ترنج

در مورد

فلسفه

در فرارو بیشتر بخوانید

۱۶۴ مطلب

  • در «بیو»‌ی تلگرامش عبارتی یونانی از هراکلیتوس نوشته بود که معنای تقریبی‌اش می‌شود «خود را جستم» و عاقبت در هوای آلوده تهران، قلب دکتر که یک‌بار هم قبلا به او هشدار داده بود در تنهایی از کار افتاد و جست‌وجویش به اتمام رسید. خاک بر او مهربان باد و دریغ و درد که ما دریغا گوی او شدیم و نظاره‌گر پایان یافتن امکان‌هایی که می‌شد بار دهد و به ثمر بنشیند.

  • ما در ایران امروز با مردمانی روبه‌روییم که ساعتِ هستی و حقیقت‌شان براساس افق‌های مختلف تنظیم شده است. به بیان فلسفی‌تر با پدیده ناهم «زمان»‌ی روبه‌رو هستیم. رمز شکل نگرفتن دیالوگ در درجه اول «ناهم‌زمانی» است. از ناهم‌زمانی، «ناهم‌زبانی» نتیجه می‌شود.

  • کامو یکی از ستاره‌های روشنفکر پاریس در اواسط قرن بود، اما برخلاف روشنفکران معاصری، چون «ژان پل سارتر» و «سیمون دوبوار» او همیشه یک بیگانه بود.

  • خیلی از ما سوال‌هایی در ذهنمان داریم که فکر می‌کنیم پاسخشان را با مطالعۀ فلسفه پیدا خواهیم کرد؛ سوال‌هایی دربارۀ معنا و هدف زندگی و دربارۀ نسبت خودمان با جهان. اما آیا می‌شود در طول چند روز تعطیلی و فراغت به قلمرو فلسفه وارد شد؟ چه کتاب‌هایی می‌توانند به ما در این مسیر کمک کنند؟

  • آیا یک پوپولیست «آزاد» که بر روی از بین بردن شبکه‌های اجتماعی کار می‌کند واقعا آزاد است؟ «مائوتسه تونگ» در دهه ۵۰ میلادی گفته بود: «بگذار صد گل بشکفد و صد مکتب فکری باهم رقابت کند». امروز باید بگوییم: «بگذارید صد» چن زی «فلسفه بخوانند، زیرا تنها از این طریق راهی برای خروج از مخمصه غم‌انگیز فعلی خود خواهیم یافت».

  • ویدئویی تحت عنوان بحث داغ مرحوم آیت‌الله سید رضی شیرازی (موافق فلسفه اسلامی) و مرحوم آیت‌الله موسوی خلخالی (مخالف فلسفه اسلامی) در شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌شود. در بخشی از این گفتگو سید رضی شیرازی خطاب به موسوی خلخالی می‌گوید: بوعلی سینا مزخرف میگه؟ برو پی کارت....

  • گفته می‌شود بعد از شکسپیر، کار‌های هیچ نمایشنامه‌نویسی در تاریخ به اندازه نمایشنامه‌های ایبسن روی صحنه نرفته است. به همین قیاس آثار ایبسن از جنبه‌های مختلف مورد نقد و بررسی و تحلیل قرار گرفته.

  • آلتوسر نشان می‌دهد چطور می‌توان در سطحِ فلسفی به‌رغمِ دفاع از یک حوزه علمی و دستاورد‌های آن مفاهیمِ نظری و متافیزیکی که در آن رسوخ کرده‌اند را بی‌ملاحظه مورد نقد و تحلیل قرار داد. بنابراین آلتوسر در پِی آن است تا نشان دهد چطور فلسفه همواره باید نسبت به علوم «حساس» و «هشیار» باشد.

  • ساختار‌های اجتماعی در داستان‌های بالزاک از اهمیتی بسزا برخوردارند. ساختار‌هایی که با روندی شتابان پیش می‌روند و افراد را از میان می‌برند یا به بیانی دیگر کشتارگاه اراده‌های فردی می‌شوند. «کشتارگاه اراده‌های فردی» عبارتی است که مارکس درباره تاریخ به کار می‌برد.

  • باختین در چارچوب مفهوم کارناوال، منطق گفت‌وگویی را مبنایی برای پذیرش انتقاد قرار می‌دهد. فرد سخت‌ترین سرزنش‌ها را با خوشرویی می‌پذیرد و باختین خاستگاه و عاملان این نقدپذیری را نه در حوزه قدرت سیاسی، بلکه در بطن جامعه جست‌وجو می‌کند و آن را پدیده‌ای فرهنگی تلقی می‌کند.

تبلیغات