مجتبی مرادی؛ عصرِ ما عصرِ ایجاز است. درازگویی و درازنویسی به مزاجِ انسانِ معاصر سازگار نیست. از همین روست که اثرِ یک توییت از یک سخنرانی افزونتر و یک ویدیوی خلاقانه کارگرتر از یک سینماییِ درازدامن است. به همین جهت، نگارنده سراغ اصل مطلب رفته و پنجگانۀ موردِ نظر را عرضه میکند:
اساسیترین امرِ ضروریِ حکمرانی همانا ادبیات است. این همان ابزاریست که مردم و حکومت را به هم ربط میدهد. هرچه این ادبیات شلخته و پریشان باشد، رابطۀ میان مردم و حکومت به همان نسبت آشفته و پریشان خواهد بود. هرچه ادبیات تصلبی و سخت باشد، رابطه سخت و صلبی خواهد بود. هرچه ادبیات سنجیده باشد، سنجیدگیِ رابطه افزونتر خواهد شد؛ بنابراین و پیش از هرچیز یک حکومت در ادبیاتش نمود خواهد یافت. حکومتی که خواهان حکمرانی بر اکثریت است ناگزیر است و باید از ادبیاتی بهره ببرد که اکثریتِ جامعه را مخاطب قرار میدهد.
بدیهی است که حکومت برای حکمرانی باید برنامه داشته باشد. برنامه باید شفاف، دقیق و ملموس برای شهروندان باشد و هر شهروندی امکانِ فهم و سنجشِ آن را داشته باشد. حکومت بدون برنامه ممکن است همچنان حکومت بماند، اما هرگز قادر به حکمرانی نخواهد بود و بدیهی است که تقسیمبندی حکمرانی به خوب و بد از اساس غلط است، چه آنکه وقتی که حرف از حکمرانی میشود، خوب بودن در آن مندرج است و اگر خوب و کارآمد نباشد، در حالتِ ایستا و توقف خواهد ماند و پیشرفتی نخواهد داشت وای بسا دچارِ انجماد و گندیدگی شود.
وجودِ مخالف برای رشد و پیشرفتِ یک حکمرانیِ کارآمد چنان مهم است که اگر حکومتی مخالف نداشته باشد، باید برود مخالف بخرد! (مثل آنکه میگفتند هر که پیر ندارد، برود پیری بخرد.) بدونِ وجود مخالفِ جدی و صاحبِ ادبیات و برنامه، حکومت هرگز پی به عیب و نقصِ خود نمیبرد و در میانِ تشویق و هورایِ هواداران و موافقانش فرو میریزد و بر سر خویش آوار میشود. مخالف برای حکومت از نان شب هم واجبتر است؛ مخالفانِ شناسنامهدار. آنگاه از این تخالف و بلکه تضاد، پیوسته سنتزی سر برمیکند که جامعه را به رشد و تعالی خواهد رساند.
۴. حال که فصل انتخاباتِ ریاست جمهوری است، سادهترین راه تشخیص کاندیدای مناسب ادب و آدابِ اوست، بعد داشتنِ برنامهی مدون، قابل اجرا و ملموس، بعدتر پذیرش مخالفان و بهرهبردن از نقد و نظر و مخالفتِ ایشان در جهت رشد کشور.
۵. نقد پیشینیان اتلاف وقت است، هر نامزد باید راهکارهای خود در جهت بهسامان شدنِ اقتصاد، سیاست و... را عرضه کند. مشکلات احتمالا زیاد است، اما تمرکز بر دو امر میتواند از کثرت مشکلات بکاهد: الف: اقتصاد ب: قانون (تقدم و تأخری میان اقتصاد و قانون نیست، به هم پیوستهاند، یا با هم سقوط می، کنند یا با هم صعود میکنند.)