bato-adv
درباره نوازندگان خیابانی؛

نواختن موسیقی در کشوری غمگین

موسسه گالوپ، مطابق با یک نظرسنجی ایران را در میان کشورهای غیرشاد جهان قرار داد. کمپینی برای حمایت و گسترش موسیقی خیابانی در ایران به راه افتاده تا موسیقی‌هایی که کمتر در سطح جامعه رواج دارد و رنگ و بوی حرفه‌ای دارد، در معابر عمومی گسترش یابد.

تاریخ انتشار: ۱۴:۴۳ - ۱۸ خرداد ۱۳۹۳
در مقطعی که موسسه گالوپ ایران را در میان کشورهای غیرشاد جهان مطابق با یک نظرسنجی قرار داده، کمپینی برای حمایت و گسترش موسیقی خیابانی در ایران به راه افتاده تا موسیقی‌هایی که کمتر در سطح جامعه رواج دارد و رنگ و بوی حرفه‌ای دارد، در معابر عمومی گسترش یابد؛ پدیده‌ای که در یکی دو سال اخیر در پایتخت و سپس شهرهای بزرگ مشاهده شده است. با این حال این پرسش مهم پیش رو است که آیا این جوان‌ها با سازهایشان تحمل خواهند شد؟

به گزارش تابناک، چند روز پیش بود که موسسه گالوپ بر مبنای یک نظرسنجی ایران را میان کشورهایی طبقه بندی کرد که از جمله ناشادترین یا همان غمگین ترین مردم جهان قرار دارند. گالوپ با بررسی احساسات هزار نفر از مردم 138 کشور و در واقع با بررسی 138 هزار نفر، از خشم و استرش گرفته تا اندوه و رنج، این نتایج را منتشر کرده است.

عراق با 57 امتیار و پس از آن ایران و مصر به ترتیب با 53 و 50 امتیاز جز غمگین ترین کشورهای دنیا هستند و یونان، سوریه، سیریالئون، قبرس قبرس شمالی، کامبوج و لبنان در رده های بعدی قرار گرفته اند. اگر این نظرسنجی را غیرمنصفانه و غیرعلمی نیز بخوانیم، نمی‌توانیم ناشاد بودن مردم کشورمان را نیز انکار کنیم و مسئولان نیز بارها در این باره هشدار داده‌اند و عواقبش را در بلندمدت برای تمامی ساحت‌های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و طبیعتاً سیاسی برشمرده‌اند.

حال کمپینی به راه افتاده است که به نوعی سعی میکند شادی را به خیابان های تهران تزریق کند، آنها موسیقی را برای این کار انتخاب کرده اند. این کمپین در پی توسعه فرهنگ موسیقی حرفه ای خیابانی است، پدیده ای که تا همین چند وقت پیش تنها در برخی خیابان‌های پایتخت نظیر ولیعصر و شهرک قدس قابل مشاهده بود و هم اکنون در شهرهای بزرگ نظیر  شیراز، اصفهان و تبریز نیز قابل مشاهده است. خبری از سازهای مطربی و موسیقی‌های فاقد اصالت نیست، بلکه موسیقی به شکل جدی روی پوست شهرها آمده و در حال توسعه سریع است.

موزیک خیابانی به شکل کنونی‌اش که بعضاً چهره‌های حرفه‌ای و گروهی نیز در آن مشارکت می‌جویند و حتی اتفاق‌هایی چون عروسک گردانی را در حاشیه‌ای شاهد هستیم، در ایران دوران خردسالی را سپری می‌کند اما در دیگر کشورها پدیده‌ تازه‌ای محسوب نمی‌شود و اتفاقاً به نشاط اجتماعی کمک شایانی کرده است؛ اتفاقی که اگر به این منوال شاهد توسعه‌‌اش در کشورمان باشیم، در ایران نیز نتایجش را به مرور زمان شاهد خواهیم بود.

برای برخی جنبه مالی ماجرا اهمیت دارد و برخی از نوازندگان نیز هستند که چون نمی‌توانند موسیقی خود را در استیج و رسمی در اختیار مردم بگذارند، در خیابان این کار را میکنند، اما دسته سومی هستند که نه نیاز مالی دارند و تنها به واسطه تجربه تازه به این موج تازه پیوسته اند و ظاهراً برخی نوازندگان حرفه‌ای و شناخته شده نیز بی سروصدا در ایران چنین برنامه‌هایی داشته اند و برخی نیز در پی چنین برنامه‌هایی هستند.

یکی از مسایل این است که حس و حالی که در نوازندگی خیابانی هست در سالن نیست، نکته دیگر این است که همه طیف های جامعه نمیتوانند و یا اساسا در فکر آن نیستند که در سالن های موسیقی حضور پیدا کنند، موسیقی خیابانی این طیف از جامعه را که کم هم نیستند با موسیقی و ساز آشنا می‌کند.
 
نکته مهم دیگر این است که این روزها به عنوان یکی از مهمترین دغدغه ها برای جامعه غمگین ایرانی است، «سنگین بودن» و غمگین نشان دادن خود به یک نوع پرستیژ است؛ فضایی که موسیقی خیابانی کمک می‌کند تغییر کند و نگاه مردم به شاد بودن به عنوان پدیده‌ای جلف عوض شود.
 
کنار خیابان‌ها، اطراف میادین، داخل کوپه‌های مترو، در نیمکت پارک‌ها و ... این پدیده مشاهده می‌شود اما آیا همچنان شاهد گسترشش خواهیم بود و آیا نوازندگان خیابانی با سازهایشان تحمل خواهند شد؟ به نظر می‌رسد مسئولان فرهنگی و مسئولان انتظامی در این زمینه با سعه صدر عمل کنند و از چنین پدیده‌های تماشایی در قبل یکی از غمگین‌ترین شهرهای جهان استقبال کرد و در عوض حذف، درصدد مدیریت این اتفاقات بود تا در چهارچوب هنجارهای کشورمان گسترش یابد. این اتفاق بزرگ و مردمی را نباید به سادگی از دست داد.
bato-adv
مجله خواندنی ها
پرطرفدارترین عناوین