روابط خوب یکشبه اتفاق نمیافتند؛ بلکه به تعهد، مصالحه، بخشش و مهمتر از همه به "تلاش" نیاز دارند.
فرارو- آیا رابطه خوبی در اطراف خود میبینید؟ البته هیچکس نمیداند میان یک زوج چه چیزهایی اتفاق میافتد، اما دههها تحقیق علمی درباره عشق، روابط جنسی و عاطفی به ما آموخته که کدام رفتارها نشانه استواری رابطه و کدام ها نشانه فروپاشی قریبالوقوع هستند.
به گزارش فرارو، روابط خوب یکشبه اتفاق نمیافتند؛ بلکه به تعهد، مصالحه، بخشش و مهمتر از همه به "تلاش" نیاز دارند.
عشق
عاشق شدن آسانترین قسمت است. چالش زوجها شعلهور کردن آتش این عشق و رسیدن به عشقی ماندگار و بالغ است که رابطهای پایدار را تضمین میکند.
منظور شما از گفتن "دوستت دارم" چیست؟
"تری هاتکوف" جامعهشناس و استاد دانشگاه کالیفرنیا برای عشق یک مقیاس ایجاد کرده که شش نوع عشق در نزدیکترین روابطمان را شناسایی کرده است.
رمانتیک: بر اساس اشتیاق و جذابیت جنسی
بهترین دوستان: علاقه و محبت عمیق
منطقی: احساسات عملی بر پایه ارزشهای مشترک، اهداف مالی، دین و غیره.
بازیگوش: احساساتی که براثر لاسزنی یا چالش به وجود میآیند
مالکیت: غیرت و وسواس
متواضع: مهربانی و فداکاری
محققان میگویند عشقی که ما در روابط متعهدانه خود احساس میکنیم معمولاً ترکیبی از دو یا سه مورد از موارد بالاست. اما اغلب دو فرد درگیر در یک رابطه تعاریف بسیار متفاوتی از عشق دارند. دکتر هاتکوف زن و مردی را مثال میزند که برای صرف شام به رستوران رفتهاند. پیشخدمت با زن بگوبخند میکند، اما مرد بهظاهر توجهی نمیکند و از تعویض روغن ماشین حرف میزند. زن ناراحت میشود که چرا همسرش حسودی نکرد. شوهر نیز حس میکند از کارهای اضافیاش قدردانی نمیشود.این ماجرا چه ارتباطی با عشق دارد؟ من و زن هرکدام تعریف متفاوتی از عشق دارند. عشق برای مرد عملی است و بهترین راه برای ابرازش اقدامات حمایتی مانند تعمیر و نگهداری خودرو است. عشق برای زن مالکیت است و حسادت همسرش به او احساس ارزشمند بودن میدهد.درک دیدگاه همسرتان به عشق سبب میشود دعواها به حداقل برسد شور و اشتیاق به رابطه برگردد. اگر فهمیدید که همسرتان به غیرت و حسادت تمایل دارد، حتماً به بگوبخندهای او با دیگران توجه کنید. اگر همسرتان در عشق رویکردی عملگرایانه دارد، به اقدامات کوچکش برای ابراز علاقه توجه کنید.
عشق رمانتیک را "اعتیاد طبیعی" مینامند، زیرا بخش پاداش مغز را فعال میکند، بهخصوص مسیرهای "دوپامین" که با اعتیاد به مواد مخدر، الکل و قمار مرتبط هستند. اما همان مسیرها با نوآوری، انرژی، تمرکز، یادگیری، انگیزه و اشتیاق نیز مرتبط هستند. به همین دلیل است که در عاشقی احساس قدرت و انگیزه میکنیم.اما همه میدانیم که عشقِ پرشور باگذشت زمان کمرنگ میشود و به مرحله دلپذیرتری از عشق متعهد میرسد. بااینحال بسیاری از زوجها سعی دارند شعلههای اولیه عشق را دوباره روشن کنند. اما آیا این کار ممکن است؟
"آرتور آرون" پژوهشگر ارتباطات و استاد روانشناسی راهی برای این کار پیداکرده است. رازش چیست؟ کاری متفاوت و جدید پیدا کنید و آن را باهم انجام دهید. این تجربه سیستم جایزه در مغز را فعال میکند که همان مداری است که در مراحل اولیه عشق فعال میشود. فعالیتی جدید (حال کلاس سفالگری یا کلاسهای موجسواری) سیستم دوپامین در مغز شما را فعال میکند و با کمک هم میتوانید هیجان روزهای اولیه را بازگردانید. دکتر آرون در مطالعه زوجها متوجه شد آن دسته که بهطور منظم فعالیتهای جدیدی را باهم تجربه میکنند، زندگی مشترک شادتری دارند.
"ایلاین هاتفیلد" استاد روانشناسی میگوید عشقی که در اوایل رابطه احساس میکنیم با آنچه بعداً حس خواهیم کرد، متفاوت است. در ابتدا عشق "پرشور" است، یعنی احساسات شدیدی برای همسرمان در ما وجود دارد. روابط طولانیتر سبب ایجاد "عشق همدمی" میشود که مشخصهاش احساسات عمیق و قوی از تعهد و صمیمیت است.مقیاس "عشق پرشور" کمک میکند بفهمید وضعیت شما در کجا قرار دارد. زمانی که جایگاه خود را فهمیدید، میتوانید به تزریق شور و اشتیاق به رابطه بپردازید.
اکثر زوجها با روابط جنسی بیشتر، شادتر میشوند.
خبر خوب این است که زوجهای متعهد نسبت به دیگران روابط جنسی بیشتری دارند. درست است که افراد مجرد پز روابط آزاد خود را میدهند، اما به یاد داشته باشید که آنها مدتهای طولانیتری تنها میمانند. نتایج مطالعات سال 2017 نشان داد که 15 درصد مردان و 27 درصد زنان به مدت یک سال رابطه جنسی نداشتند. این مدت برای 9 درصد از مردان و 18 درصد از زنان پنج سال بود. عوامل اصلی در زندگی بدون سکس سن بالا و تجرد است.
بااینکه اکثر مردم روابط خود را پنهان نگاه میدارند، اما اطلاعات زیادی از عادتهای جنسی افراد داریم. این دادهها از منابع متفاوتی بهدستآمده است، مانند مطالعات پژوهشی و نظرسنجیهای محلی و بینالمللی. فعالیتهای جنسی میان نسل هزاره آمریکا رو به کاهش است، احتمالاً به این دلیل که آنها مانند نسلهای پیشین خود شریک زندگی ثابتی ندارند.
بر اساس این تحقیقات اطلاعات زیر درباره روابط جنسی به دست آمد:
تعدد رابطه جنسی در اوایل رابطه
یکی از بهترین راهها برای اطمینان از تداوم سکس در یک رابطه طولانی این است که در اوایل آشنایی رابطه جنسی زیادی داشته باشید. دانشگاه جورجیا بیش از 90 هزار زن در نوزده کشور را موردمطالعه قرار داد و فهمید که هر چه مدت ازدواج طولانیتر باشد، رابطه جنسی کمتر است. اما این کاهش با میزان سکسی که زوج در اوایل رابطه داشتهاند ارتباط دارد.چرا رابطه جنسی در ازدواج کاهش مییابد؟ در اینجا ترکیبی از عوامل وجود دارند: مشکل سلامت، حضور کودک، ملالت و عدم رضایت از رابطه. اما مهمترین عامل سن است.
دانشمندان علوم اجتماعی بر این ازدواجها تمرکز میکنند تا بفهمند چه اشتباهاتی رخ میدهد.
برآورد شده که حدود پانزده درصد از زوجها در شش تا یک سال گذشته با همسر خود رابطه جنسی نداشتهاند. برخی از این ازدواجها از ابتدا با سکس کم آغازشدهاند. برخی دیگر نیز تولد فرزندان یا خیانت را دلیل کم شدن و درنهایت قطع رابطه جنسی میدانند. این زوجها چندان خوشحال نیستند و بیشتر از دیگران به طلاق فکر میکنند.
اگر در چنین رابطهای هستید، مهمترین گام مراجعه به پزشک است. سردمزاجی میتواند به دلیل برخی اختلالهای پزشکی (تستوسترون کم، اختلال نعوظ، یائسگی یا افسردگی) یا اثرات جانبی یک دارو باشد. برخی دانشمندان بر این باورند که استفاده روزافزون از داروهای ضدافسردگی میتواند سبب کاهش میل جنسی شود.
بااینکه برخی زوجها بدون رابطه جنسشی هم خوشحالاند، اما حقیقت این است که درمجموع هرچه این رابطه بیشتر باشد، زن و شوهر خوشحالتر خواهند بود. شعلهور کردن ازدواجی که چندین سال را بدون رابطه جنسی سپری کرده کار راحتی نیست، اما امکانپذیر است. اگر نمیخواهید ازدواجی بدون رابطه جنسی داشته باشید و از طرفی قصد جدایی و طلاق را نیز ندارید، به پزشک و روانشناس مراجعه کنید و درباره این مشکل با همسرتان گفتگو کنید.برخی از راهحلهایی که درمانگران توصیه میکنند:
به یاد داشته باشید که میزان مشخصی برای میزان رابطه جنسی در ازدواج وجود ندارد. میزان مناسب آن میزانی است که زوجین را خوشحال میکند.
اگر روابط جنسیتان متوقفشده، برای بازگرداندنش به تلاش و زمان نیاز دارید. اولین و مهمترین گام بسیار ساده است، اما برای خیلی از زوجها دشوار است: دربارهاش باهم صحبت کنید.
دو پیشنهاد اول کاملاً واضح هستند. اما بیایید پیشنهاد سوم را اندکی بیشتر بررسی کنیم: صحبت با همسرتان درباره رابطه جنسی. زمانی که دکتر هاتفیلد درباره تمایلات جنسی با مردان و زنان مصاحبه کرد، متوجه شد بیشتر ازآنچه تصور میشود باهم اشتراک دارند، فقط حاضر نیستند دربارهاش با یکدیگر حرف بزنند. دکتر هاتفیلد تمرین سادهای پیشنهاد داد که میتواند تأثیر زیادی بر زندگی جنسی شما داشته باشد:
تفاوت اصلی میان زنان و مردان جایی است که میل جنسی آغاز میشود. مردها میخواهند همرسشان نقش بیشتری در آغاز کردن رابطه داشته و فعال باشند. اما برای زنان رفتارهای خارج از اتاقخواب نیز اهمیت داشت. از همسرشان میخواستند گرمتر و مهربانتر باشند و در امور زندگی بیشتر کمک کنند.
مردان و زنان میتوانند تمرین کنند تا احساس تعهد خود را افزایش داده و از روابط خود محافظت کنند.
هرسال حدود 10 درصد از افراد متأهل (12 درصد از مردان و 7 درصد از زنان) با فردی غیر از همسرشان رابطه جنسی برقرار میکنند. نرخ نسبتاً پایین خیانت سالانه، نشاندهنده میزان بالای خیانت در کل دوران ازدواج است.مطالعاتی که بر روی انسان و حیوانات انجام شد نشان میدهد خیانت میتواند به ژنتیک نیز مربوط باشد. اما میدانیم ژنتیک انسانها سرنوشت آنها را رقم نمیزند و بحث درباره ژن خیانتکار برای هیچکس مفید نخواهند بود.
برخی ویژگیهای شخصیتی با تمایل فرد به خیانت مرتبطاند. مردانی که بهراحتی تحریک میشوند و مردانی که بیشازحد نگران شکست در عملکرد جنسی هستند. این یافتهها از مطالعه نزدیک به هزار زن و مرد به دست آمد. در این نمونه 23 درصد مردان و 19 درصد زنان گفتند به همسرشان خیانت کردهاند.اصلیترین عوامل خیانت در زنان فقدان شادکامی در رابطه (زنانی که از رابطه خود خوشحال نیستند دو برابر دیگران خیانت میکنند) و عدم هماهنگی جنسی با شوهرشان است (شرایطی که احتمال خیانت زنان را سه برابر میکند).
از فرصتهای دیگر اجتناب کنید. درگذشته مردها به دلیل ساعات کاری طولانی، سفرهای تجاری و کنترل امور مالی خانواده فرصت بیشتری برای خیانت داشتند. اما امروزه زنان نیز تا دیروقت کار میکنند و به سفرهای تجاری میروند. حتی زنانی که در خانه میمانند نیز با ابزاری چون تلفن همراه، ایمیل و غیره میتوانند بهراحتی با اشخاص دیگر روابط صمیمانه ایجاد کنند. بنابراین بهترین راه برای وفادار ماندن محدود کردن فرصتهایی است که ممکن است منجر به تصمیمات مخرب شود.
از قبل برای وسوسه شدن برنامهریزی کنید. مردان و زنان میتوانند برای وفادار ماندن استراتژیهای مقابلهای پیش بگیرند."جان لیدون" روانشناس دانشگاه "مک گیل" در مونترال بررسی کرد که افراد متعهد در مواجه با شرایط وسوسهبرانگیز چه واکنشهایی نشان میدهند. در یک مطالعه از مردان و زنان بسیار متعهد تصاویری از جنس مخالف نشان داده شد و از آنها خواستند به جذابیت افراد در تصویر امتیاز دهند. آنها نیز به آنکس که برایشان جذابتر بود بالاترین امتیاز را دادند. اندکی بعد گفته شد همان فرد جذاب تمایل دارد با آنها ملاقات کند. این بار شرکتکنندگان به افراد در تصویر امتیازات کمتری دادند.
دکتر لیدون گفت: "زمانی که دیدند ممکن است فردی جذاب ازدواجشان را تهدید کند، مدام به خود میگفتند "آنقدرها هم جذاب نیست". ناخودآگاه خود را متقاعد میکردند که تمایلی به آن فرد ندارند."
این مطالعه همچنین بررسی کرد که آیا میتوان به افراد آموزش داد تا در برابر وسوسهها مقاومت کنند یا خیر. نتایج نشان داد مردانی که وفادار ماندن را تمرین میکنند، بیشتر از دیگران در مبارزه با وسوسه پیروز شدند. البته این مطالعه آزمایشگاهی بود و بازگوکننده وقایع دنیای واقعی نیست. اما با تمرین کردن و یادآوری مراحل جلوگیری از وسوسه، میتوانید به میزان زیادی از رابطه خود محافظت کنید.
همسرتان را مجسم کنید. همه میدانیم گاهی اوقات هر چه بیشتر در برابر چیزی مقاومت کنیم، بیشتر خواهان آن میشویم. هرچه بیشتر به مقاومت در برابر یک فرد فکر کنید، او بیشتر برایتان جذاب و وسوسهبرانگیز میشود. در این مواقع بهترین راه فکر کردن به فردی است که عاشقش هستید. به این فکر کنید که چقدر برایتان ارزش دارد و چقدر به زندگیتان معنا بخشیده است. بر افکار عاشقانه و شادی خانوادهتان تمرکز کنید.
رابطه را جذاب نگاهدارید. دانشمندان بر این باورند که میزان تعهد ما به این بستگی دارد که شریک زندگیمان تا چه حد زندگی ما را بهبود و افقهایمان را گسترش میبخشد.محققان به زوجها چالشهایی دادند که باید با کمک هم آنها را انجام میدادند. از زوجها قبل و بعدازاین آزمایش آزمون ارتباطی گرفته شد. میزان عشق و رضایت از رابطه در زوجهایی که در چالشها موفق بودند افزایش داشت. محققان معتقدند زوجهایی که از مکانهای جدید بازدید میکنند و کارهای جدید انجام میدهند، سطح تعهد بالاتری نسبت به یکدیگر دارند.
هر زنوشوهری اختلافنظر دارند، اما مطالعات علمی نشان داده جروبحث دو نفر تأثیر زیادی بر روابط و سلامت آنها دارد.
بسیاری از زوجها سعی میکنند از بحث و دعوا اجتناب کنند، اما کارشناسان رابطه میگویند هرگونه بحث و جدال فرصتی است برای بهبود روابط. نکته کلیدی این است که نحوه جدال سازنده را بیاموزیم تا احساس بهتری نسبت به شریک زندگیمان پیدا کنیم.
"جان گاتمن" پژوهشگری است که بر روی تعاملات زوجها مطالعه میکند. او متوجه شد که زوجها حتی در محیطهای آزمایشی و در برابر دوربینهای روشن نیز اختلافاتشان را بروز میدهند. گاتمن مجموعهای از کلمات و رفتارهای را شناسایی کرد که میتوان بر اساس آنها موفقیت یا شکست یک ازدواج را پیشبینی کرد.گاتمن و همکارانش زوجها را در حین جروبحث مشاهده کردند. او متوجه شد که موضوع بحث و مدت دعوا مهم نیست. تنها تحلیل سه دقیقه اول دعوای زوجین برای پیشبینی خطر طلاق و جدایی کافی است.مهمترین لحظات میان شما و شریک زندگیتان چند دقیقه اول دعوا است. در این فاصله مهم روی رفتارتان تمرکز کنید، زیرا میتواند مکانیسم رابطه شما را بهبود ببخشد.در اینجا به چند توصیه کلی برای شروع بحث و دعوا با فردی که دوستش دارید میپردازیم:
شکایت کنید، نه انتقاد. اگر از کارهای خانه ناراحت هستید، دعوا را با انتقاد از همسرتان آغاز نکنید: "تو هیچوقت به من کمک نمیکنی". روی شکایتی که دارید و راهحلهایش تمرکز کنید: "خیلی برایم سخت است که تا دیروقت بیرون کار کنم و بعد در خانه سراغ ظرفها و بچهها بروم. فکر میکنی بتونی بعضی وقتها به من کمک کنی؟"
از عبارتهای سرزنشی با "تو" بپرهیزید. "تو هیچوقت..."، "تو همیشه...". این جملات همیشه حاوی انتقاد و سرزنش هستند. اما جملاتی که با "من" یا "ما" شروع میشوند مشکلات و راهحلها را پیشبینی میکنند.
به زبان بدنتان دقت کنید. زمانی که حرف میزنید به همسرتان نگاه کنید. همسطح با همسرتان بنشینید یا بایستید. نباید در حین دعوا از بالا به پایین به همسرتان نگاه کنید.
دکتر گاتمن یادآور میشود که دعوا با همسر اتفاق بدی نیست. بلکه راهی برای بهبود روابط است. در حقیقت بیان اختلافات به رابطه قدرت ماندگاری قوی میدهد. تنها باید مطمئن شوید که ابتدای بحث را بهدرستی شروع میکنید.
از چهار هزار زوج پرسیده شد چه موضوعاتی سبب ایجاد بحثوجدل در میانشان میشود. زنان گفتند مسائل مرتبط با فرزندان، کارهای خانه و پول. پاسخ مردها به این سؤال روابط جنسی، پول و اوقات فراغت بود.
تحقیقات نشان داده پول رایجترین دلیل دعوا در یک رابطه است. زوجهایی که مشکلات مالی و بدهی دارند، استرس بیشتری را تجربه میکنند و در رابطه کمتر خوشحالاند.
چرا پول سبب بروز اختلاف میشود؟ این دعواها به دلیل امور مالی نیستند. بلکه درباره ارزشها و اهداف مشترک میباشند. کسی که به رستورانهای گرانقیمت میرود و پولش را خرج سفرهای لوکس میکند، معمولاً دوست دارد در لحظه زندگی کند و دنبال ماجراجویی باشد. ما فردی که پسانداز میکند به دنبال خرید خانه است و ثبات و خانواده بیشترین ارزش را برایش دارد. دعوا بر سر پول ممکن است بیانگر این باشد که شما و همسرتان تفاوتهای بنیادی دارید.
چند توصیه برای مدیریت پول در رابطه:
درباره مخارج خود صادق باشید: دروغ درباره نحوه خرج کردن پول میان زوجها بسیار رایج است، زیرا میدانند همسرشان دراینباره حساس است. محققان آن را "خیانت مالی" مینامند که در صورت برملا شدن، به اعتماد زوجها آسیب جدی وارد میکند.مبلغ اختیاری داشته باشید: زوجها باید درک کنند که هر کس حق دارد قسمتی از پولش را صرف چیزی کند که دوست دارد. داشتن اولویتهای مختلف به این معنا نیست که به علایق شخصیتان نپردازید. بر روی میزانی از درآمدتان بهعنوان مبلغ اختیاری توافق کنید و آن را هر طور که میخواهید خرج کنید.بر روی رابطه سرمایهگذاری کنید: پولتان را روی رابطتان سرمایهگذاری کنید. مثلاً یک سفر، شام، یک نمایش و یا تجربیات جدید و مشترک.
فرزندان
یکی از یافتههای ناخوشایند علم روابط، تأثیر منفی فرزندان بر روابط زوجین است. برخلاف باور عمومی که تصور میشود فرزندان زوجها را به هم نزدیکتر میکنند، تحقیقات نشان میدهد رضایت و شادی از رابطه با رسیدن اولین فرزند کاهش مییابد.درحالیکه داشتن فرزند بهوضوح والدین را خوشحال میکند، اما محدودیتهای مالی و زمانی میتواند به استرس رابطه بیفزاید. پس از تولد کودک، زوجها تنها یکسوم از وقتشان را باهم تنها هستند.
در این بخش چند پیشنهاد برای تقویت رابطه ارائه میدهیم که بر اساس یافتههای مطالعات و تحقیقات علمی جمعآوری شدهاند:
آیا نسبت به شریک زندگی خود سخاوتمند هستید؟ چند وقت یکبار به او ابراز علاقه میکنید؟ باکارهای کوچکی مانند بردن چای و قهوه انجام میدهید؟ زوجهایی که سخاوتمندی بالایی دارند بیشتر از دیگران خود را در ازدواج خوشبخت و خوشحال میدانند.
پیدا کردن همسری که زندگی شما را جالبتر کند یکی از عوامل حیاتی در حفظ رابطه طولانی است.
چگونگی تصمیمگیری زوجها میتواند بر کیفیت روابط عاشقانه تأثیر بگذارد. زوجهایی که از قبل از ازدواج در تعریف رابطه، زندگی مشترک و برنامهریزی مراسم عروسی قاطعیت دارند، زندگی زناشویی بهتری نیز خواهند داشت.
گاهی اوقات زوجها آنقدر بر رابطه خود متمرکز میشوند که ارتباط با دوستان نزدیک و خانواده را فراموش میکنند. تحقیقات نشان داده ارتباط افراد متأهل با دوستان و خانواده کمتر است. مشکل این رفتار این است که بار ناخوشایندی بر دوش ازدواج قرار میدهد. معمولاً توقع زیادی از ازدواج داریم و از همسرمان میخواهیم تمام نیازهایمان را برطرف کند که طبیعتاً چنین کاری از توان هیچکس ساخته نیست. و اینگونه ازدواجمان از هم میپاشد.برای قدرت بخشیدن به ازدواج، باید توقع کمتری از آن داشته باشیم. یعنی میتوانیم این بار را با اعضای خانواده، دوستان و کسانی که میتوانند از ما حمایت عاطفی کنند، تقسیم کنیم.
منبع: NYT