فرارو- سجاد زند؛ اگر قرار باشد روزی میزان محبوبیت مردمی محمد مصدق و احمد قوام دو تن از مردان اثر گذار تاریخ ایران مورد سنجش قرار گیرد، قطعا محمد مصدق گوی سبقت را با فاصله ای چشمگیر از احمد قوام می رباید، اما اگر قرار باشد اثر گذاری این دو سیاستمدار در تاریخ ایران مورد سنجش تاریخی - علمی قرار گیرد نمی توان به راحتی قضاوت کرد، کدام یک از آن ها از جانب متخصصان انتخاب می شوند. دو سیاستمدار هم عصر و رقیب، یکی ایدئالیست (مصدق) و دیگری پراگماتیست (قوام). یکی حرکت در مدار پوپولیسم (مصدق) را در پیش گرفت و آن دیگری محافظه کاری (قوام) را ادامه داد. یکی نفت ایران را ملی کرد و آن دیگری ایران را از اشغال نجات داد.
این روزها در مدار سیاستمداران در قد و قواره مصدق و قوام، سیاستمداری دیگر مطرح شده است. سیاستمداری که هم عصر آن ها نیست اما عملکردش و حتی برخی رفتارهایش با عملکرد و رفتارهای آن دو مقایسه می گردد. عصر روز سه شنبه در سالن علامه امینی دانشگاه تهران شعاری طنین انداز شد، «صلیعلی محمد، روح مصدق آمد». این شعار به استقبال از محمد جواد ظریف از سوی دانشجوان مطرح شد. شعاری که ظریف را در کنار مصدق، قهرمان ملی ایران قرار می دهد. پیش از این نیز پس از توافق ژنو ظریف از سوی تعداد زیادی از کاربران شبکه های اجتماعی با مصدق مقایسه شده بود. حتی تصویر ظریف و مصدق در کنار هم روی جلد نشریات قرار گرفت و مطالبی در باب مقایسه این دو نوشته شد. کمر درد ظریف بعد از دیدن تیتر روزنامه کیهان و زیر پتو رفتن ظریف در هواپیما پیش از مذاکرات ژنو2 را با رفتارهای محمد مصدق و تمارض او به بیماری در برخی ملاقات های دیپلماتیک مقایسه می کنند.
اما برخی ناظران و تحلیلگران ظریف را نه با مصدق بلکه با احمد قوام مقایسه می کنند، می گویند ظریف سیاستمداری پراگماتیست و اهل معامله است، همچون قوام. می گویند قوام ایران را از اشغال شوروی رهاند و در دیدار با استالین او را دور زد و ظریف با توافق ژنو سایه جنگ را از سر ایران دور کرد و نقشه های برخی کشورهای غربی، عربی و اسرائیل برای جنگ با ایران را بر آب کرد . می گویند این ها همه از روحیه پراگماتیستی و اهل معامله و مذاکره ظریف است، نه از آرمانگرایی و ایدئالیسم او.
اما به نظر می رسد ظریف به دنبال هر دو روحیه است. اگر دکتر مصدق را نماد آرمانگرایی و رمانتیسم در سیاست در نظر بگیرم و احمد قوام را نماد عملگرایی و واقع گرایی بدانیم، ظریف در میانه این دو حرکت می کند. او نه رومی است و نه زنگی. ظریف می گوید: «سیاست خارجی عرصه سپید یا سیاه نیست. روابط بینالملل طیفی از خاکستری است.» توصیف او از عرصه سیاست خارجی می تواند نشان دهنده نحوه حرکتش هم باشد. او نه یک آرمانگرای محض است نه یک پراگماتیست تمام عیار. او می خواهد هر دو را با هم داشته باشد. ظریف می گوید: «اهداف آرمانی قدرت آفرین است. آرمان عین منافع ملی ماست. بدون آرمان ایران تبدیل به یک کشور معمولی میشود.» در عین حال می گوید: «سیاست خارجه نمیتواند بر اساس انگارهها، بزرگبینیها و کم بینیها شکل بگیرد بلکه باید بر اساس واقع بینی و توان جمهوری اسلامی شکل بگیرد.» شاید این رویکرد ظریف در تاریخ به یک مدل بدل شود.
دیپلمات اولین ها
محمد جواد ظریف خوانساری در 17 دی 1338 در تهران متولد شده است، تربیتی مذهبی یافته و در مدرسه علوی درس خوانده است. مدرسه ای دینی که سیاستمداران زیادی تحویل نظام جمهوری اسلامی داده است. تحصیلات عالی را در آمریکا دنبال کرده است. او دیپلماتی حقوق دان است. مدرک دکترای حقوق و روابط بین الملل را در دانشگاه دنور آمریکا دریافت کرده است.
محمد جواد ظریف پس از حضور در آمریکا وارد دستگاه دیپلماسی ایران شد و ورودش در همان آمریکا صورت گرفت او از سال ۵۷ تا ۵۹ مشاور سرکنسولگری ایران در سانفرانسیسکو و بعد از آن تا سال ۶۱ مشاور سیاسی، رایزنی و کارداری نمایندگی ایران در سازمان ملل بود.
ظریف در جریان صدور قطعنامه 598 که موجب پایان جنگ میان ایران و عراق شد، نقش بسیار موثری داشت. محمد جواد ظریف پس از آن در پست های مختلفی در وزارت امور خارجه قرار گرفت. از مشاور وزیر تا معاون حقوقی و بین الملل و نمایندگی دائم ایران در سازمان ملل متحد. او پست های بین المللی فراوانی نیز داشته است از ریاست کمیسیون فرهنگی بونسکو گرفته تا معاونت مجمع عمومی سازمان ملل متحد.
او در تمام سالهای حضور فعالیتش در دستگاه دیپلماسی ایران مورد انتقاد و حمله برخی گروه های تندرو بوده است. از چپ های اصلاح طلب همچون علی اکبر محتشمی پور و بهزاد نبوی گرفته تا راست های تندرو همچون کیهان.
با وجود سوابق گسترده ظریف در دستگاه دیپلماسی ایران اما تا سالها چهره ای شناخته شده به حساب نمی آمد. شاید بتوان گفت نقطه پرتاب جواد ظریف به افکار عمومی ایران اجلاس سران کشورهای اسلامی در سال 76 در تهران بود. ظریف سخنگوی اجلاس بود. در روزهای برگزاری اجلاس با ظاهری متفاوت با امروز و با چشمانی خسته در برابر دوربین های تلویزیونی قرار می گرفت و گزارش می داد.
پس از آن بود که مردم ایران با او آشنا شدند. چند سال بعد ظریف نماینده دائم ایران در سازمان ملل شد، نماینده ای مورد احترام آمریکایی ها. ظریف در دوران محمد خاتمی برای این سمت انتخاب شد اما محمود احمدی نژاد نیز او را برای دو سال تحمل کرد. دوسالی که ظریف می گوید به خواست مقام معظم رهبری پذیرفت در سازمان ملل بماند. او در این دو سال یکبار دیگر به افکار عمومی پرتاب شد. زمانی که محمود احمدی نژاد در دانشگاه حضور یافت و جنجالی بزرگ ایجاد کرد. سخنان احمدی نژاد اعتراض دانشجویان را برانگیخت در آن جا بود که ظریف سعی کرد با زبانی دیپلماتیک اظهارات رییس جمهور وقت ایران را اصلاح کند.
اما به هر ترتیب محمود احمدی نژاد ظریف را تاب نیاورد او را برکنار کرد و نماینده ای جدید به سازمان ملل فرستاد. اتفاقی که ظریف می گوید آنقدر برایش خوشایند بوده که پس از آن سیگار برای همیشه ترک کرده است. در پی این اتفاق دیپلمات های آمریکایی برای او ضیافتی برپا کردند و با "آقای سفیر" خداحافظی کردند.
سیاستمداران مشهور جهان ظریف را دیپلماتی متفاوت با دیگر دیپلمات های ایرانی می دانند. هنری کیسینجر، مشاور اسبق امنیت ملی ایالات متحده آمریکا یک نسخه از کتاب دیپلماسی که توسط وی تألیف گردیده را به ظریف هدیه داده است و در صفحه نخست آن نوشته است: «تقدیم به دشمن قابل احترام، ظریف». ظریف آنچنان در محافل دیپلماتیک و دانشگاهی آمریکا فعال بوده لیزا اندرسون، رئیس دانشکده امور بین الملل دانشگاه کلمبیا از وی پرسیده است که آیا قصد شرکت در رقابتهای انتخاباتی آمریکا را دارد؟ همین موارد باعث شده که منتقدان ظریف او را آمریکایی بدانند. هنگامی که محمد جواد ظریف از سوی حسن روحانی برای پست وزارت خارجه معرفی شد این انتقاد توسط برخی نمایندگان مطرح شد.
محمد جواد ظریف با وجود انتقادات گروهی تندرو از مجلس رای اعتماد گرفت. او پس از نشستن بر کرسی وزارت به سوپر استار دولت ایران بدل شد. او که پیش از این عضو شبکه اجتماعی فیس بوک بود حضور خود در این شبکه را پس از رسیدن به وزارت ادامه داد و از این طریق فیلترینگ این شبکه را نادیده گرفت اما رسانه ای مهم برای خود دست و پا کرد، تابو را شکست و به محبوبیتی کم نظیر دست یافت.
او عضو توییتر و یوتیوب هم شد. یک پیام ظریف در تویئتر بسیار مهم و اثر گذار شد. در ۱۴ شهریور (۵ سپتامبر ۲۰۱۳) جواد ظریف در توییتر شخصی خود، روش هشنه، (سال نوی عبری) را به یهودیان تبریک گفت. کریستی پلوسی دختر نانسی پلوسی، رهبر حزب دمکرات در مجلس نمایندگان آمریکا و رئیس سابق این مجلس در پاسخ به این توئیت نوشت که: «سال نو میتوانست شیرینتر باشد اگر شما به انکار هولوکاست از سوی ایران پایان میدادید.» و در پاسخ به کریستی پلوسی، جواد ظریف نوشت: «ایران هیچگاه هولوکاست را انکار نکرده است، مردی که تصور میشد این کار را (انکار هولوکاست) کرده است، دیگر رفته است. سال نو مبارک» کریستی پلوسی در واکنش به پاسخ ظریف نوشت: «خوشحالم که میشنوم، ممنون از پاسختان.» این توئیت ظریف در داخل و خارج کشور بازتاب زیادی داشت، وزیر خارجه ایران انکار "هلوکاست" را رد کرده بود.
پیام دیگری از ظریف بازتاب گسترده ای داشت اما این بار در یوتیوب. پیام ظریف تصویری بود و به زبان انگلیسی که به 4 زبان دیگر نیز ترجمه شده بود. این پیام پیش از مذاکرات ژنو سه بر روی یوتیوب قرار گرفت. عنوان این ویدئو "پیام ایران: راهی به جلو وجود دارد" بود.
تابو شکنی ظریف به حضور در رسانه های اجتماعی ختم نشد او اولین وزیر امور خارجه ایران بود که توانست بر سر یک میز ساعت ها با وزیر امور خارجه آمریکا مذاکره کند و در مذاکره مستقیم به توافق برسد. مذاکرات ژنو 3 نقطه اوج دیپلماسی ظریف بود. او در بامداد سوم آذر ماه توانست با 6 قدرت بزرگ جهانی درباره پرونده هسته ای ایران به توافق برسد. توافقی که باعث شد ناظران او را در سطح دو سیاستمدار بزرگ تاریخ ایران یعنی محمد مصدق و احمد قوام قرار دهند. اما این آغاز کار ظریف است، باید دید که نتیجه کار او به کجا ختم خواهد شد؟ باید منتظر ماند و دید آیا ناظران در پایان کار ظریف همچنان او را با قوام و مصدق در یک سطح قرار می دهند یا نه؟ جواد ظریف بر روی بندی نه چندان ضخیم حرکتی می کند که هر لغزشی می تواند باعث سقوطش شود. او مدلی جدید در دیپلماسی ایران به کار گرفته است. مدلی که شاید جاودانه شود و ناکام بماند.