاید صبوری آنها باعث میشد حساسیتهای بیمورد از سوی برخی افراد هم ایجاد نشود و صدور مجوز رپِ به اصطلاح هنجارمند بیش از این به تأخیر نمیافتاد. چالشهای غیرحقیقی ایجادشده به احتمال این امر را با سختیهای بیشتری مواجه خواهد کرد.