ترنج

در مورد

طنز سیاسی عینک دودی

در فرارو بیشتر بخوانید

۳۳ مطلب

  • این علم یتیم یا آن طور که فرنگی‌ها می‌گویند orphan science مثل هر رشته دیگری برای خودش دارای اصول و چارچوب است. با توجه به این که من شناخته‌شده‌ترین دانشمند علوم سیاسی و روابط بین‌الملل جهان هستم، چند نکته از مبانی این حوزه را برای شما فهرست می‌کنم که به کارتان خواهد آمد. چه بخواهید در تاکسی به تحلیل بپردازید و چه از بد روزگار و بخت این ملت، سیاستمدار شده باشید.

  • هر وقت لازم شد آژیر قرمز و فرمان رفتن به پناهگاه می‌زنند. البته چون پناهگاه نداریم صرفاً می‌دانیم که دشمن دارد می‌آید. مواقعی که آژیر نداریم، موسیقی پخش می‌کنیم. منتهی هر شرایط و هر منطقه‌ای از پایتخت، ملزومات خود را دارد. به همین دلیل تِرَک‌های پیشنهادی با هم فرق می‌کند.

  • اصولاً نه جعفر شما که هیچ کدام از جعفرها در ایران ول نمی‌کنند. چون یکی از معدود راه‌های پیشرفت در کشور زیبا، عزیز، چهارفصل و خواستنی ما شباهت با جعفر است. هر چه جعفرتر، مقرب‌تر و موفق‌تر. سال‌هاست که اگر کسی سعی کند مثل جعفر نباشد، در ساختار اداری ما پیشرفت نمی‌کند. این که مدیرهای کشور جعفر دوست دارند هم در رشد و نموی آن‌ها بی‌تاثیر نیست.

  • بزرگ‌مرد روزنامه‌نگاری، مدیر قدیمی روزنامه وزین کیهان، برادر حسین، سردار قلم، منتقد دلسوز، باخبر از رازهای مگو و نیمه‌پنهان قضایا. حاج حسین واژه‌های مخصوص به خود را دارد که فقط در کشکول کیهان پیدا می‌شود. البته ناگفته نماند حاجی آدم‌هایی را در کیهان تربیت کرده که وقتی نوشته‌هایشان را می‌خوانی، دلت برای خودش تنگ می‌شود.

  • آخرین تصویری که از عباس دارم این بود که یکه و تنها خیابان ملل متحد را به سمت سردر باغ ملی می‌رفت تا خودش را در شلوغی‌های خیابان سپه گم و گور کند. وقتی نامه خداحافظی‌اش را به من می‌داد، ازم قول گرفت تا وقتی در افق دیدم به یک نقطه سیاه تبدیل نشده، آن را باز نکنم.

  • این آقاسعید چیست و کیست که کلید همه مشکلاتمان در جیب کت جادویی اوست؟ احتمالاً فقط خدا می‌داند. ولی یک چیز مشخص است. آقاسعید را خوب می‌شناسیم و صابون خودش، داداشش، مشاورانش، اعوان و انصارش و دولت سایه‌اش به تن این مملکت خورده. همین الان هم می‌خورد.

  • آقا ممدجواد ظریف یکی از ملس‌ترین فحش‌خورهای عالم را دارد. میزان فحش‌هایی که به او می‌دهند و کسانی که به او فحش می‌دهند، متنوعند. کمتر پیش می‌آید فردی یا چیزی باشد که از «همه» فحش بخورد. حرف بزند، فحش می‌دهند. حرف نزند، فحش می‌دهند. کاری کند، فحش می‌دهند. کاری نکند، فحش می‌دهند.

  • ما در تحریریه عینک دودی تصمیم گرفتیم جواب‌های انقلابی مورد پسند این جماعت را استخراج و با جواب‌های منفعلانه، غیرانقلابی و خاک‌برسرانه آقا مسعود جایگزین کنیم. باشد که این‌ها راضی شوند و از ما و دیگران خروج کنند.

  • من نفهمیدم این که نتوانسته‌اند دزدها را بگیرد، به اینترنت ما چه ربطی دارد. بعد این که یک نفر آگهی‌های استخدام جاسوس اسرائیل در فیلترشکن‌ها را یواش نشان آقاجواد بدهد تا دست‌گلشان را از نزدیک ببینند.

  • تا خواستم از این اتفاق تعجب کنم، یاد نکاتی افتادم و از این که خواستم تعجب کنم، بیشتر از قبل تعجب کردم. اولش خواستم بنویسم «یارو را توی ده راه نمی‌دادند، سراغ خانه کدخدا را می‌گرفت.» بعد به خودم گفتم مرد مومن کجای کاری؟ آن کسی که می‌خواهد برود توی آن ده و کدخدا را ببیند و حتی کدخدا بشود، باید اول از زیر سایه آقاسعید رد شده باشد.

تبلیغات