فرارو- یک کارشناس حقوق بین الملل دستاوردهای توافق هسته ای میان ایران و گروه 1+5 آنقدر زیاد و عظیم بوده است که با برجسته کردن برخی نقاط این توافق تحت عنوان نقطه ضعف نمی تواند چیزی از ارزش های آن کم کند.
حسین شریعتمداری در یادداشت روز کیهان با عنوان کلاهی که در ژنو برداشتند در وین گذاشتند ایراد های پیشین خود به پیش نویس توافق هسته ای را تکرار کرده و بدان جا رسیده که تصویب این توافقنامه در شورای امنیت هم مشکلی از ایران حل نمی کند پنج کشور عضو دائمی این شورا ی دارای حق وتو هستند، فقط کافی است که یکی از آنها خواستار بازگشت قطعنامههای قبلی شود. در این صورت، حتی اگر همه اعضای دیگر شورای امنیت نیز نظر دیگری داشته و خواهان عدم بازگشت قطعنامههای قبلی باشند، نظر و خواست آنها نمیتواند مانع از بازگشت قطعنامههای قبلی باشد.
یوسف مولایی، استاد دانشگاه با بیان این مطلب در گفت و گو با فرارو درباره مبنای تازه دلواپسی دلواپسان به منظور زیر سوال بردن توافق جامع هسته ای میان ایران و گروه 1+5 با برجسته کردن ادعای مکانیزم بازگشت خودکار تحریم ها که روش آن در انتهای متن توافق وین، آمده است گفت: آنچه تحت عنوان توافق میان ایران و گروه 1+5 در پایان نزدیک به دو سال مذاکره سخت و فشرده به دست آمد حاصل بده بستان سیاسی برپایه استراتژی برد- برد بود.
وی افزود: رسیدن به یک توافق برد – برد که در پایان آن دو طرف احساس رضایت داشته باشند ممکن نبود مگر آنکه هر یک از طرفین به یک میزان از خواسته های خود عقب نشینی می کردند و به کف خواسته های خود رضایت می دادند.
این استاد حقوق بین الملل با بیان اینکه مذاکره، یک روش است برای به منظور دستیابی به یک توافق بین المللی از طریق ساز و کار دیپلماتیک و صلح آمیز گفت: قرار نیست در پایان مذاکره همان نتیجه ای به دست آید که در پایان جنگ به دست می آید. به این معنا که یک طرف برنده تام و تمام باشد و طرف دیگر بازنده یا یک طرف مغلوب باشد و طرف مقابل غالب.
مولایی افزود: برای آنکه چنین نتیجه ای به دست نیاید و در پایان مذاکره هر دو طرف احساس رضایت داشته باشند ضروری است که ابتدا خواسته های حداکثری خود را به خواسته های حداقلی تقلیل دهند. سپس دو طرف باید مکانیزمی را طراحی و تدوین کنند که شرایط لغو و به نوعی نقض تعهدات از سوی طرف مقابل را در نظر بگیرد.
وی ادامه داد: در هر معاهده بین المللی پیش بینی های حقوقی لازم برای نقض تعهدات و شرایط لغو در نظر گرفته شده است که آنچه در بندهای 36 و 37 توافق وین ذکر شده است نمونه ای از پیش بینی های حقوقی است.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: در این دو بند برای آنکه اعلام نقض تعهدات از سوی هر یک از طرفین پروسه طولانی در نظر گرفته شده است که همچون ارجاع اختلاف به کمیسیون مشترک که این کمیسیون 15 روز زمان خواهد داشت تا موضوع را فیصله دهد، مگر اینکه این زمان با اجماع تمدید شود. متعاقب بررسی کمیسیون مشترک، چنانچه هر عضو معتقد باشد که موضوع پایبندی فیصله نیافته است، می تواند موضوع را به وزیران امور خارجه ارجاع دهد. وزیران 15 روز خواهند داشت تا موضوع را فیصله دهند، مگر اینکه این زمان با اجماع تمدید شود.
وی افزود: پس از بررسی کمیسیون مشترک - همزمان با (یا به جای) بررسی در سطح وزیران - خواه عضو شاکی یا عضوی که اجرای تکالیف اش موضوع بوده است می تواند درخواست نماید که موضوع توسط یک هیات مشورتی که متشکل از سه عضو خواهد بود (یکی از سوی هر یک از طرف های درگیر در اختلاف و طرف سوم مستقل) بررسی شود. هیات مشورتی می بایست نظریه غیر الزامآوری را در خصوص موضوع پایبندی ظرف 15 روز ارائه نماید. چنانچه، متعاقب این فرایند 30 روزه موضوع فیصله نیابد، کمیسیون مشترک در کمتر از 5 روز نظریه هیات مشورتی را با هدف فیصله موضوع بررسی خواهد کرد.
مولایی ادامه داد: این پروسه طولانی در نظر گرفته شده برای آنکه ثابت شود یکی از طرفین به تعهدات خود عمل نکرده نشان می دهد که دو طرف تلاش داشته اند تا مکانیسمی را درباره نقض تعهدات از سوی هر یک از طرفین برسند که امکان متهم کردن یک طرفه، طرف مقابل وجود نداشته باشد.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: این پروسه و این بند که شرایط نقض احتمالی توافق را پیش بینی کرده است کاملا منطقی است چرا که در هیچ توافقی نمی توان از قبل پیش بینی کرد که تا پایان آن دو طرف به تعهدات خود پایبند می مانند و اختلافی در مسیر اجرای آن پیش نمی آید. از این رو ضروری است که در توافق هسته ای هم همانند هر توافق دیگری چنین پیش بینی انجام گیرد.
وی ادامه داد: در چنین شرایطی یعنی نقض تعهدات از سوی هر یک از طرفین ضروری بود که شرایط برگشت پذیری پیش بینی شود که این امکان در توافق وین برای هر یک از طرفین از جمله ایران به یک نسبت وجود دارد.
مولایی با بیان اینکه دستاوردهای توافق هسته ای میان ایران و گروه 1+5 آنقدر زیاد و عظیم بوده است که با برجسته کردن برخی نقاط این توافق تحت عنوان نقطه ضعف نمی تواند چیزی از ارزش های آن کم کرد گفت: مهمترین دستاورد تیم هستهای، مدیریت حقوقی و سیاسی یک بحران بینالمللی با استعداد تبدیل شدن به یک جنگ منطقهای است. دومین دستاورد تیم هستهای، شکستن نابودی ترس از مذاکره با یک قدرت جهانی است. تیم مذاکره کننده نشان داد که مسیر مذاکره در مقایسه با مسیر جنگ و خصومت، مسیر امنتر و کمهزینهتری برای دستیابی به حقوق و منافع ملی است.
وی افزود: سومین دستاورد تیم مذاکره کننده آشکار کردن قابلیتهای دیپلماسی کشور ایران و ارتقای آن در سطح عالی و همتراز با قدرتهای بزرگ است. چهارمین دستاورد تیم مذاکره کننده این است که ایران قابلیت و استعداد ایفای نقش سازنده در حل بحرانهای مالی منطقهای را دارد؛ به شرط اینکه قدرتهای بزرگ به حاکمیت و حق تعیین سرنوشت کشورها و ملتهای منطقه احترام قائل شوند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: پنجمین دستاورد تیم هستهای، شکستن صف اجماع بینالمللی و متزلزل کردن ساختار تحریمهای ظالمانه بود. ششمین دستاورد تیم هستهای، افزایش اعتماد به نفس ملی است. هفتمین دستاورد تیم هستهای جلب حمایت ملت ایران و افزایش قدرت چانهزنی خود با پشتیبانی مردم ایران است. دستاورد دیگر تیم هستهای لغو تحریمها در قالب قطعنامه شورای امنیت است.
وی در خاتمه با تاکید بر اینکه میتوان این فهرست را ادامه داد گفت: از این رو بهتر است دلواپسان با برجسته کردن یک بخش از توافق هسته ای به کل این توافق و دستاوردهای آن نگاهی دوباره داشته باشند تا شاید در صورت حسن نیت به نتیجه ای دیگری برسند. در این صورت است که جشن هستهای در جایگاه تاریخی خود قرار خواهد گرفت. دستاورد هستهای محصول همبستگی ملی است باید از قابلیتها و برکات همبستگی ملی در همه عرصههای اقتصادی، سیاسی- فرهنگی و اجتماعی بهره گرفت و جایگاه کشور را در مناسبات و معادلات بینالمللی ارتقا بخشید. شادابی و شکوفایی کشور در گرو حضور فعال و پرنشاط همه نیروهای سیاسی، مدنی و اجتماعی در دوره سازندگی پسا تحریم است.