یکیدیگر از کسبه پلاسکو که ادعا میکرد خود و برادرش چهار مغازه در ساختمان و برج پلاسکو دارد صدایش بلند شد و گفت: ۶۰۰ کسبه ساختمان پلاسکو که حداقل هر کدامشان ۱۰۰ نفر زیر مجموعه خود داشتند همگی دربهدر شدهاند اما باید پرسید که مسئولین چه کار کردند، مگر ما اختلاسگر هستیم؟ ما کارآفرینیم.
برخی از کسبه آسیب دیده ساختمان پلاسکو که امروز مصادف با آتش گرفتن و فرو ریختن این ساختمان در محل وقوع حادثه تجمع کرده بودند، گلایههایی از وضعیت وعدههای عمل نشده تا ساختن مجدد پلاسکو که یک سال است به تاخیر میافتد، مطرح کردند.
به گزارش ایسنا، امروز سیام دیماه مصادف با سالگرد آتش سوزی و فروریختن ساختمان ۵۳ ساله پلاسکو، کسبه این ساختمان تجاری قدیمی مقابل محل کار سابقهشان تجمع کرده بودند تا از وضعیت خود و وعدههای عمل نشده مسئولان گلایه کنند. گرچه در میان این تجمعکنندگان همگی معترض بودند و از وضع بدشان مینالیدند، اما بیشتر از همه نالههای پیرمردی توجهات را به خود جلب می کرد که به گفته خودش ۴۵ سال و به گفته کسبه قدیمی ۴۸ سال در پلاسکو کارگری و گذران زندگی میکرد، اما پس از این حادثه تا به امروز بیکار شده بود و از وضعیتش مینالید و میگفت: «به خدا قسم که یک سال است بیکارم و شغل و درآمدی ندارم، چرا کسی پیگیری نمیکند و به داد ما نمیرسد»
یکی دیگر از کسبه قدیمی ساختمان پلاسکو که در این میان میخواست صحبت کند اینگونه شروع کرد که روزهای اول وعدههای قشنگی روبروی ساختمان پلاسکو که تخریب شده بود به ما دادند. اما باید پرسید که کدام یک از این وعدهها عملی شده است؟ پلاسکونشینان آسیب دیده تعیین تکلیف زندگی و کاسبیشان را در ساختمان پلاسکو میخواهند و مشخص نیست چه کسی میخواهد پاسخگوی بیش از ۶۰۰ کسبه بلاتکلیف ساختمان پلاسکو باشد، اما پس از گذشت یک سال از فاجعه ملی به نام پلاسکو هنوز خبری از وعدهها نیست، اما باید به مسئولان گفت که اگر نمیتوانند وعدههایشان را عملی کنند به مردم بگویند تا اذهان عمومی مشخص شود، چرا که امروز نه تنها ۶۰۰ کسبه پلاسکو بلکه دهها هزار نفر دیگر نیز که به صورت غیرمستقیم با این مجموعه کار میکردند، بلاتکلیف هستند و نمیدانند چه کاری انجام دهند.
وی افزود: در شرایطی که رکود حاکم است با هر کدام از کسبه پلاسکو که صحبت کنیم چه در ساختمان نور باشند و چه در ساختمان تجارت جهانی، بازار فردوسی، بازار تهران یا جایی دیگر رضایتی از وضعیت کاسبی خود و معیشتشان ندارند. البته اگر از همان روز اول وعدههای داده شده اجرایی میشد همه کسبه دلگرم میشدند. به عنوان مثال اگر پس از اسکان کسبه ساختمان پلاسکو در مجتمع تجاری نور آن را به مردم معرفی و در رسانه ملی تبلیغ میکردند چنین وضعیتی پیش نمیآمد که همه کسبه از وضعیت نور ناراضی شوند و اقدام به تغییر مکانشان کنند.
بدقولیها کسبه را آوارهتر کرده است
یکیدیگر از کسبه ساختمان پلاسکو که با چشمانی گریان در میان تجمعکنندگان آمده بود صدای اعتراضاش را اینگونه بلند کرد که من هر روز به این محل میآیم، چراکه داغ بزرگی به دل ما نشست، اما آوار ساختمان پلاسکو که همه کسبه را آواره کرد به کنار، بدقولی مسئولان، این کسبه را آوارهتر کرده است، چرا که در یکسال گذشته هیچ کس به داد ما نرسید و اگر میگویند که وام گرفتهایم آن را به صورت رسمی و مستند اعلام کنند هیچ کسی وام نگرفته است. برای ساخت مجدد ساختمان پلاسکو هم هر روز وعدههای جدیدتری میدهند و به ماههای بعدی موکول میکنند.
وی افزود: مسئولان میتوانند خودشان تحمل کنند که یک سال درآمد نداشته باشند. میتوانند در این یک سال هر شب بدون هیچ درآمدی به خانه بروند؟ مسئولان یک لحظه خودشان را به جای ما بگذارند، ۱۶ شهید آتش نشان و شش شهید از مجموعه پرسنل ساختمان پلاسکو جانشان را در این راه از دست دادند. کسی آیا میتواند پاسخگوی وعدهها باشد و بگوید به کدام یک از وعدهها عمل کردهاند؟
اما کاسب دیگری که به گفته خودش حرفی نداشت مرتب میگفت هیچ اتفاقی نیفتاده و هیچ چیز ندارم. ساختمان پلاسکو که فرو ریخت و آوارش بر سر ما خراب شد یک طرف، اسناد، اجناس و پولهایی که در آن حادثه از دست دادیم از یک طرف و بدهیهایی که روی بدهی آمده و هیچ سندی هم برایش نداریم از یک طرف.
مسئولان هر روز از کنار پلاسکوی آور شده رد می شوند؛ اما نمیگویند کسبه چطور هستند!؟
یکیدیگر از کسبه پلاسکو که ادعا میکرد خود و برادرش چهار مغازه در ساختمان و برج پلاسکو دارد صدایش بلند شد و گفت: ۶۰۰ کسبه ساختمان پلاسکو که حداقل هر کدامشان ۱۰۰ نفر زیر مجموعه خود داشتند همگی دربهدر شدهاند اما باید پرسید که مسئولین چه کار کردند، مگر ما اختلاسگر هستیم؟ ما کارآفرینیم. همه چیز را خودمان از خودم داشتیم و هیچ چیز از دولت نگرفتهایم. از حق بیمه تا پول آب و برق و گاز را خودمان دادهایم، اما یک سال است که هیچ کاری به کار ما ندارند و نمیگویند این کسبه چه میکنند؟ در حالی که همه مسئولان روزانه یک بار از اینجا رد میشوند و ساختمان پلاسکو را میبینند.
یکیدیگر از کسبه که به نظر میرسید از نظر شرایط روحی وضعیت نسبتا بهتری نسبت به بقیه دارد اینگونه صحبتش را شروع کرد که مسئولان خودشان میگویند ایجاد هر شغل ۳۰۰ تا ۴۰۰ میلیون تومان هزینه دارد. آن وقت با ۶۰۰ کسبه پلاسکو که هر یک دهها و صدها نفر را زیر مجموعه خود داشتند چهکار کردند؟ این کسبه که انگل اجتماع نیستند همه اینها کارآفرین هستند، آیا مسئولان تاکنون از خودشان پرسیدهاند که کارآفرین به چه معنی است و چه ارزشی دارند؟ و چرا نسبت به این کسبه و حدود ۶۰ هزار نفری که به صورت مستقیم و غیرمستقیم با پلاسکونشینان در ارتباط بودند بیتفاوت هستند. باید به همه مسئولان گفت که بیایید و پاسخگوی این وضعیت باشید و باید کسبه را از این بلاتکلیفی در بیاورند اگر آن قسمتی از ساختمان پلاسکو که خراب نشده و قابل سکونت است باید اجازه دهند کسبه در آنجا کاسبی کنند و اگر قابلیت سکونت ندارد بیایند اعلام کنند و با انعقاد قرارداد با این کسبه هرچه سریعتر ساختوساز مجدد را شروع کنند.
اینها بخشی از درد دل کسبه بلاتکلیف ساختمان تخریب شده پلاسکو که حالا در اطراف شهر تهران پراکنده شدهاند و از وضعیت کنونی و آیندهشان خبری ندارند.
حالا یک سال از آتش گرفتن و فروریختن ساختمان پلاسکو میگذرد و به نظر میرسد مسئولان باید هرچه سریعتر پاسخگوی وعدههایی که دادند و انتظاری که این آسیب دیدگان دارند باشند.