bato-adv
کد خبر: ۵۸۰۲۳۹

قدیمی‌ترین قنادی تهران را بشناسید؛ دکتر مصدق مشتری اینجا بود

قدیمی‌ترین قنادی تهران را بشناسید؛ دکتر مصدق مشتری اینجا بود
نوه حاج علی‌اکبر، «عباس کلباسی» که الان قنادی پدربزرگ را در خیابان بهار اداره می‌کند می‌گوید: «پادرازی‌های این قنادی مشتریان زیادی داشت. بسیاری از رجال قاجار که بعد از انقراض سلسله قاجاریه در حوالی این خیابان زندگی می‌کردند مشتری پرو پاقرص ما بودند. از پدرم شنیدم که سفیر ایتالیا شیرینی پادرازی را برای نخست وزیر وقت کشورش از اینجا می‌خرید و او آنقدر از طعم این شیرینی خوشش می‌آمد که نخستین صادرات صنعت شیرینی همان زمان از قنادی بهار شروع شد.»
تاریخ انتشار: ۱۵:۵۳ - ۲۲ مهر ۱۴۰۱

قنادی بهار در مجاورت محله امامزاده یحیی (ع) سال ۱۳۱۷ راه‌اندازی و از همان سال‌ها به واسطه شیرینی پادرازی معروفش، شناخته شد و هنوز هم به همین دلیل بین تهرانی‌ها معروف است.

به گزارش همشهری، این شیرینی از اختراع‌های مرحوم حاج «علی‌اکبر ماها» بانی این قنادی ۸۰ ساله است که پخت آن را برای نخستین بار در تهران آغاز کرد. شیرینی پادرازی قبل از تهران در مشهد تولید و عرضه می‌شد، ولی هنر حاج اکبر در تغییر کیفیت و طعم آن باعث جهانی شدن و ثبت آن به نام قنادی بهار می‌شود.

مشتریان مشهور یک قنادی مشهور

تا یک صد سال قبل قنادی به‌صورت امروزی وجود نداشت. دکان‌هایی بود که قند، آبنبات و نبات عرضه می‌کرد و مردم با خرید آن‌ها شیرینی‌های خانگی محبوب‌شان را می‌پختند.

بعد از راه‌اندازی نخستین کارخانه تولید قند و شکر در کهریزک، چون این نوع محصولات به وفور در اختیار مردم قرار می‌گرفت کاسبی دکان‌های قند و نبات کساد شد و صاحبان آن‌ها پخت انواع شیرینی برای مردم را شروع کردند.

همین زمان بود که قنادی بهار راه‌اندازی می‌شود. نوه حاج علی‌اکبر، «عباس کلباسی» که الان قنادی پدربزرگ را در خیابان بهار اداره می‌کند می‌گوید: «پادرازی‌های این قنادی مشتریان زیادی داشت. بسیاری از رجال قاجار که بعد از انقراض سلسله قاجاریه در حوالی این خیابان زندگی می‌کردند مشتری پرو پاقرص ما بودند. از پدرم شنیدم که سفیر ایتالیا شیرینی پادرازی را برای نخست وزیر وقت کشورش از اینجا می‌خرید و او آنقدر از طعم این شیرینی خوشش می‌آمد که نخستین صادرات صنعت شیرینی همان زمان از قنادی بهار شروع شد.»

کلباسی می‌افزاید: «همسر دکتر مصدق هم شیرینی‌های خانه‌اش را از اینجا می‌خرید. هیچ‌وقت نشنیدم که پدربزرگم بگوید خود مصدق را هم دیده باشد که برای خرید شیرینی به اینجا بیاید. می‌گفت افرادی بودند که می‌آمدند و برای مصدق از اینجا شیرینی می‌خریدند.»

bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین