بعد از ظهر روز یکشنبه ۳۰ اردیبهشت فارس، خبری مبنی بر فرود هلیکوپتر حامل سیدابراهیم رئیسی به دلیل مهآلود بودن هوای منطقه شمال آذربایجان شرقی منتشر کرد که در ادامه این خبر نوشته شده بود؛ «کاروان رئیسجمهور به صورت زمینی راهی تبریز شد.»
به گزارش ایلنا، انتشار این خبر در حالی بود که شنیدهها خبر از اتفاق دیگری میداد و اخبار غیررسمی نگرانکنندهای در فضای مجازی مطرح شد و در نهایت وزیر کشور در ارتباط زنده تلویزیونی گفت: «رییس محترم جمهور به همراه همراهان در مسیر بازگشت با چند بالگرد بودند که بالگرد حامل رئیسجمهور مجبور به فرود سخت میشود.»
پس از این اظهارات طبیعتاً با بیان این نکته که بالگرد حامل رئیس جمهور فرود سختی داشته، باید نگرانیها درباره سقوط کاهش پیدا میکرد، اما اینگونه نبود و در فضای مجازی همچنان اظهاراتی مبنی بر سقوط بالگرد شنیده میشد و با اینکه فقط رسانههای فارسیزبان خارجی از واژه «سقوط» برای اتفاق رخ داده استفاده میکردند، مردم در انتظار خبری از رسانههای رسمی کشورمان بودند که واقعیت موضوع را به صراحت بیان کرده و رابطه میان سقوط و فرود را توجیه کند.
در نهایت با بیشتر شدن نگرانیها اخبار ضد و نقیض بسیاری مطرح شد و حتی برخی افراد شناختهشده در عرصه رسانه اظهاراتی مبنی بر شهادت رئیس جمهور و سرنشینان هلیکوپتر مطرح کردند که به سرعت مطالب این افراد از صفحات مجازیشان حذف شد. درنهایت تا اعلام خبر رسمی این اتفاق تلخ، شاهد بلبشویی از اخبار ضد و نقیض بودیم به طوریکه در رسانههای کشور طی ساعات ۱۷ تا ۱۹ اخباری مبنی بر ارسال مختصات محل فرود (سخت) ازسوی محافظ رئیس جمهور از طریق سیستم ردیابی مخصوص (توسط خبر فوری)، مساعد و پایدار بودن حال رئیس جمهور (توسط روزنامه کیهان و رجانیوز) و تماس آیتالله آل هاشم با برخی افراد (توسط فارس) منتشر شد و همه این اخبار تا حدی دلگرمکننده، در برابر اخباری قرار داشت که رسانههای فارسیزبان خارجی از سقوط و جان باختن سرنشینان بالگرد حامل رئیس جمهور مطرح میکردند که در نهایت با اعلام خبر شهادت آیتالله سیدابراهیم رئیسی و دیگر همراهانش بار دیگر مرجعیت و اعتبار رسانههای داخلی ما در برابر رسانههای خارجی زیر سوال رفت!
با توجه به اینکه این تجربه را در کشورمان نمیتوان یک اتفاق نادر رسانهای در مواقع اضطراری دانست، لازم است که آسیبشناسی دقیقی درباره عوامل آن داشته باشیم. بیژن نفیسی (روزنامهنگار قدیمی، مدرس روزنامهنگاری و کارشناس رسانه) در گفتگو با خبرنگار ایلنا، با اشاره به تکرار شکلگیری این وضعیت رسانهای در مواقع اضطراری مختلف گفت: تعدد رسانهها در عین حال که میتواند منجر به پوشش وسیع اخبار شود، در صورت ناهماهنگی بین رسانهها در مواقع خاص میتواند اثر سوء داشته باشد به طوریکه ممکن است رسانههای ما در بمباران اطلاعات درست و غلط نتوانند خبر درست را برای مخاطب انعکاس دهند.
نفیسی خاطرنشان کرد: اگر سابقه رسانهای کشورمان را ببینیم به تجربیات ارزشمندی میرسیم؛ زمانی روی این موضوع کار شد تا ما بتوانیم در رسانههایمان مدیریت بحران رسانهای داشته باشیم و در مرکز تحقیقات رسانهای وزارت ارشاد دورههایی در جهت ایجاد هماهنگی بین رسانهها برگزار شد تا بتوانیم در این مواقع پوشش یکدستی از اتفاقات داشته باشیم. ما در پوشش رسانهای اتفاقات مهم ناگهانی بیتجربه نیستیم و مهمترین زمان کسب تجربهمان به زمان جنگ تحمیلی برمیگردد. در سالهای دفاع مقدس که باید اتفاقات و رویدادها توسط رسانهها پوشش داده میشدند یک ستاد خبری جنگ ایجاد شده بود که از طریق آن رسانهها به شکل یکدست اطلاعات را دریافت میکردند. من فکر میکنم مثل همان زمان ما احتیاج به راهاندازی یک ستاد خبری بحران داریم که مطبوعات، خبرگزاریها و شبکههای اجتماعی میتوانند بالهای اجرایی این ستاد باشند.
وی افزود: این ستاد میتواند در شرایط بحرانی مثل سیلی که در مشهد رخ داد یا هر اتفاق دیگری مثل سوانح و حوادث غیر قابل پیشبینی فعال شود و پوشش اخبار را فقط مدیریت کند و خبرگزاریها هم به عنوان بازوهای اجرایی با نیروهایی که دارند در محل حاضر شوند و این ستاد هم به خبرنگاران اعزامی کمک کند تا اطلاعات درست را مخابره کنند. با نبود چنین مرکزی شاهد هستیم همواره ناهماهنگیهایی پیش میآید که اخباری در تضاد با هم منتشر میشوند و در نهایت این وضعیت به اعتبار رسانههای ما آسیب میزند. مطمئناً گستردگیای که رسانههای ما دارند و با پیشرفت تکنولوژی دسترسی به اخبار مختلف راحتتر شده است و در مقابل کنترل و هماهنگی سختتر شده، اما در عین حال مسئولیت کسانی که اخبار را منتشر میکنند بیشتر از قبل است و ما باید بر مسئولیتپذیری فعالان رسانه و رسانهها نیز تأکید داشته باشیم.
نفیسی در ادامه تأکید کرد: در شرایط حاضر هر کس که یک موبایل داشته باشد و امکان دستیابی به اطلاعات هم برایش فراهم باشد به راحتی میتواند اطلاعات را رسانهای کند، ولی باید این مسئولیتپذیری را در افراد ایجاد کرد که صحت و سقم اخبارشان را هم بررسی کنند و بدون مسئولیتپذیری اطلاعاتی را مطرح نکنند که برای جامعه و رسانه خسارتبار باشد چرا که جبران این خسارتها بسیار زمانبر خواهد بود. تأکید من بر این است که باید یک ستاد مدیریتی رسانهای برای مواقع بحران ایجاد کرد که در این مواقع فعال شود و با کمک بازوهای اجراییاش اخبار را پوشش دهد و به رسانهها در صحتسنجی اخبار کمک کند و هماهنگیهای لازم از طریق آن صورت گیرد تا شرایطی ایجاد نشود که مثلاً در یک سانحه هلال احمر اطلاعاتی دهد و استانداری آن منطقه خلاف آن را بیان کند و مردم در مواجهه با این اخبار متضاد سردرگم شوند.
این کارشناس رسانه درباره تجربه مدیریت رسانهای در روزهای جنگ تحمیلی اظهار کرد: در دوران جنگ طبیعتاً در مناطق مختلف درگیریهایی وجود داشت، بمبارانها و موشکبارانهایی اتفاق میافتاد که در آن وضعیت باید اطلاعات دقیق و درست به مردم میرسید تا از اضطراب بیشتر جلوگیری شود. به همین منظور یک ستاد خبری ایجاد شد که فکر میکنم در خبرگزاری ایرنا شکل گرفت و از طریق این ستاد رسانهها میتوانستند به اطلاعات دقیقتر برسند و خبرنگاران محلی نیز اطلاعات دقیق را ارائه میدادند و به کمک همین ستاد صحت و سقم اخبار سنجیده میشد و شاهد یکدست بودن اتفاقات بودیم.
نفیسی در ادامه اظهار کرد: باید به این نکته تأکید کنم که یکدست بودن یا هماهنگی رسانهها فقط باید در مورد واقعیت اتفاق رخ داده باشد، به عنوان مثال در مورد سقوط بالگرد رئیس جمهور و همراهان ایشان اصلیترین موضوع این است که آیا افراد حاضر در آن بالگرد زنده ماندهاند یا به شهادت رسیدهاند؛ در این مورد که اصلیترین موضوع این اتفاق است نباید اخبار ضد و نقیض منتشر شود و باید اخبار هماهنگ، یکدست و دقیق بر اساس واقعیت باشند، ولی مسائل پیرامون این اتفاق مثل نقش مهآلود بودن هوا در رخ دادن این سانحه، نقص فنی بالگرد، اشکال در مسیریابی و... مسائلی هستند که میتوانند به شکلهای مختلف توسط رسانهها از مناظر مختلف مطرح شوند و مورد بررسی قرار بگیرند.
این روزنامهنگار در پاسخ به پرسشی درباره مرجعیت اخبار منتشر شده در فضای مجازی نسبت به رسانههای رسمی گفت: سهولت دسترسی به فضای مجازی یکی از دلایل اصلی بیشتر دیده شدن فضای مجازی در این شرایط است. گوشیهای موبایل همواره در دسترس هستند و به همین دلیل وابستگی انسان به مکان برای دسترسی به وسایلی، چون تلویزیون را از بین بردهاند و طبیعی است که مخاطبان فضای مجازی بسیار بیشتر باشند. در این شرایط رسانههای دیگر ما باید از این امکان استفاده کنند و فعالیت خود را در شبکههای اجتماعی بیشتر کنند تا پیام خود را بهتر به مخاطب برسانند که البته اگر به عملکرد رسانهها در سالهای اخیر توجه داشته باشیم کاملاً مشخص است که برای حضور بهتر در فضای مجازی برنامهریزی دارند و هر روز حضورشان در شبکههای اجتماعی بیشتر شده است. در سالهای اخیر با اتفاقات ناگهانی و غیر قابل پیشبینی شاهد هستیم که فضای مجازی در ساعات ابتدایی بر رسانههای دیگر غلبه دارد و فضای مجازی مسیر روایتها را تعیین میکند؛ این پدیدهای ناگزیر است چراکه افراد حاضر در فضای مجازی ممکن است مسئولیت کمتری برای انتشار اخبارشان داشته باشند و هر آنچه که میشنوند را منتقل میکنند درحالیکه رسانههای رسمی به دنبال انتشار اخبار دقیقتر هستند و ما اگر ستاد مدیریت خبری در مواقع بحران داشته باشیم میتوانیم با سرعت بالا و ارائه اخبار دقیق این وضعیت را مدیریت کنیم.
نفیسی در پایان تأکید کرد: باید رسانههای ما در دل اتفاقات حضور داشته باشند تا رویداد را دقیق بیان کنند. باید بر بازگشت اعتماد مردم به رسانهها تمرکز کنیم و رسیدن به این مهم، کمی زمانبر است. اعتماد مردم به رسانههای رسمی به دلیل مصلحتهایی که در مواقع مختلف وجود داشته، کم شده است. نباید با نگاه بسته با مسائل برخورد داشت و لازم است که دست رسانهها برای انتشار مطالب بازتر باشد. ممکن است در برخی مواقع اشتباهات و اتفاقاتی هم در پی فراهم کردن این شرایط پیش بیاید، اما ارزش این را دارد که در آینده رسانههای ما بتوانند حقیقت اخبار را پیش از هر رسانه دیگری بیان کنند، و از این طریق اعتماد و مرجعیت را دوباره به دست بیاورند.
من بازگشت اعتماد مردم به رسانهها را مهمترین مسئله امروز رسانههایمان میدانم و معتقدم در این شرایط که امکانات ارتباطی پیشرفتهتر میشود، نمیتوان جلوی انتشار اخبار را گرفت یا با دستورالعملها وضعیت را مدیریت کرد. باید به رسانههای رسمی اعتماد شود و فرصتهای لازم داده شود. وقتی یک روزنامه یا خبرگزاری مجوز دارد باید امکان بیشتری برای دسترسی و انتشار اخبار داشته باشد و اگر هم اشتباهی از سوی آن رسانه صورت گرفت؛ ما در قانونمان این موارد را پیشبینی کردهایم و میتوانیم از برخوردهای شدید نیز خودداری کنیم و با رسانهها به تعامل برسیم.