نامش از «گیشا» میآید؛ شرکت عمرانی که ۵۵سال پیش دو مهندس به نامهای «کینژاد و شاپوریان» تاسیس و با حروف ابتدایی فامیلیهای خود، نام شرکت را ثبت کردند. گیشا در گذر زمان گیشا خوانده شد و حدود ۱۰سال بعد هم پلی فلزی به همین نام رویش قرار گرفت؛ پلی باشکوه و جلال که این روزها، چیزی از آن باقی نمانده جز یک سازه فلزی فرسوده. میگویند قرار نبود پل گیشا، اینهمه زنده باشد، کاربردش موقتی بود. «غلامرضا نیکپی» شهردار وقت پایتخت همان سالها، قبل از برگزاری مهمترین اتفاق ورزشی قاره کهن در ایران به دنبال راهکاری برای ترافیک کاروانهای ورزشی از هتل تا ورزشگاه آزادی کنونی بود که ساخت چندین پل فلزی بخشی از این راهکار بود.
به گزارش روزنامه جوان، پل گیشا، یکی از آنها بود که در یکی از استانداردترین مناطق تهران از نظر اصول معماری و مهندسی ساخته شد. گیشا، پلی موقت و تماما فلزی به طول ۶۲۰ متر با ارتفاع بالاتر از حداستاندارد، کمعرض و دارای دو لاین عبوری روی خیابان قرار گرفت. بازیهای آسیایی تهران به پایان رسید و قرار بود پل برداشته شود، اما ٤٥سال بعدش همچنان برقرار ماند و حالا روزهای آخرش را سپری میکند. عمر مرتفعترین پل فلزی آنروزهای تهران به سرآمده. چندین سال است که ترجیعبند صحبتهای مدیران شهری ناایمنی پل است. آنها میگویند پل، دیگر جوابگوی ترافیک سنگین این منطقه نیست. آنها سرانجام حرفشان را بر کرسی نشاندند، پل درحال جمعشدن است، چندین سال است که روند برداشتن پل، کلید خورده و قرار است زیرگذری جایگزین آن شود. فاز نخست این پروژه قرار است تا اواسط امسال به بهرهبرداری برسد.
ماجرا، اما به اینجا و برداشتن یک پل و جایگزینی یک زیرگذر ختم نمیشود. پل گیشا برای ساکنان این منطقه تنها یک پلی نبود که توسط بلژیکیها در ایران ساخته شد، مردم این منطقه و مناطق دیگر که پل مسیر تردد هر روزهشان است، خاطراتشان زیاد است. خیلی از ساکنان مرگ پل را خداحافظی با بخشی از خاطرات تلخ و شیرین خود میدانند.
هیجان کودکی تماشای تهران از پل گیشا
هنوز نه خبری از برج میلاد بود و نه صدها آسمانخراش پایتخت. پلاسکو بود و بعدتر ساختمان کنونی بورس، اما مکانی مرتفع برای سوارهها تعریف نشده بود. همین ارتفاع و لرزش خودروها هنگام عبور، گیشا و پلهای مشابه را سرزبانها انداخت، تا جایی که برخی تجربه نخستین عبور خود را هنوز به خاطر دارند. «هادی» یکی از ساکنان مناطق گیشاست که درباره خاطراتش از این پل میگوید: «پل برایم پر از خاطره است. یک جوری نماد است، جزو معدود پلهایی بود که موقع بچگی همیشه برایش هیجان داشتم. الان هم حس نوستالژیک دارد. قبلا خانه خالهام گیشا بود و رفتن به خانه آنها همیشه برایم جذاب بود، چون برای رفتن به خانهشان باید از روی این پل رد میشدیم.»
او گیشا را یکی از نشانههای دوران کودکی خود میداند: «وقتی پل برداشته شود، احتمالا تا مدتها، زمانی که از کنارش رد میشوم، جای خالیاش دلم را به درد میآورد. پدربزرگم سالهای آخر عمرش، خیلی چیزها را به یاد نمیآورد، اما وقتی از پل گیشا رد میشدیم، نام و خاطرات پل یادش بود.» هادی امیدوار است که تخریب این پل کمکی به رفع ترافیک منطقه محل سکونتش داشته باشد: «آنجا همیشه گره ترافیکی دارد و امیدوارم زدن زیرگذر حجم ترافیک را کم کند، ولی احساس میکنم صرفا ترافیک را به پل آزمایش منتقل میکند. قبل از پل آزمایش یک مدرسه است که وقتی تعطیل میشود، ترافیک سنگین ایجاد میکند، الان با این شرایط احتمالا این ترافیک هم بیشتر میشود.»
خاطره جمعی ساکنان منطقه گیشا
برای ساکنان منطقه گیشا البته نگاهها نسبت به این پل متفاوت است؛ گروهی نگران آینده و طرح جایگزیناند و بخشی هم به جنبه نمادین این پل و نقش آن در ذهن و خاطرات خود نگاه میکنند. «زهرا» روزنامهنگاری است که حدود ۲۸سال از عمر خود را در این منطقه گذرانده. او هم درباره نقش این پل در خاطراتش میگوید: «ما سمت شرق پل هستیم. قبلا بعد از این پل یعنی به سمت غرب خیلی مسیر تردد نبود، ولی بعدا این پل خیلی بیشتر معنی پیدا کرد و ما را به سمت غرب پیوند میزد. هر وقت میخواستیم به سمت غرب شهر برویم یا از تهران خارج شویم، از زیر پل رد میشدیم، چون قبلا از زیر پل هم راه داشت. خودم همیشه دوست داشتم از روی پل رد شویم، چون نمای جذابی از بالا داشت.»
او میگوید که این علاقه در تمام این سالها هیچوقت رنگ نباخته است: «همین الان هم که برای رفتن سرکار از روی پل رد میشوم، چند سیم برق میبینم که یک عالمه پرنده روی آنها مینشیند و همیشه این منظره برایم جذاب است و سعی میکنم آن را از دست ندهم. به سمت چمران هم نمای جذابی دارد و کوهها دیده میشود. بارها از پشت فرمان عکس گرفتم. عبور از این پل به ما این امکان را میداد تا خیابان پایینی که به سمت گیشا میرود را نگاه کنیم و ببینیم کجا ترافیک است و کجا نیست.» او میگوید که عبور از این پل همواره هیجان و ترسی در خود داشته است: «قبل از اینکه بحث برداشتن پل شود، من همیشه ترس داشتم که اگر الان پل خراب شود، من کجای اتوبان چمران میافتم، چون وقتی روی پل از خودروها سنگین میشود، شروع میکند به لرزیدن. آدم واقعا میترسد. البته خیلیها این حس را داشتند.»
آنطور که زهرا میگوید پل گیشا برایش جنبه نوستالژیک دارد و نبودش یک خلأ است: «این پل خیلی برایم نوستالژیک است. اسم خیابان نصر است، ولی همه آن را به اسم گیشا میشناسیم. مثل میدان منیریه یا بقیه موارد، تخریبش خداحافظی با خاطرات است. این پل معیار آدرسها هم بود و این نبودش، نابودی بخشی از خاطرات است. تصورش برایم سخت است که یک روز سرکار بیایم، ولی از روی این پل رد نشوم. پل گیشا خاطره جمعی ساکنان این منطقه و بخشی از مردم تهران است.»
رانندگان تاکسی چه میگویند؟
تاکسیسواران خطی گیشا بیشتر از هر گروه دیگری با این پل زندگی کردند و هر روز چندین بار از این پل رد میشوند و ساعتها کنار آن منتظر مسافر میمانند. «علی» حدود ۶۵سال دارد و نزدیک به ۳۰سال است که راننده تاکسی خطی گیشا به انقلاب است. او میگوید نزدیک به چهار سال است که اطراف این پل کارهای عمرانی درحال انجام است: «قبلش این وسایل و ابزار نبود و پل حالت تکی داشت. میدرخشید. من عمری کنار این پل گذراندم و روزی چندین بار از روی آن رد شدم. شاید باورتان نشود، اما نخستین باری که از رویش رد شدم، هنوز در خاطرم هست. هزار خاطره دیگر هم ازش دارم. از ترس مسافران هنگام عبور تا توضیحات متفاوتی که بعضی از مسافران در این سالها گفتند.»
او امیدوار است اثر این سازه فلزی باقی بماند و از بین نرود: «نباشه جاش خیلی خالیه. انگار یک کوه را ۳۵سال ببینی و یکمرتبه بیدار شوی و اثری از آن نباشد. شنیدم قرار است پیادهراه یا رستوران شود. امیدوارم حداقل این اتفاق بیفتد.»
میهمان موقت تهران که حضورش البته ۴۵سال طول کشید در خاطره و ذهن دیگر رانندگان هم زنده است. در میان مسافران، وقتی صحبت از آینده پل گیشا میشود، هر کس از دری حرف میزند. «اکبر» با انتقاد میگوید: «همه ما الان نگران آینده این پل هستیم؛ اینکه ترافیک بیشتر نشود. این پل قرار بود چندماه برای مسابقات استفاده و بعد برچیده شود، اما نیمقرن به ما خدمت کرد. باید ببینیم این جایگزین چقدر دوام میآورد.» در جمع رانندگان تاکسی، خاطرات پل است که دستبهدست میچرخد تا نوبت به خاطرهای برسد که همه را به خنده میآورد.
محسن میگوید: «حدود ۲۰سال پیش که بچه اولم متولد شد، شبها نمیخوابید. خیلی اذیت میکرد. خانمم یک شب پیشنهاد داد که سوار تاکسی شویم و دوری بزنیم، شاید خوابش ببرد. همین پیشنهاد یکسال من را بدبخت کرد، چون این بچه عادت کرده بود که در تاکسی بخوابد. یکسال من شبها ماشین را روشن میکردم، میآمدم روی همین پل که لرزش هم داشت، دور میزدم تا آقا بخوابد. پسرم الان مردی شده، ولی میگوید هر وقت از این پل رد میشود یاد دوران کودکیاش میافتد.» خاطره محسن که تمام میشود، بار دیگر بحث به جایگزینی این پل میرسد. آنها امیدوارند که زیرگذر بتواند مشکل ترافیک را حل کند و پل هم تبدیل به پیادهراهی گردشگری شود که مسافران بیشتری را به این منطقه بکشاند.
جایگزین گیشا چه خواهد بود؟
«محمد علیخانی» رئیس کمیسیون عمران و حملونقل شورای شهر تهران موضوع این پل را از دو جهت بررسی میکند: دلیل تخریب و زیرگذر جایگزین. او در اینباره به «شهروند» میگوید: «پل گیشا دو موضوع دارد. اول اینکه برای چه قرار است برچیده شود و اصل موضوع تخریب برای چه اتفاق افتاده است؟ یکی اینکه پل گیشا بیش از ۴۰سال از عمرش گذشته و الان ناایمن است، این همان دلیل اصلی برداشتن پل است، چون حجم خودرو در آن قسمت شهر زیاد است و دیگر پل ظرفیت کافی ندارد، حالا پل، جوابگوی ترافیک این مسیر نیست. پس دلیل تخریب یکی ترافیکی و یکی هم ناایمن بودن آن است.» او در ادامه توضیح میدهد که امکان ایمنسازی این پل هم وجود داشت، ولی به صرفه نبود: «مثلا پل کریمخان در سال ٩٧، با هزینه بسیار بالایی ایمن شد، اما آنجا هم ترافیک جواب میداد و هم ایمن شد، ولی این مورد اگر قرار باشد ایمن شود، هزینه بسیاری نسبت به کریمخان خواهد داشت و مشکل ترافیکی سر جایش باقی میماند.»
رئیس کمیسیون عمران و حملونقل شورای شهر تهران در ادامه میگوید: «این تصمیم در دوره مدیریت قبلی گرفته شده و البته تصمیم درستی است. این موارد باعث شده که این طرح تغییر کند و برنامه اصلاحی مدنظر قرار بگیرد که به دلیل یکسری مشکلات مالی و فنی (مثل حجم بالای ترافیک که بستن آنجا را ناممکن میکند) این پروژه طول کشید. پلیس در این مورد سختگیری میکرد و کُند پیش رفت. دومین مانع هم تاسیسات شهری است؛ مثل لولههای آب و... پس دلیل این تأخیر هم این موارد بود؛ یکی مسائل فنی و پلیس یکی هم تاسیسات شهری و سومین عامل هم منابع مالی بود. چون در سال ۹۷ به دلیل بدهی شهرداری و... اعتبارات لازم به آن اختصاص داده نشد، ولی برای سال ۹۸ اعتبارات خوبی لحاظ شده و قرار است فاز اول تا شهریور به بهرهبرداری برسد.»
حالا سوال اینجاست که آیا در این پروژه پل گیشا تخریب میشود و اثری از این سازه نمادین به جای نخواهد ماند؟ علیخانی در پاسخ به این پرسش از طرح پیادهراه سبز گیشا میگوید: «خود سازه پل با همکاری بخش خصوصی قرار است جمعآوری شود و سازهای جدید و متناسب با فضا البته با کمک همین سازه، به دلیل تعلق خاطر مردم حفظ میشود. یعنی سرمایهگذار با هزینه شخصی سرمایهگذاری میکند که این اثر باقی بماند و به شکل پیادهراه سبز و کافه و رستوران به محل گردشگری و تفریح تبدیل شود.»