برادر میترا استاد: من با آقای نجفی صحبت کردم، اما او انکار میکرد میگفت که ارتباط خاصی نیست و هر چه بوده مربوط به گذشته است، اما واقعیت چیز دیگری بود
«حادثهای که برای خواهر من پیش آمد، اصلا ربطی به موضوعات و شایعات مطرحشده ندارد. اختلاف و درگیری میترا با آقای نجفی خانوادگی بود و دلیلش هم رفتار و کارهایی بود که آقای نجفی انجام میداد.»
به گزارش شهروند، اینها بعضی از صحبتهای مسعود استاد است؛ مرد جوانی که چند هفتهای است نامش سر زبانها افتاده است؛ برادر مقتول جنجالیترین حادثه جنایی ایران. پروندهای که یک سر آن شهردار سابق تهران است با کلی سابقه و سِمتهای کلیدی و طرف دیگر آن، زن جوانی که از وقتی همسر شهردار تهران شد، اخبار ضد و نقیض و شایعات زیادی درباره خودش و نحوه ورودش به زندگی نجفی به راه افتاد.
حالا چند هفتهای است که این زن جوان دیگر زنده نیست و آقای شهردار سابق هم به جرم قتل به زندان افتاده و در انتظار برگزاری دادگاه است؛ دادگاهی که گفته میشود نخستین جلسه آن به زودی برگزار میشود تا شاید برخی از ناگفتههای پرونده جنایی و، اما و اگرهای ریز و درشت این جنایت را برملا کند.
با این همه، برادر مقتول در اظهارات کوتاهی ادعاهای جدیدی درباره این پرونده مطرح کرده است؛ ادعاهایی که در صورت اثبات میتواند نقاط کور و مبهم این پرونده را تا حدی روشن کند؛ ادعاهایی که هنوز تأیید نشده است. دقایقی با مسعود استاد همکلام شدیم که در ادامه میخوانید:
آقای استاد! چند روز پیش صحبتهایی به نقل از شما در رسانهها منتشر شد. شما در صحبتهایتان آقای نجفی را به مشکلات اخلاقی متهم کرده بودید.
جرم آقای نجفی در قتل خواهرم مشخص است. او مرتکب قتل شده و میترا را با کلت به قتل رسانده است. اما صحبتهای من درباره دلیل اختلافات نجفی با خواهرم بود. در این مدت برخی رسانهها و بهخصوص شبکههای مجازی بهگونهای موضوع را مطرح میکردند که جای قاتل و مقتول عوض شده بود. افترا و تهمتهای ریز و درشتی نثار خواهرم و خانواده من شد که هیچ کدامش درست نبود. من فقط واقعیت را گفتم، تازه نه همه آن را. هر چیزی که گفتهام با سند و مدرک بوده است، حتی چند نفری هم به دادسرا احضار شدند.
کمی بیشتر توضیح دهید.
هیچکس به این موضوع توجه نداشت که مشکل میترا با آقای نجفی چه بود. البته صحبتهایی مطرح میشد که هیچ کدامشان درست نبود. اصل ماجرا به رفتار آقای نجفی برمیگشت. ایشان همزمان با چند خانم دیگر در ارتباط بودند و خواهر من هم از این موضوع مطلع شده بود. اصل و دلیل اختلاف آنها هم همین بود.
شما و خواهرتان از کجا متوجه این موضوع شده بودید؟
من که بعدها فهمیدم، اما خب میترا خیلی زودتر متوجه شده بود. چندباری هم با آقای نجفی صحبت کرده بود، اما فایدهای نداشت. تا اینکه میترا موضوع را با من در میان گذاشت. من هم با آقای نجفی صحبت کردم، اما او انکار میکرد. میگفت که ارتباط خاصی نیست و هر چه بوده مربوط به گذشته است، اما خب واقعیت چیز دیگری بود.
شما برای اثبات این ادعا مدرکی هم دارید؟
به اندازه کافی شواهد هست. از شماره تلفن و مکالمات انجامشده تا خود افرادی که با این آقا در ارتباط بودند.
این شواهد در پرونده هم قید شده است؟
بله، خودم همه آنها را ارایه دادم. البته از همان ابتدا هم مدارک بود، حتی چند خانم بهعنوان شاهد به دادسرا احضار شدند. مدارک بیشمار دیگری هم وجود دارد، اما من فعلا درباره آنها صحبتی نمیکنم.
چرا؟
دوست ندارم خللی در رسیدگی به این پرونده ایجاد شود. به هر حال پرونده به دادگاه رفته است. همه شواهد و مدارک هم در پرونده موجود است.
خب، شاید این موضوع به برطرفشدن همان شایعاتی که شما هم به آنها اشاره کردید، کمک کند؟
تا برگزاری دادگاه نمیتوانم توضیحات بیشتری بدهم، اما مطمئن باشید با شروع جلسات دادگاه همه چیز روشن میشود. البته من خودم از اصل ماجرا خبر دارم، اما برای بقیه واقعیت مشخص میشود.
از برگزاری زمان دادگاه خبر دارید؟
نه، هنوز چیزی به ما اعلام نشده است، اما فکر میکنم به همین زودی جلسه اول دادگاه برپا شود.