یادداشت دریافتی- احسان علیزاده؛ خورشید منبع عظیم انرژی برای بشر است که تا پایان عمر منظومه شمسی تداوم خواهد داشت. انرژی که بدون هیچ زحمت و هزینهای برای انسان، میلیونها کیلومتر را طی میکند تا به زمین برسد.
بشر برای دستیابی به منابع سوخت فسیلی به اعماق زمین و دریاها رفته تا انرژی مورد نیاز خود را تأمین کند. آفتاب با انرژی بیش از 1360 وات بر هر متر مربع بر زمین میتابد. نیمی از این انرژی توسط اتمسفر جذب یا به فضا منعکس میشود.
به طور متوسط 700 وات به سطح زمین میرسد. در صورتی که تنها تابش آفتاب به نیمی از سطح زمین را در نظر بگیریم، 89 میلیارد مگاوات انرژی دریافت میشود. این مقدار یعنی چیزی حدود 6000 برابر انرژی که بشر هم اکنون به آن نیاز دارد!
نفت تمام شدنی است، ما در سرزمین خورشیدیمدر ایران، از انرژی خورشیدی نیز همچون انواع دیگر انرژی تجدیدپذیر، استقبال زیادی نشده است. علاوه بر دلایلی همچون پیچیدگی نسبی فناوری و هزینه بالا، شاید بتوان فراوانی منابعی همچون نفت و گاز و ارزانی نسبی سوختهای فسیلی را از اصلیترین عللی دانست که موجب شده است این انرژیها به صورت گسترده مورد استفاده قرار نگیرند.
محدود، گران و آلودهکننده بودن سوختهای متعارف فسیلی را میتوان از جمله عواملی دانست که حرکت به سمت انرژی خورشیدی را در آینده تسریع خواهد کرد.
به نظر میرسد در این میان اصلیترین مشوق، پرداخت یارانه به مصرف انرژی پاک تولیدشده از خورشید باشد.
به نظر برخی کارشناسان، خرید انرژی خورشیدی از بخش خصوصی و پرداخت این مابهالتفاوت به صورت یارانه، بهترین مشوقی است که موجب میشود تولید و مصرف انرژی خورشیدی در کشور افزایش یابد.
در این میان، در درازمدت و با در نظر گرفتن کاهش هزینههای ناشی از بیماریهای تنفسی و آلودگیهای زیستمحیطی، و همچنین کاهش اتکا به منابعی از جمله گاز طبیعی و در نتیجه فراهم شدن امکان استفاده از آنها برای مصارفی همچون صادرات، این یارانه نیز توجیهپذیر خواهد بود.
در نقطه مقابل نیز گفته میشود با توجه به برخورداری کشور از ذخایر عظیم نفت و گاز و مزیت نسبی ایران در این زمینه، به لحاظ اقتصادی حرکت به سمت انرژیهای تجدیدپذیر چندان به صرفه نیست.
البته با در نظر گرفتن هزینههای ناشی از آلودگی، شاید بتوان در مساله استفاده گسترده از سوختهای ارزان فسیلی تا حدودی تجدیدنظر کرد. ضمن آنکه با توجه به عدم برداشت متناسب با ظرفیت بالای منابع طبیعی نفت و گاز، عملاً کشور در فصول سرد با کمبود گاز مواجه میشود، در حالی که با افزایش سهم انرژیهای تجدیدپذیر و از جمله انرژی خورشیدی، میتوان تراز منفی گاز را تا حدودی کاهش داد.
بهرهگیری از انرژی خورشیدی برای خودروهااستفاده از انرژی فسیلی هزینههای زیادی را به کشور تحمیل کرده است و میکند. برای مثال استفاده از آن در خودرو با راندمان کمتر از 30 درصد، همراه با ایجاد آلایندههای فراوان و مضر است که محیطزیست زمین را مواجه با چالشهای جدی نموده است.
ایده استفاده از انرژی خورشیدی در خودرو از حدود 40 سال پیش آغاز گردید و یک سلسله مسابقات بینالمللی در همان سالها بهصورت هر دو سال یکبار برگزار شد تا فنآوری روز خودروهای خورشیدی در آن به نمایش و رقابت گذاشته شود. اولین خودرو خورشیدی حداکثر 50 کیلومتر در ساعت سرعت داشت و از سلولهای خورشیدی با راندمان زیر 10% استفاده میکردند، درحالیکه امروزه سلولهای خورشیدی با راندمان 35% ساختهشدهاند و حداکثر سرعت بهدستآمده در مسابقات برابر با 150 کیلومتر در ساعت بوده است.
همچنین قیمت سلولهای خورشیدی بهشدت کاهشیافته است و هماکنون ساخت سلولهای خورشیدی کمهزینه، ازجمله زمینههای تحقیقاتی بسیار گسترده و موردتوجه در جهان است.
پروژه غزال ایرانی
پروژه غزال ایرانی با هدف بومی سازی فنآوریهای مربوط به خودروهای خورشیدی در دانشگاه مهندسی مکانیک پردیس دانشکدههای فنی دانشگاه تهران، در سال 1383 به سرپرستی دکتر کارن ابرینیا آغاز شد و در سال 1384 اولین خودرو با نام غزال ایرانی (1) طراحی و ساخته شد.
به دنبال موفقیت در ساخت اولین خودرو، دکتر بهزاد آسایی نیز به این تیم اضافه شد که این تعامل زمینه ساز همکاری بین دو دانشکده مهندسی مکانیک و مهندسی برق و کامپیوتر گردید و پروژه طراحی و ساخت غزال ایرانی (2) نیز با موفقیت انجام گرفت. این خودرو در مسابقات جهانی سال 2011 در کشور استرالیا شرکت کرد.
پروژه طراحی و ساخت غزال ایرانی (3) از بهار 1390 با تشکیل یک تیم جدید از دانشکدههای مهندسی مکانیک، برق و کامپیوتر از پردیس دانشکدههای فنی و پردیس هنرهای زیبا (طراحی صنعتی) دانشگاه تهران آغاز شد.
غزال ایرانی (3) نخستین خودروی خورشیدی 4 چرخ دو نفره در خاورمیانه با حداکثر سرعت 130 کیلومتر بر ساعت و وزن 438 کیلوگرم میباشد. هزینه ساخت این خودرو قریب به 200 هزار دلار میباشد که از این حیث در بین 50 تیم شرکت کننده در مسابقات جهانی خودروهای خورشیدی سال 2015 در استرالیا کمترین هزینه ساخت است.
خودروی خورشیدی غزال ایرانی (3) در این مسابقات با یک تیم 25 نفره شرکت کرد و موفق شد رتبه سوم در دور تعیین خط (بر حسب سرعت) و جایگاه هفتم مسابقات را از لحاظ طی مسافت کسب کند.
غزال ایرانی در کمند بیمهریهامتاسفانه، کممهریها نسبت به این خودرو از سمت نهادهای علمی و صنعتی از زمان ساخت تا لحظه نگارش این مطلب ادامه دارد.
از معاونت علمی و فنآوری ریاست جمهوری، وزارت صنعت، معدن و تجارت، وزارت نیرو، سازمان حفاظت محیطزیست تا گروههای خودروسازی ایران خودرو و سایپا، نسبت به درخواست مساعدت تیم خودرو خورشیدی غزال ایرانی (3) برای حمایت مالی پاسخ مثبت ندادند.
این در حالیست که ارائه درخواست تنها به صورت ارسال نامه و پروپوزال تدوین شده برای اسپانسرها نبود، بلکه پیگیری مستمر و برگزاری جلسات حضوری به منظور شرح بهتر و بیشتر ابعاد مختلف این پروژه ملی برگزار شد اما گویی حمایت از این دست فعالیتها حتی با کیفیتی برتر در سطح جهان، همچنان قرار است در کشور ما مغفول بماند.
با تمام این اوصاف، تیم خودرو خورشیدی غزال ایرانی (3) با مشقتهای بسیار و بدون حتی ریالی حمایت از سمت نهادها و سازمانهای مذکور به عنوان نماینده جمهوری اسلامی ایران در مسابقات جهانی خودروهای خورشیدی سال 2015 در کشور استرالیا شرکت میکند و عملکردی فراتر از حد انتظار از خود به نمایش میگذارد.
اما در بازگشت کسی جز خانواده اعضای تیم در فرودگاه به انتظار آنها ننشسته بود و حتی بنری برای بیان تبریک موفقیت بدست آمده، برافراشته نشد.
دور فلک درنگ نداردامروزه، علم در جغرافیای جهانی، ابزار ایجاد قدرت و یک نیروی تعیینکننده است. در چنین کارزاری، هر قدر جوامع در حال توسعه، میان علم و عمل مرزهای متصلبتری ترسیم کنند، بیش از پیش به عقب رانده میشوند.
این معادلات، حکومتها را بر آن داشته است که علم را از انزوا بیرون بکشند و مبدّل به بنیانی برای پیشرفت صنعتی خود کنند.
در ایران نیز مدتهاست که ضرورت محوریت بخشیدن به علم و فناوری مطرح میشود؛ تا آنجا که علم و فناوری به عنوان موضوع ویژه و اولویت خاص برنامه ششم توسعه تعیین شده است اما به نظر میرسد گاه آنچه در دستور کار سیاستگذاران قرار میگیرد، در عمل به حاشیه رانده میشود.
غزال ایرانی در شرایطی مورد بیمهری قرار میگیرد که زنگ خطر مسائل زیست محیطی در ایران به صدا درآمده است و کشور بیش از پیش به فناوریهای وابسته به انرژیهای پاک نیازمند است.
برای رفع این نیاز، دو راه پیش روی ماست: یکی چشم دوختن به خارج از مرزها برای به عاریت گرفتن فناوری و دیگر سرمایهگذاری در توسعه و پیشرفت دانش داخلی که ناگفته پیداست کدام راه را برگزیدهایم.
متاسفانه غزال ایرانی نخستین یا واپسین تلاش علمی دانشگاهی کشور نیست که قربانی رویکردی میشود که پژوهش را تشریفاتی غیرکاربردی در مراکز علمی میداند.
رویکردی که تداوم آن موجب شده است که از بسیاری از تحقیقات ایرانی، جز نقشی بر رزومههای آماده مهاجرت نماند. و شتاب علمی فناورانه جهان که منتظر تردیدهای ما در به کارگیری استعدادهای جوانانمان نمیماند. امروز بیش از پیش، دور فلک درنگ ندارد!