«اگر اصولگرایان بر بسیاری از ضعفهای گذشته فائق آیند، شرایط پذیرفتهشدن آنها در جامعه شرایط بهتری است، بهویژه اینکه بتوانند از این شرایط استفاده و درست عمل کنند. البته باید گفت که در گذشته جبهه پایداری فراتر از سهمخواهی رفته بود و بهنوعی یک نوع تمامیتخواهی را دنبال میکرد».
شرق نوشت: آنها زودتر از اصلاحطلبان شروع کردهاند. پیشبینی یک مجلس هفتم دوباره آنها را به صرافت انداخته تا اینبار متشتت ظاهر شوند و چندان در بند و دغدغه ائتلاف و اجماع نباشند. تا جایی که مؤتلفه باز گفته با فهرست حزبی خواهد آمد و جمنا (جبهه مردمی نیروهای انقلاب) هم اعلام کرده که یک فهرست ۱۵۰ نفره آماده کرده است. اگرچه خبر جدیدی میگوید که جمنا هم بعد از یک دوره کار قرار است منحل شود. اصولگرایان احتمالا پیشبینی کردهاند که میزان مشارکت در انتخابات آتی در مقایسه با انتخابات پیشین دچار کمیوکاستی خواهد بود.
چه چیزی بهتر از این برای آنها. بهویژه در شهرهای بزرگ هروقت میزان مشارکت پایین آمده، برنده بازی انتخابات اصولگرایان بودهاند. البته برخی اخبار هم حاکی از این است که جمعی از اصولگرایان از تصمیمات و چینش جمنا دل خوشی ندارند و خواستار انحلال آن و جایگزینی با یک جبهه دیگرند.
محمدرضا باهنر اخیرا گفته بود که ساختار جمنا باید تغییر کند. بعد از انتخابات مجلس دهم هم که فهرست اصولگرایان رأی نیاورد، غلامرضا مصباحیمقدم، سخنگوی جامعه روحانیت مبارز، گفت: ما در جامعه میدانستیم که این فهرست رأی نمیآورد، اما چارهای جز تمکین از نظر جمنا نداشتیم.
ناصر ایمانی، روزنامهنگار و تحلیلگر اصولگرا، هم در نقد جمنا گفته است: «وزنکشیها منطقی نبود؛ یعنی برخی طیفهای اصولگرا عملا نقشی را ایفا کردند که خیلی بیشتر از وزنشان بود. نکته دیگر آنکه این مجموعه تحتتأثیر حرکتها و مواضع سیاسی طیف پایداری قرار گرفت؛ یعنی پایداریها اعلام کردند به این مکانیسم نمیپیوندند، بعد شرط گذاشتند، در نهایت نیز نپیوستند. عملا این حرفها جمنا را تحتتأثیر قرار داد، درحالیکه جبهه پایداری یکی از طیفهای اصولگراست که وزنشان معلوم نیست چقدر است، ولی قطعا در آن اندازهها نیز نبود که بیان میکردند».
ایمانی به نامهنیوز گفته که جبهه پایداری ادبیات خشن و تند سیاسی دارد، این مسئله موجب عقبنشینی سایر گروههای دیگر در مقابل پایداری میشود؛ یعنی آنها مقابل پایداری کوتاه میآیند. جمنا خیلی هزینه کرد تا پایداریها را به سمت خود بیاورد، درحالیکه نیازی به اینهمه هزینه نبود.
تجربه نشان داده که اصولگرایان تغییر نمیکنند، بلکه از جبههای به جبههای دیگر منتقل میشوند. در میان اصولگرایان، جبهه کارکردی شبهحزبی دارد؛ در آستانه هر انتخاباتی، هیئتوار شکل میگیرد و بهندرت منحل میشود و اعضایش در آستانه انتخاباتی دیگر دوباره سر از جبههای دیگر درمیآورند. با وجود همه این سازوکارها، اما یا به ائتلاف نمیرسند یا فهرستهایشان، گروگان جماعتی محدود میشود؛ جماعتی با این توانایی که هر لحظه زیر بازی بزنند. نکته عجیبتر اینکه حتی گاهی برخی اعضای جبهه خود بدل به اپوزیسیون جبهه شدهاند. آنها در سالهای گذشته «جبهه پیروان خط امام و رهبری»، «جبهه متحد اصولگرایان»، «جبهه ایستادگی»، «جبهه پایداری»، «جبهه یکتا» و در نهایت «جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی» یا همان جمنا را تشکیل دادهاند. گفته شده که بعد از انتخابات ریاستجمهوری، جمنا زیر نظر رئیسی، نامزد شکستخورده آن انتخابات، فعال شده است. محمدرضا میرتاجالدینی، معاون پارلمانی احمدینژاد و عضو جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی گفت: جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی که کار مقدماتی برای انتخابات مجلس را شروع کرده، از سال آینده فعال میشود.
عباس سلیمینمین، تحلیلگر اصولگرا، به «شرق» میگوید: «اگر اصولگرایان بر بسیاری از ضعفهای گذشته فائق آیند، شرایط پذیرفتهشدن آنها در جامعه شرایط بهتری است، بهویژه اینکه بتوانند از این شرایط استفاده و درست عمل کنند. البته باید گفت که در گذشته جبهه پایداری فراتر از سهمخواهی رفته بود و بهنوعی یک نوع تمامیتخواهی را دنبال میکرد».
یعنی این گونه نبود که در چارچوب اصولگرایان عمل کند و یک سهم را دریافت کند؛ بلکه یک نگاه تمامیتخواهی وجود داشت که همین امر موجب ضربهزدن به اصولگرایان شد؛ اما درحالحاضر صحنه تغییر کرده است؛ یعنی جبهه پایداری موقعیت گذشته خود را ندارد. فقط جبهه پایداری در اینجا مطرح نیست. نیروهایی که در طیف اصولگرایان گردهم میآیند، میتوانند اینگونه به مسائل نگاه کنند که به یکدیگر در انتخاب افرادی که دارای صلاحیت هستند، کمک کنند. چه به این افراد تعلق حزبی داشته باشند و چه تعلق نداشته باشند. در واقع نگاه مبتنی بر گرایش به تشکیلات سیاسی خود را حاکم نکنند؛ بلکه نمایندگانی که از احزاب طیف اصولگرا معرفی میشوند، با یکدیگر در انتخاب شخصیتهای توانمند، صادق، سالم و دارای برنامه همفکری کنند. این یک دیدگاه است. دیدگاه دیگر نیز این است که درحالحاضر که هر حزبی یک یا دو نماینده دارد، داشتن نماینده برای انتخابکردن، یک ابزار قدرتی است برای اینکه نیروهای حزبی خود را وارد فهرست کنند.
حسن بیادی، دیگر فعال سیاسی اصولگرا، هم به «شرق» میگوید: «به نظر من یک شکاف عمیق بین گروههای واقعی اصولگرا و گروههای تمامیتخواه وجود دارد. متأسفانه گروههایی وجود دارند که، چون به مبادی قدرت و ثروت متصل هستند، از طریق تمامیتخواهی اقدامات خود را پیش میبرند.
در انتخابات گذشته مجلس که فهرست اصولگراها رأی نیاورد، باید گفت که باندهای متصل به قدرت و ثروت این فهرستها را هدایت میکردند؛ البته متذکر میشوم که درباره اصلاحطلبان نیز نقش این گروهها به این شکل اثرگذار است. در میان تمام گروههای اصولگرایی، چند گروه معدود ازجمله افرادی در حزب مؤتلفه از روی مصلحت یا منافع ملی برای مردم و انقلاب فکر و عمل میکنند؛ اما این باندها به خواستههای حداقلی حزبی مانند مؤتلفه که سابقه ۵۰ساله دارد، توجهی نکردند. درباره انتخابات آتی نیز باید گفت که مشارکت حداکثری مردم به عملکرد دولت در چند ماه آینده بستگی دارد. اگر دولت نتواند رضایت عمومی مردم را جلب کند، یقینا آثار سوءمدیریت دولت اثر منفی بر انتخابات آینده خواهد گذاشت».
حزب مؤتلفه هم مدتهاست میخواهد با فهرست و نامزد حزبی وارد عرصه انتخابات شود؛ اما هر بار کوتاه میآید. هم در انتخابات مجلس پیشین مجبور شد در مقابل فهرست (جمنا) و زیادهخواهیهای جبهه پایداری و جریانهای نزدیک به آن کوتاه بیاید و با آن پشتوانه حزبی در مقایسه با جریانها و احزاب نوپا و تندرو اصولگرا به همان دو، سه سهم اندک قناعت کند، هم در انتخابات ریاستجمهوری در نهایت در ساعات آخر مجبور شد از نامزد حزبی خود دست بشوید و از رئیسی حمایت کند. آنها روی حزببودن خود مانور زیادی میدهند. هر بار هم درباره نامزد حزبی و فهرست حزبی داد سخن میدهند؛ اما دست آخر در تصمیمات جریان اصولگرایی هضم میشوند. حالا باز مصطفی میرسلیم که خودش در انتخابات ریاستجمهوری نامزد حزبی مؤتلفه بود؛ اما در نهایت بهتنهایی وارد کارزار رقابت شد، به خبرآنلاین گفته ما حتما فهرست حزبی تهیه خواهیم کرد و به اطلاع مردم خواهیم رساند.
میرسلیم گفته است: «ما شبکه خیلی دقیقی داریم. در تهران حوزههای مختلفی داریم که اینها با افرادی که در مناطق مختلف تهران هستند و قابلیت دارند، آشنایی دارند و در استانها هم همینطور است. ۲۰۰ دفتری که در کشور داریم، بیکار نیستند. اینها در طول سال مشغول بررسی افراد سرشناسیاند که قابلیتهای خوبی از لحاظ علمی، فنی و اجتماعی دارند و اینها را معرفی میکنند. بعد از اینکه آنها را معرفی کردند، ما در دفتر مرکزی با مجموعه نامزدهایی که معرفی میشوند، صحبت میکنیم. قابلیتهای آنها را در نظر میگیریم؛ آن وقت اگر توافق لازم ایجاد شد، اسمشان را اعلام میکنیم». محمدنبی حبیبی، دبیرکل مؤتلفه، هم در برنامه دستخط عصر روز جمعه با اشاره به اینکه مانند گذشته، در این دوره هم فهرست انتخاباتی تهیه میکنیم، گفته است: «در بزنگاه انتخابات ممکن است دو اتفاق بیفتد؛ یا اصولگرایان و همفکران ما دست به ائتلاف میزنند و مؤتلفه هم خودش را عضو این ائتلاف معرفی میکند یا اینکه اصلا ائتلافی شکل نمیگیرد. سیاست ما چه در گذشته و چه حال این است که در هر شکلی باید با دست پر به میدان برویم».