مساله پنهانی نیست که طی روزهای گذشته و با رسیدن موج سرما بر پهنه جغرافیایی ایران، مردم در بسیاری از نقاط کشور با مشکل کمبود و قطعی گاز مواجه شدهاند. این در حالی است که طبق آمار و در روز یکشنبه همین هفته ۸۴۸ میلیون متر مکعب گاز مصرف شده و تهران با ۱۲۷ میلیون مترمکعب، خراسان رضوی ۶۰ میلیون مترمکعب، اصفهان با ۴۶ میلیون مکعب، آذربایجان شرقی ۴۱ میلیون متر مکعب بیشترین میزان مصرف را داشتند. در این شرایط جلسات ستاد بحران برای تعطیلیها هم چندان کارساز نبود و تعطیلی مدارس و ادارات نتوانست فشار گاز را به بخاریهای منازل بازگرداند. همچنین این قطعی و تعطیلی به جایگاههای سیانجی و برخی از نانواییها هم رسیده است.
به گزارش اعتماد، پرسشی که در شبکههای اجتماعی و در میان مردمی که در صف پُر کردن گاز پیکنیکی و نفت سفید ایستادهاند، این است که آخرین باری که اینگونه سرما کشور را فرا گرفت ۱۵ سال پیش بود، آیا مسوولان غافلگیر شدهاند؟ چطور تا پیش از این مدیران شرکت ملی گاز با اعتماد بهنفس میگفتند که یکی از افتخارات دولت سیزدهم برخلاف دولتهای دیگر این بود که ما در هیچ مقطع زمانی افت فشار گاز نداشتیم! چند موج سرما و شرایط نیمهبحرانی را پشت سر گذاشتند؟ آیا کشوری که دومین میزان ذخایر گازی را دارد، برای این روزها چارهای نیندیشیده بود؟
در ادامه گفتگو با عباس اعظمی، سخنگو و مدیرکل روابط عمومی شرکت ملی گاز ایران را میخوانید:
طی چند روز گذشته و پس از برودت و سرمای شدید هوا و بارشهای پیاپی، شاهد بروز بحرانی در بخش تامین گاز سراسری شهرها و روستاها در کشور بودیم. این در حالی است که سازمان هواشناسی نیز اعلام کرده که پیش از بارشها به شما هشدارهای لازم را داده است. با این حال چرا تدابیر لازم برای مدیریت و تامین گاز مورد نیاز در این روزهای سخت، انجام نشد و شرکت ملی گاز غافلگیر شد؟
اصلا بحث غافلگیری در بین نیست. مساله اصلی موضوع عرضه و تقاضا است. یعنی شما یک حجم مشخصی از یک محصولی را دارید و در آن طرف یکسری تقاضا. خب وقتی تقاضای خرید و تهیه و مصرف بیشتر از تولید باشد مسلم است که به مشکل برمیخورید. در مورد گاز هم همین طور است. به هر حال حجم تولید گاز کشور محدود و مشخص است. از آن طرف ما ۵/۲۷ میلیون مشترک داریم که شامل ۳۰ تا ۳۰ میلیون و صد هزار خانوار میشوند. وقتی که دمای هوا افت پیدا میکند و به اصطلاح سرد میشود، بهشدت مصرف گاز افزایش پیدا میکند و حتی به بیشتر از میزان تولید میرسد. روی همین اصل کشور برای عرضه گاز دچار بحران میشود. حالا هر چقدر هم که هشدار داده شود باز هم حجم تولید نمیتواند افزایش چشمگیری داشته باشد.
ولی مگر ما ذخیره گازی نداریم؟
این هم از مشکلات دیگر صنعت گاز ماست. اگر میخواستیم در چنین شرایطی به شرایط بحرانی نرسیم باید از ۶۷ سال قبل سرمایه گازی در توسعه میادین گازی و ساخت مخازن ذخیره گازی را شروع میکردیم. چون سرمایهگذاری در این بخش زمانبر و طولانی است.
اگر به خاطر داشته باشید حدود ۱۵ سال قبل و در سال ۸۶ هم ما چنین سرمایی را در کشور تجربه کردیم که در آن زمان هم باز گازها قطع شدند و محورهای مراسلاتی مسدود شدند و کلا کشور با بحران مواجه شد. واقعا چرا نباید از آن حادثه درس بگیریم و به دنبال افزایش تولید یا ذخیره گازی کشور باشیم؟
این را باید از مسوولان ارشد پرسید. همانطور که گفتم اگر میخواستیم در چنین روزهایی به مشکل برنخوریم و غافلگیر نشویم باید طی چند سال قبل، سرمایهگذاری عظیمی را برای توسعه میادین گازی، افزایش فشار میادین گازی و ایجاد مخازن ذخایر گاز انجام میدادیم. چند سال قبل و در زمان مدیرعاملی اوجی - وزیر نفت کنونی - در شرکت گاز مطالعات جامعی در مورد احداث ذخایر گازی انجام شد. براساس این مطالعات، ۴۰ میدان گازی قابلیت ایجاد منابع ذخیرهسازی را داشتند.
آن زمان قرار شد که در ۲۵ میدان زمینهسازی برای ذخیره گاز انجام شود. ولی این طرح بعد از مدتی متوقف شد. طبیعی است که وقتی که سرمایهگذاری و برنامهریزی جامعی صورت نگیرد، در روزهای سرد سال با کمبود و بحران مواجه شویم. از طرفی یکی دیگر از مسائلی که باعث تشدید بحران گازرسانی به نقاط مختلف کشور شده بود، قطع گاز وارداتی ترکمنستان به کشورمان بود. همچنین گاز وقتی که از جنوب کشور به سمت شهرها و استانهای شمال و شمال غرب میرود بیش از هزار کیلومتر را طی میکند. این خطوط لوله بالاخره یک ظرفیتی را دارند. وقتیکه دما به منفی ۲۶-۲۵ درجه میرسد و مصرف گاز به شکل تصاعدی افزایش پیدا میکند، اگر توزیع آن مدیریت نشود، ممکن است تعدادی از استانهای شمالی کشور با مشکلاتی مواجه بشوند.
که اتفاقا با مشکلاتی هم مواجه شدند! درست مثل مشهد و برخی از شهرهای دیگر خراسان رضوی یا استانهای غربی کشور که گاز آنها قطع یا به شدت دچار افت فشار شد.
اتفاقا برعکس، از چند روز قبل از آغاز موج سرما تمام همکاران ما در حالت آمادهباش بودند و به صورت شبانهروزی وضعیت گازرسانی به نقاط مختلف کشور را رصد و مدیریت میکردند. همین مساله باعث شد تا کمترین میزان قطعی گاز را در کل کشور داشته باشیم؛ یعنی اگر هم چند شهر قطعی داشتند سریعا مشکل حل شد. ضمن آنکه ناپایداری گاز در سرشاخههای خطوط بسیار کم بود و در حال حاضر فقط اگر هم افت فشاری داشته باشیم سریعا همکاران ما در محل حاضر میشوند و آن را رفع میکنند. ولی به هر حال نمیتوان منکر بروز مشکلاتی در مورد کمبود گاز و قطعی و افت فشار آن در برخی از نقاط کشور بود. ولی اینکه بخواهیم همه تقصیرها را به گردن شرکت ملی گاز بیندازیم، بیانصافی است.
چرا که هر کارشناسی که با مقوله گاز و گازرسانی آشنا باشد میداند که با این حجم تولید گازی که داریم و افزایش وحشتناک مصرف گاز، مدیریت این وضعیت برای آنکه به بحرانی ملی بدل نشود چیزی شبیه شعبدهبازی و معجزهای است که مهندسان باتجربه ما موفق به انجام آن شدند و گرنه شاید الان بخش گستردهای از کشور در این روزها گاز نداشتند. حتی برای امدادرسانی به استانهای مختلف، استانهای معین تعیین کردیم. مثلا وقتی در گلستان مشکل افت فشار گاز رخ داد، ۳-۲ اکیپ از تهران به این استان اعزام شدند. یا از اهواز نیز چند اکیپ به شرق مازندران رفتند.
در این روزها مگر چقدر کمبود گاز داشتیم؟
براساس آمارهای موجود تولید روزانه گاز سنگین در کشور چیزی حدود ۹۹۰ میلیون متر مکعب است درحالی که قرار بوده برمبنای برنامهریزیهای انجام شده در دولت گذشته این رقم به یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون مترمکعب برسد ولی عملا این اتفاق رخ نداده است. البته این ۹۹۰ میلیون مترمکعب گاز سنگین معادل ۸۵۰ میلیون مترمکعب گاز فرآوری شده است.
در روزهای بحرانی گذشته، روزانه چقدر کمبود گاز داشتیم؟
بین ۲۰۰ تا ۲۵۰ میلیون مترمکعب.
در چند روز گذشته گفته میشد که قطع گاز صادر شده از سوی ترکمنستان نیز یکی از دلایل مهم بروز بحران کنونی بوده است. سوال اینجاست که مگر ترکمنستان چقدر گاز به ایران میدهد که قطع شدن آن باعث بروز بحران در شبکه گازرسانی کشور میشود؟!
چیزی حدود ۵- ۴ میلیون مترمکعب در روز.
خب این رقم که در برابر حجم ۹۹۰ میلیون مترمکعبی تولید گاز روزانه کشور بسیار ناچیز است! پس چرا باید باعث چنان اختلالهای گستردهای در روند گازرسانی در کشور شود؟
قطعی گاز ترکمنستان باعث شد تا ۵ استان خراسان رضوی و شمالی و جنوبی و گلستان تحت تاثیر قرار بگیرند. بخصوص آنکه دمای هوا در این استانها تا منفی ۲۶-۲۵ درجه کاهش پیدا کرد و حتی در فریمان به منفی ۲۸ درجه نیز رسید که همین امر باعث تشدید مصرف گاز میشد.
خب مگر تعطیلیهای تهران چقدر میتواند روی کاهش مصرف گاز تاثیر داشته باشد؟
تهران غول گازخواری است که روزانه چیزی حدود ۱۲۶ میلیون مترمکعب گاز مصرف میکند. تعطیلیهای چند روزه اخیر، اما باعث شده بود تا این رقم چیزی حدود ۶-۵ میلیون مترمکعب کاهش پیدا کند.
شما مدعی هستید که تقریبا قطعی گاز خاصی در کشور نداشتهایم. ولی اخبار منتشر شده با آنچه شما عنوان میکنید کاملا متناقض است. مثلا در چند شهر با قطع گاز شرایط مردم بهشدت بحرانی شده بود یا افت فشار در برخی نقاط کشور باعث شده بود تا بسیاری از مشاغلی که با گاز کار میکردند هم کارکردشان با مشکل روبرو شود. مثل نانواییها که افت فشار گاز در برخی نقاط کشور باعث تعطیلی تعدادی از آنها و کمبود نان در برخی نقاط شده بود. حتی تا همین روز گذشته هم تربت جام گاز نداشت!
من نگفتم که قطعی نداشتیم؛ گفتم که قطعیهای موردی و جزیی داشتیم. در برخی از شهرها قطعیها در حد قطع انشعاب ۲۰۳۰ مشترک بوده که سریع رفع شده است. ضمن آنکه قطعیهای موردی گاز چیز عجیبی نیست و در همه جای دنیا هم وجود دارد. یعنی به دلایل مختلف ممکن است در روز گاز تعدادی از مشترکان قطع شود که همکاران ما فوری برای رفع آن اقدام میکنند. ولی در حال حاضر قطعی گاز در کشور نداریم.
پس چرا همچنان گاز بخشی از شهر تربت جام قطع است؟
موضوع تربت جام یک مبحث فنی دارد. به زبان ساده این شهر ته خط شبکه گازرسانی است. برای همین دچا ر کمبود گاز شده است.
ولی بعد از تربت هم شهرهای دیگری وجود دارند؛ پس چرا آنها با قطعی گاز مواجه نشدهاند؟
شهرهای بعدی جمعیت زیادی ندارند. اما تربتجام جمعیت زیادی دارد و در نتیجه مصرف گاز آنها نیز بالاست.
یعنی شما میگویید اخباری که در مورد تعطیلی نانواییها و برخی مشاغل دیگر مطرح میشود درست نیست؟
من چنین ادعایی نکردم؛ ولی حقیقتا خبری در این مورد ندارم.
یعنی الان میتوانیم امیدوار باشیم که به قول شما با تلاش کارشناسان شرکت ملی گاز دیگر شاهد قطع برق نباشیم؟
ما تمام تلاشمان را میکنیم و تمام امکاناتمان را بسیج کردهایم. ما هم مثل شما؛ امیدواریم که با شرایطی مواجه نشویم که دوباره شاهد قطعی گاز باشیم. دعا کنید.